رابطه جنسی در اوایل دوستی دختر و پسر
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

جهان: اکثر قریب به اتفاق دخترانی که رابطه دوستی طولانی مدت با پسران دارند در آغاز رابطه دوستی علی رغم تصورشان درگیر روابط جنسی خواسته یا عمدتا ناخواسته می شوند.

بر اساس نتایج یک پژوهش که در شمال شهر تهران انجام شده است اکثر دختران طی ۲ سال اول رابطه خود باجنس مخالف، درگیر روابط جنسی می شوند.

این در حالی است که تقریبا همه دختران مورد مطالعه در ابتدای برقراری رابطه دوستی تصور می کرده اند که از درگیری جنسی مصون بوده، مهارت و قدرت کافی را در کنترل و هدایت روابط و دوستی دارند.

در بخش دیگری از این مطالعه آمده است اکثر قریب به اتفاق آنها در آغاز روابط دوستی با پسران بر این باور بودند که آنها خیلی زرنگ تر از آن هستند که دوستشان بتواند از آنها سوء استفاده جنسی کند.

در بخش تحلیلی این پژوهش یکی از علل درگیر شدن دختران در روابط جنسی برداشت نادرست آنها از روابط دوستی با پسران عنوان شده است.به عنوان مثال انگیزه و هدف اکثر دختران از برقراری رابطه دوستی با جنس مخالف جلب حمایت و عاطفه گزارش شده است،در حالی که در پسران، برقراری روابط جنسی انگیزه و هدف اصلی رابطه دوستی بوده است.



تفاوت دانشجوهای دختر و پسر ( کاریکاتور )
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->



چگونه دوست دختر پيدا كنيم؟
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

 

اصلا نگران نباشید چون دخترها زياد شدن و در حال ترش شدن هستن!!!پس نيازي نيست كه ما پسرهاي گل دنبال اونها راه بيفتيم(ولي بايد حتما راه بيفتيم) حالا ما در اينجا فرض مي كنيم كه اونها ناز مي كنن اگه زشت بودي چه كار بايد كني؟؟؟هيچ مي دوني يا نه؟؟؟؟پس بخون خوب اين كه كاري نداره كه...ابروهات رو بگير...كرم سفيد كننده بزن...دماغت رو عمل كن...
خلاصه هر چي داشتي بزن

حالا بگذريم اينا رو كه زدي مي ري پيشه دختره چشمات رو ببند و بهش بگوووووو مي خوام يه رابطه دوستانه با شما برقرار كنم(منظورم رابطه سالمه)البته اصلا انتظار نداشته باشين كه همون اول بگه باشه عزيزم بيا با هم دوست بشیم.
البته اونجا بايد شماره تيليفونت رو بدي...آخه اگه ندي نميشه....شماره رو كه دادي بعد برو....اون خودش بعد از 1 هفته حالا بستگي به دخترش داره...بهت بابت اون حرفت مي زنگه....و حالا بايد اينجا خودت يه جوري طرف رو راضي كني....اينجاش
ديگه به من ربطي نداره...آخه هر كس يه جوريه...

اگه نشد فقط كار رو به خون و خونريزي نكش....آخه به من ربطي نداره...شتر ديدي نديدي....من بي تقصيرم.



پیشنهاد رابطه جنسی دوست پسر و سردرگمی های دختر
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

اجتماعی | پیشنهاد رابطه جنسی دوست پسر و سردرگمی های دختر آقا پسری با دختر خانمی قرار میذارن تا برای ازدواج همدیگرو بیشتر بشناسند، یکی از ترفندهایی که معمولا پسرها برای دستیابی به یک دختر بکار میگیرند بازگو کردن جملات زیر است
 

تا به حال چندین مقاله درباره روابط دختر و پسر (روابط دوستی بین دو جنس مخالف) ارائه شده، اما متاسفانه به علت حجم بالای ایمیلهای دریافتی از سوی دختران و پسرانی که در اینگونه دچار مشکل شده اند لازم دانستم تا مقاله ای جدید در این مورد آماده و در سایت درج کنم.

گامهای اولیه دوستی هایی که امروزه رواج دارند :

رابطه ای بر مبنای دوستی:

یک نگاه، یک پروژه دانشجوئی، محل کار، دانشگاه، مسیر رفتن به مدرسه، اتوبوس مترو تاکسی، اینترنت، خرید و فروش، اس ام اس اشتباه، خیابان، کوچه و ... به هر حال در زمان و مکانی یا بر حسب اتفاق جرقه آشنایی زده میشود و به نوعی آغاز رابطه دوستی بین دو جنس مخالف. مسلما اول هر رابطه ای خوب است و ارتباطات زیاد. با گذر زمان و به میان آمدن احساسات رنگ رابطه تغییر میکند چون دو طرف هدف مشخصی از رابطه دوستی ندارند عموما حجم بالای احساسات را در همان ابتدای رابطه بکار میگیرند تا کم کم احساسات فی مابین دو طرف باعث وابستگی شود برخی ها این وابستگی احساسی را با دوست داشتن و عاشق شدن اشتباه میگیرند همچنان رابطه را ادامه داده تا این وابستگی جای خود را به عادت کردن داده حرفهای تکراری و ...

 

رابطه بر مبنای شناخت بیشتر برای ازدواج (پیشنهاد رابطه جنسی از سوی پسر):

آقا پسری با دختر خانمی قرار می گذارند تا برای ازدواج همدیگر را بیشتر بشناسند، یکی از ترفندهایی که معمولا پسرها برای دستیابی به یک دختر بکار میگیرند بازگو کردن جملات زیر است:

دوست دختر قبلی من بهم خیانت کرد، با من صادق نبود، تو با بقیه دخترها فرق داری، تو دختر پاکی هستی و من به خاطر پاکی تو رو انتخاب کردم.

اگر از این پسر بپرسی چرا شما را دوست دارد جوابهای زیر را خواهید شنید:

دوست داشتن که دلیل نمی خواد، نمیدونم چرا اینقدر دوست دارم، چون تو با بقیه دخترا فرق داری و ...

مدتی کم از رابطه به اصطلاح شناخت برای ازدواج می گذرد ادعای دوست داشتن دو طرف به میان می آید و پسر از دختر درخواست رابطه جنسی دارد. دلایلی که به میان می آورند عبارتند از:

تو اگر من رو واقعا دوست داری باید این رابطه رو با من داشته باشی، تو منو درک نمیکنی من پسرم بهم فشار میاد اگر منو درک میکردی نیازهایم هم برات مهم بود، من و تو متعلق به هم هستیم حتما که نباید اسممون تو شناسنامه هم باشه که بتونیم رابطه جنسی پیدا کنیم، قبل از ازدواج باید با هم رابطه جنسی داشته باشیم که بفهمیم میتونیم پاسخگوی نیازهای جنسی هم باشیم یا نه، تو حتما منو دوست ندرای که پیشنهاد رابطه جنسیم رو رد میکنی.

این شرایطی است که متاسفانه دیر یا زود اکثر دختران در روابط دوستی با آن مواجه می شوند من قصد دارم تا با ارائه مطالب ذیل در این زمینه راهنمای این دسته از دختران باشم.

اولا: یک پسر چرا شما را برای ازدواج انتخاب کرده: مسلما اکثر پسرها فردی را برای ازدواج انتخاب میکنند که طبق گفته خودشان دختر پاکی باشد این موضوع را بارها به دختر بازگو می کنند که تو با بقیه دخترا فرق داری تو دختر پاکی هستی حال سوال اینجاست به نظر شما آیا اگر پسری به پاکی شما ایمان داشته باشد به خود اجازه میدهد تا بواسطه لحظاتی لذت این پاکی زیر پا گذاشته شود؟

دوم: پسرها عموما در پیشنهادات رابطه جنسی خود به دخترها می گویند اگر من رو دوست داری باید به نیازم پاسخ دهی و اگر این کار را نکنی یعنی من رو دوست نداری. سوال اینجاست چرا یک دختر باید با زیر پا گذاشتن عفاف و پاکی خود دوست داشتن خود را به اثبات برساند؟ چرا یک پسر با خویشتن داری و جلوگیری از شهوت و هوس خود دوست داشتن خود را نشان ندهد؟ مگر نه اینکه ادعای دوست داشتن دارد و آیا به این فکر کرده اید که چطور میشود به یک پسر که قادر نیست جلوی نفس خو د را بگیرد برای زندگی تکیه کرد؟

مهم ترین فاکتور: بیش از 90 درصد از روابطی که در آن رابطه جنسی بوجود می آید ازدواج صورت نمیگیرد. بیش از 95 درصد از پسران هرگز راضی نمی شوند با کسی که رابطه جنسی به صورت کامل داشته اند ازدواج کنند. این خاصیت مردان است این در وجود اکثر مردان قرار داده شده است. گرایشهای احساسی پسران پس از رابطه جنسی جای خود را به گرایش جنسی میدهد و فقط بعد از اولین رابطه جنسی رابطه دوستی شما بواسطه انجام رابطه جنسی ادامه می یابد. یک پسر جذب دختری می شود که دیرتر به او راه دهد نه اینکه خود را کامل در اختیار او قرار دهد البته در مورد ازدواج.

و اکثر روابطی (90 درصد) که در آن رابطه جنسی بوجود می آید سرانجامی در پی ندارد. این دست هیچ مردی نیست؛ این در ناخودآگاه پسران نهفته است و غالبا آن دسته از روابطی هم که در آن رابطه جنسی بوجود می آید و به ازدواج ختم می شود به دلایلی همچون (باردار شدن، جلوگیری از آبرو ریزی و...) و حتی اگر چنین هم نباشد در زندگی زناشویی دچار مشکل می شوند. شاید شما فکر کنید دوست پسر شما متفاوت باشد مسلما اگر تجربه کنید پی به محتویات این مقاله خواهید برد.

قانونگذاری در روابطی که برای شناخت بیشتر جهت ازدواج میباشد :

هیچ اشکالی ندارد برای شناخت بیشتر جهت ازدواج ارتباط سالمی وجود داشته باشد اما باید فراموش نکنیم که این رابطه با رابطه دوستی تفاوت دارد و قوانین خاص خود را دارد اولا مدت زمان باید تعیین شود که حداکثر 2 ماه میباشد چون شناخت کامل هیچوقت حاصل نمی شود. با گفتگوی تلفنی زیاد با ارتباط از طریق چت نمی توان به شناختهای اولیه دست یافت و متاسفانه احساساتی که بر دو طرف حاکم می شود هر دو را از شناخت درست منحرف میکند. برای همین به این فکر کنید که پس از این دو ماه ممکن است به این نتیجه برسید که معیارهای یکدیگر را ندارید.

فاکتور مهم: هر زمان فکر انتخاب همسر برای ازدواج هستید باید معیارهایتان مشخص شده باشد (حتما مکتوب باشد) و این معیارهای ثابت شده باشد یعنی باید به سنی رسیده باشید که معیارهای شما برای انتخاب همسر تغییر نکند هر چند که ازدواج سن مشخصی ندارد اما عموما در پسرها سن 26 تا 30 سالگی سنیست که معیارها ثابت شده و در دختران سن 24 تا 27 . البته این شرایط سنی در همه افراد یکسان نیست چرا که بلوغ فکری و رفتاری فرد نیز در این روند موثر است. قبل از به میان آمدن احساسات طرف مقابل را با معیارهای خود مقایسه کنید.

نکته بعدی شهوت در وجود هر مردی پر رنگ است و در وجود زنان هم وجود دارد اما در مردان غریزه جنسی جلو تر از احساسات و در زنان بالعکس است به همین دلیل دختران در صورتی رابطه جنسی برقرار میکنند که واقعا حس کنند از روی دوست داشتن است اما پسران اینگونه نیستند. از اینرو غریزه جنسی میتواند یکی از دلایل پر رنگ ازدواج مردان باشد که گاها خود از آن بی اطلاعند اما امریست طبیعی.

در رابطه ای که برای شناخت است صحبت راجع به مسایل جنسی مناسب نیست، در این زمینه باید در دوران نامزدی صحبت کرد (نامزدی قبل از عقد) نکته مهم اینکه سعی نکنید موقعیت و وجه اجتماعی طرف مقابل شما باعث بشود تا هویت فردی وی را نادیده بگیرید شما در زندگی با هویت فردی آن طرف روبرو هستید نه وجه و موقیعت اجتماعی طرف مقابل (هر انسان دو شخصیت اجتماعی و فردی دارد که متاسفانه در اکثر آدمها تفاوت رفتاری و گفتاری بین این دو هویت زیاد است بعنوان مثال یک استاد دانشگاه، یک دکتر، یک شخصیت برتر اجتماعی دارای وجه اجتماعی مناسبی است شاید رفتارهای مودبانه و با کلاسی در اجتماع از خود نشان دهد اما در منزل یا در حین عصبانیت هویت فردی آن باعث بشود تا الفاظ یا رفتارهای نامناسبی از خود نشان دهد).

مورد بعدی اگر هدف یک پسر ازدواج باشد هر چه زودتر خانواده را در جریان میگذارد حتی اگر شرایط آن مهیا نبود مسلما قرار نیست آدم منتظر بماند تا همه شرایط ایده آل برایش فراهم شود چون اگر منتظر این زما ن بماند شاید چند سالی به طول بینجامد و هیچکس انتظار ندارد که از همان اول زندگی هر پسر صاحب خانه صاحب اتومبیل دارای مدرک و شغل مناسب و ... باشد. ادامه رابطه شناخت باید با اطلاع خانواده ها باشند چرا که خانواده نقش مهمی دارد.

 دکتر علی سلطانی مجد


زنان عاشق خوشبخت تر از مردان عاشق هستند
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

روانشناسی | زنان عاشق خوشبخت تر از مردان عاشق هستند عاشق شوید و عاشق بمانید؛ این نصیحت پزشکان برای شماست، شاید فکر کنید عاشق شدن برای شما اضطراب، ترس و هیجان به ارمغان می آورد اما فکر نکنید که این حالت ها به ضرر شماست.
 

مطالعات پزشکان و روان شناسان نشان داده، وجود عشق در زندگی شما به سلامت روح و جسم تان کمک می کند.

عاشق ها معتاد نمی شوند
مطالعات نشان می دهد، افرادی که عاشقانه کسی را دوست دارند، کمتر به مصرف مواد مخدر و سیگار گرایش دارند. در مطالعه ای در فنلاند مشخص شد، میزان استفاده دائمی از مواد مخدر در افرادی که یک ارتباط عاشقانه مستحکم دارند بسیار کمتر از افرادی است که چنین ارتباطی ندارند. تنها 4 درصد از افرادی که یک ازدواج مناسب داشته اند و بین یک تا 3 سال از زندگی مشترک آن ها گذشته و تنها 3 درصد از کسانی که یک ازدواج مناسب داشته اند که بین 3 تا 5 سال از زندگی مشترک آن ها گذشته، استفاده تفننی و گاه به گاه مواد مخدر دارند، این در حالی است که این میزان در بین افراد همان گروه های سنی که ازدواج یا رابطه عاشقانه مستحکمی نداشته اند این میزان 9 درصد بوده است. روان شناسان می گویند تنهایی، انزوا و احساس کمبود محبت یکی از دلایل اصلی گرایش به مواد مخدر است.

عاشق ها جوان می مانند
«عاشق ها جوان تر هستند»؛ این یک ضرب المثل قدیمی است که در کشورهای حوزه بالکان رواج داشته اما حالا علم هم ثابت کرده، عاشق بودن می تواند انسان ها را جوان نگه دارد، نه فقط روح آن ها را بلکه جسم آن ها را. تحقیقات دانشمندان و پژوهشگران مرکز تحقیقاتی ادینبوری اسکاتلند نشان داده است زنان بین 40 تا 45 ساله ای که برای یک مدت 5 تا 10 ساله ازدواجی همراه با خوشبختی داشته اند به طور متوسط 3 تا 5 سال کمتر از سن واقعی خود به نظر می رسیدند. در واقع در این تحقیق سن متوسط زنان مجردی که زندگی خود را «خالی از عشق» توصیف کرده بودند از سوی افرادی که آن ها را نمی شناختند بین یک تا 3 سال بیشتر از سن واقعی آن ها تخمین زده شد. دکتر دیوید ویکس، متخصص پزشکی خانوادگی در وست بینستر می گوید، علت این مسئله مشخص است: «افرادی که کسی را دوست دارند بیشتر به فکر سلامت جسمی خود هستند و به ظاهر خود هم بیشتر اهمیت می دهند... در ضمن ترشح هورمون ها و عملکرد دستگاه های مختلف بدن در این افراد که آرامش بیشتری دارند، منظم تر است.»

زنان عاشق، خوشبخت تر هستند
بهتر است این موضوع را به آقایان نگویید اما تحقیقات پژوهشگران دانشگاه ولشکایر نشان داده، زنانی که زندگی مشترک خوبی دارند از همسران خود خوشحال تر و سالم تر هستند. در واقع کیفیت زندگی این زنان از کیفیت زندگی همسران آن ها بالاتر ارزیابی می شود. برخی روان شناسان معتقدند، در یک رابطه عاشقانه نیازهای روحی زنان بیشتر از مردان پاسخ می گیرد و این دلیل کیفیت بالاتر زندگی آن ها در چنین شرایطی است ولی دکتر نورا اسپارن، متخصص روان شناسی می گوید: «زنان بیشتر از مردان از احساس دوست داشتن و دوست داشته شدن لذت می برند و احساس شادی آن ها از این موضوع تاثیر بیشتری در وضعیت خلق و خو و کیفیت زندگی آن ها دارد.»

اگر می خواهید به خودکشی فکر نکنید
عاشق بودن فواید سلامت زیادی برای بدن شما دارد و عاشق بودن برای ذهن شما هم فایده های زیادی دارد. پژوهشگران دانشگاه اوتاگو در نیوزلند هزار زن و مرد بالغ را مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند: مردان و زنانی که بیش از 5 سال در یک ارتباط عاشقانه موفق بوده اند کمتر به افسردگی مبتلا می شوند و احتمال خودکشی و فکر کردن به خودکشی در آن ها پایین تر است. مطالعه دیگری که در بزاسکا انجام گرفته هم نشان داده، در یک دوره 10 ساله میزان مراجعه به روان شناسی و روان پزشکی در زنان و مردانی که ازدواج موفق داشته اند و زندگی خود را عاشقانه توصیف کرده اند، بسیار کمتر از دیگران است و میزان اضطراب و استرس در این گروه به میزان مشخص کمتر از افراد با وضعیت متفاوت است. مطالعات جهانی هم نشان داده میزان خودکشی در مردان متاهل 50 درصد کمتر از مردان مجرد و 70 درصد کمتر از مردانی است که از زنان خود جدا شده اند.

چرا سمبل عشق، قلب است؟
سمبل عشق در جهان چیست؟ در سراسر جهان برای نشان دادن عشق از شکل قلب استفاده می کنند، اما چرا؟ خب، شاید دلیلی پشت این موضوع باشد. در واقع شاید مسئله این است که عشق، سلامت قلب شما را تضمین می کند. نتایج تحقیقی در دانشگاه روچستر در نیویورک نشان داده، افراد متاهل و دارای ارتباط عاطفی مستحکم دیرتر از هم سن های خود که چنین ارتباطی ندارند دچار مشکلات قلبی می شوند و در صورت نیاز به عمل جراحی قلب هم احتمال زنده ماندن آن ها بیشتر است. یک گروه مطالعاتی در کانادا مدعی شده اند، داشتن یک ارتباط عاطفی مناسب می تواند مثل کنار گذاشتن سیگار به سلامت قلب کمک کند. افرادی که دارای ارتباطات عاطفی مستحکم هستند بیشتر متوجه وزن خود هستند، رژیم غذایی سالم تری را انتخاب می کنند و فشار خون آن ها در حد طبیعی است و برای همین قلب سالم تری دارند. دکتر وسلی کانر از دانشگاه کارولینای شمالی می گوید: «همه مطالعات نشان داده، عاشق بودن و بیان کردن احساسات عاشقانه تاثیر مثبتی روی قلب شما دارد و سلامت قلب و عروق تان را تا حدودی تضمین می کند.»

تعداد بیشتری شمع فوت می کنید
عاشق بودن به جشن تولدهای شما می افزاید، البته این به آن معنا نیست که شما بیشتر از یک بار در سال می توانید جشن تولد بگیرید اما به این معناست که اگر عاشق باشید به طول عمرتان اضافه می شود. برای مثال، در انگلستان مطالعات طولانی مدت نشان داده، میزان مرگ و میر در مردان و زنان مجرد بین 30 تا 60 ساله 2 برابر میزان مرگ و میر در مردان و زنان متاهل در همین گروه سنی است. مطالعه ای در آلمان هم نشان داده، میزان مرگ و میر در زنان مجرد 30 تا 50 ساله 25درصد بیشتر از زنان متاهل همین گروه سنی است. دکتر روانا اسکالامدیر مرکز تحقیقات سلامت دانشگاه هانور می گوید: «مردان و زنان مجرد کمتر به فکر سلامت خود هستند، کمتر به پزشک مراجعه می کنند، کمتر چک آپ سالانه می روند و از لحاظ شغلی و اجتماعی کمتر موفق هستند، همه این عوامل باعث می شود که وضعیت سلامت آن ها بدتر باشد.»

  منبع : برترین ها


دختران با هوشند یا پسران
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

دانستنی ها | دختران با هوشند یا پسران مغز یک نوزاد در رحم بسیار سریع رشد می‏کند و طی یک یا دو ماه از چند سلول، به پیچیده‏ترین ساختار طبیعت تبدیل می‏شود و در ادامه جنین در ششمین ماه بارداری توانایی‏های مهمی کسب می کند که همگی تحت کنترل مغز او هستند.
 

از تفاوتهای دختران و پسران چه می دانید؟

در هنگام تولد، مغز نوزاد هنوز به طور کامل شکل نگرفته است و تنها به اندازه یک سوم اندازه واقعی رشد کرده است زیرا مدت زیادی طول می‏کشد تا مغز کامل شده و به شکل تکامل یافته خود دست یابد.

سپس در سال اول تولد، تراکم سیناپسهایی(سیناپس به محل اتصال سلولهای عصبی گفته می شود) که در مغز ایجاد می‏شود به سرعت افزایش یافته و همان فرآیندی که قبل از تولد آغاز شده است ادامه می‏یابد. ولی در حدود ده ماهگی میزان افزایش سیناپسها متوقف شده و از یک سالگی تا پایان عمر ثابت می ماند.

از همان اوایل، تفاوت‏های جنسیتی در مغز نوزادی که هنوز متولد نشده است، مشهود است. یکی از این تفاوت‏ها آن است که قسمت‏های راست و چپ مغز در پسرها ارتباطات کمتری به نسبت دختران پیدا می کند.

بنابر همین تفاوت‏ها، مطالعات اخیر نشان داده که پسرها در برخورد با انواع خاصی از مسائل (مانند امتحانات هجایی یا جدول کلمات) تنها از یک طرف مغزشان استفاده می‏کنند، در حالیکه دخترها از هر دو طرف استفاده می‏کنند.

نیمه‏ راست مغز همچنان که رشد می‏کند، سعی می‏کند ارتباطاتی با نیمه چپ مغز برقرار کند اما در پسران(البته در دوران کودکی) نیمه چپ آمادگی ایجاد ارتباطات را ندارد و لذا این «اتصالات» صورت نمی‏گیرد و در عوض سلول‏ها به نیمه راست، یعنی جایی که از آن آمده‏اند، باز می‏گردند لذا اتصالات در نیمه راست مغز غنی‏تر صورت گرفته و همین وضعیت باعث موفقیت پسران در حل مسایل ریاضی (در زمان تحلیل ، بررسی و حل مسایل ریاضی نیمکره راست مغز بیشترین فعالیت را دارد) است.

از طرف دیگر در دختران ارتباط بین دو نیمکره با موفقیت بیشتری برقرار شده و لذا باعث می‏شود که توانایی‏های کلامی دختران بسیار بالاتر باشد.

دختران در سال‏های اولیه مدرسه در مقایسه با پسران هوشبهر بیشتری دارند و نمرات بهتری را می‏آورند ولی در دوران دبیرستان و دانشگاه این تفاوت ها کاهش می‏یابد.

در 7-6 سالگی، هنگامی‏که کودکان آموزش جدی را شروع می‏کنند، از آنجا که در این سنین پسران(به طور مقطعی) از لحاظ ذهنی بین 12- 6 ماه عقب‏تر از دختران هستند،«هماهنگی حرکتی ظریف» (مانند نگهداشتن مداد یا استفاده از قیچی) در آنها(پسران) دیرتر شکل می‏گیرد. مطابق با این مساله، اینکه پسران و دختران از 5- 4 سالگی به کودکستان بروند عالی است، زیرا آنها(هم دختران و هم پسران) توانایی اجتماعی را کسب می‏کنند اما به نظر می‏رسد که پسران بیشتر از دختران به این آموزش‏ها نیازمند هستند و شاید لازم باشد بنا بر تشخیص والدین و یا مربی، کودکان پسر، مدت زمان بیشتری را در کودکستان سپری کنند .

پسران با دختران متفاوتند

کسانی‏که نیمه راست مغزشان پیشرفته‏تر است (مانند پسران) از مزایایی نیز برخوردار هستند. پسران علاوه بر آنکه توانایی‏های ریاضی بهتری دارند، اهل عمل نیز هستند و اگر با مشکلی برخورد کنند می‏خواهند آن را برطرف سازند و بنابراین خیلی زودتر از دختران دست به کار می شوند.

از آنجاییکه در پسران نیمه راست مغز هم احساسات و هم فعالیت‏ها را کنترل می‏کند، بنابراین پسران به احتمال زیاد، زودتر وارد عمل می‏شوند. در حالیکه در دختران نیمکره‏های مغز تخصصی‏تر کار می‏کند یعنی نیمکره راست مرکز فعالیت‏های ریاضی و نیم‏کره چپ مرکز تکلم و بیان احساسات است . لذا پسران نیاز به تلاش بیشتری دارند تا به نیمکره چپ خود رجوع کنند و کلماتی برای توضیح احساسات، که در نیمکره راست مغز ثبت می‏کند، بیابند. در حالیکه دختران در این زمینه موفق‏ترند و در بیان احساسات بسیار بهتر عمل می‏کنند.

بطور کلی مطالعات دقیق علمی نشان داده است که دختران در سال‏های اولیه مدرسه در مقایسه با پسران هوشبهر بیشتری دارند و نمرات بهتری را می‏آورند ولی در دوران دبیرستان و دانشگاه این تفاوت ها کاهش می‏یابد.

دختران در استعداد کلامی برترند و پسرها در استعداد فضاییدختران و پسران به طور متوسط در قلمروهای مختلف هوشی الگوهای عملکرد متفاوتی دارند. در دوران کودکی، دختران در آزمون استاندارد شده توانایی کلامی بهتری نسبت به پسران دارند (خواندن، روانی کلامی، درک کلامی). در دوران دبستان دختران و پسران در حساب یکسان عمل می‏کنند ولی در دوران دبیرستان پسران در حساب و ریاضیات عملکرد بهتری نسبت به دختران دارند اما این تفاوت درمرحله دانشگاه کاهش می یابد.

اما ذکر این مطلب ضروری است که الگوهای موفقیت برای پسران و دختران (در زمینه‏های کلامی، غیرکلامی، ریاضی و...) وابسته به قالب‏های فرهنگی است که بر اساس آن رفتار مناسب برای دختران و پسران تعیین می‏شود.

برای مثال کودکان ما از همان دوران کودکی می‏آموزند که خواندن، هنر، مهارت‏های کلامی و ... قالب‏های زنانه است و مهارت‏های مکانیکی، ورزش و ریاضی‏ از لحاظ اجتماعی مردانه تلقی می‏شود لذا به نظر می رسد این تفاوتهای میان دو جنس، تا حد زیادی تحت تاثیر شرایط فرهنگی جوامع نیز قرار گرفته است.

در انتهای باید عنوان شود که قطع نظر از نوع تبیینی که در مورد تفاوت دختران و پسران ارائه شده در حال حاضر ما می‏دانیم که تفاوت‏های بارز و قطعی میان دختران و پسران در چند زمینه محدود وجود دارد. مثلا دختران در استعداد کلامی برترند و پسرها در استعداد فضایی. در عین حال توانایی محاسبات عددی اندکی در پسران پیشرفته‏تر از دختران است و از طرف دیگر دختران در انجام حرکات ظریف و همچنین بین احساسات قویتر از پسران عمل می کنند. اما باید توجه داشت که تفاوت‏های عنوان شده، غالباً مربوط به میانگین‏های جمعیت است و برای قضاوت در مورد یک فرد خاص (یک دختر یا یک پسر) نباید به کار رود. زیرا ما دخترانی داریم که از لحاظ استعداد تجسم فضایی با قوی‏ترین پسران مقابله کرده و در عوض پسرانی داریم که در مهارت‏های کلامی، از قوی‏ترین دختران پیشرفته‏ترند.

لذا هیچکس نمی تواند ادعا کند که توانایی ذهنی در دختران بالاتر است یا در پسران. بلکه میان این دو جنس تفاوتهایی وجود دارد و این تفاوتها ناشی از برتری یک جنس بر جنس دیگر نیست.



آموزش ارتباط سالم با جنس مخالف در خانواده
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

آنچه در این مقاله می خوانید  آثار رابطه ی اشتباه با جنس مخالف است(دوستی از دوجنس مخالف)

 

ارتباط دختر و پسر و شرایط آن
یکی از نیازهای اساسی زندگی انسان، تعامل و ارتباط با دیگران است. انسان در طول رشد خود، پیوسته برای بقا و پیشرفت خویش، محتاج ارتباط با دیگران است که بین این امر با سلامت رابطه ای نزدیک وجود دارد. تمام انسان ها به دنبال یافتن کسانی هستند که با آن ها احساس خوش بختی کنند و از زندگی با آن ها لذت ببرند و در کنارشان منفعت بیشتری کسب کنند.

 


 

در بین ارتباطات انسانی، نیاز به ارتباط با جنس مخالف هم در مقطعی از زندگی انسان مطرح می شود و این زمانی است که پسر و دختر تصمیم می گیرند تا همسر آینده را انتخاب کنند و در این ارتباط مقطعی که لازمه شناخت از همدیگر است، اصولی مطرح هستند.
باید توجه داشت که نیروی پیوندجویی دو جنس مخالف، دل دادگی های پسرانه و دلبری های دخترانه و دل بستگی های طرفین، در قشر جوان وجود دارد. البته این ارتباط ها و علاقه ها منشأ تشکیل خانواده و بقای نسل و ادامه حیات می گردند، ولی باید در چارچوب اصولی اخلاقی و شرعی باشند.
گاهی این علاقه ی درونی به جنس مخالف و نیاز به ارتباط با او، از چارچوب هنجارهای اجتماعی و دینی خارج می شود و به سوی بی عفّتی و گناه کشیده می شود که این امر بسیار ناشایست و غیراخلاقی است.
در این مقالات ، سعی خواهد شد تا چارچوب ارتباط با جنس مخالف، که گاهی برای انتخاب همسر لازم است، طبق معیارهای اسلامی و اخلاقی بیان گردد تا نوجوانان عزیز از شرایط آن مطّلع گردند. اما پیش از بیان اصول ارزشی و اخلاقی ارتباط، لازم است تعریف دوستی با جنس مخالف بیان گردد ـ تا خدای ناکرده ـ جوانان عزیز به این عمل ضدارزشی و حرام گرفتار نشوند.
تعریف «دوستی دختر و پسر»
بر اساس قواعد کلی حاکم بر ارتباط میان فردی، نمی توان هر ارتباطی را «دوستی دختر و پسر» نامید، بلکه می توان گفت: «دوستی دختر و پسر» یعنی: ارتباطی که بین دو جنس مخالف وجود دارد و در این ارتباط، محبت، صمیمیت، عشق و علاقه ی قلبی ویژه وجود دارد و از این رو، ارتباط دو کودک یا ارتباط تحصیلی یا ارتباط معلم با شاگرد و مانند آن، که برای اهداف خاصی است، نمی تواند از مقوله دوستی دختر و پسر باشد.
انگیزه های برقراری ارتباط با جنس مخالف
1. وعده ازدواج: یکی از بهانه های ارتباط بین پسران و دختران وعده ازدواج از ناحیه پسر است و معمولا با این وعده ها پسران با دختران ارتباط پیدا می کنند. در حقیقت، دختر و پسر با طرح مسئله «ازدواج» با یکدیگر رفاقت کرده، سعی می کنند نیازهای عاطفی همدیگر را برآورده کنند، اما حقیقت امر این است که این وعده ها در حدّ خیال بافی می مانند و جامه عمل نمی پوشند; زیرا خانواده  چنین افرادی را در حدّ لازم پخته و شایسته برای ازدواج نمی یابند، طرح مسئله «ازدواج» از سوی پسر اگر هم صورت گیرد، با مخالفت خانواده اش روبه رو می شود و حتی اگر پسر به خواستگاری دختر نیز برود، خانواده دختر چنین ازدواجی را نمی پسندند. بنابراین، وجود فکر ازدواج در بین دختران و پسران تنها نوعی ساز و کار دفاعی برای ایجاد رضایت خاطر و رهایی از اضطرابی است که در نتیجه عملِ بر خلاف قواعد و هنجارهای خانواده و جامعه صورت می گیرد.
2. انگیزه جنسی: از انگیزه های دیگر ارتباط دختر و پسر بهره بری جنسی است. این پدیده در میان اقشاری از جامعه که از لحاظ رشد فکری و فرهنگی در انحطاط شدیدی به سر می برند، بیشتر دیده می شود. این افراد برای ارضای غرایز جنسی خود، همه ی ارزش های خانوادگی و فردی خود را قربانی می کنند و دست به رفتاری می زنند که برای اغلب افراد جامعه، بسیار پست تلقّی می شود.
چنانچه این ارتباط های ناپسند منجر به رابطه ی جنسی بین دختر و پسر شوند مشکلات زیادی را برای دختر، که قربانی اصلی این رابطه است به دنبال می آورد. اشتغال ذهنی درباره ی این موضوع که مبادا این ارتباط برای او در آینده مشکل ساز باشد، تعادل روانی او را به نحو چشم گیری بر هم می زند و فشار روانی زیادی بر او تحمیل می کند.
چنین دخترانی در ازدواج با مشکل روبه رو می شوند و حاضر به ازدواج نیستند و زمانی که با فشار خانواده روبه رو می شوند و تن به ازدواج می دهند، همیشه نگران افشای رابطه گذشته خود هستند و از اینکه همسرشان از رابطه مخفی آن ها در گذشته آگاه شود رنج می برند.
3. توهّم قدرت و جاذبه: یکی دیگر از انگیزه های دوستی با جنس مخالف این است که پسران داشتن دوست دختر را یک قدرت اجتماعی برای خود تصور می کنند و دختران نیز داشتن یک دوست پسر را یک جاذبه فردی و اجتماعی برای خود به حساب می آورند.
اما طول نمی کشد که پی خواهند برد این قدرت نمایی و جاذبه ارائه شده به قیمت از دست دادن بسیاری از جاذبه ها و قدرت های اجتماعی و شخصیتی دیگر تمام شده، در نتیجه، دوستی ها به پایان می رسند و حسرت از دست دادن شرافت و ارزشمندی خویش، دنیایی از تعارض را در درون دختر و پسر باقی می گذارد.
4. پناه جویی به یکدیگر: دختران و پسرانی که مورد بی محبتی در خانواده قرار می گیرند و از وضعیت روانی و اجتماعی خویش ناراضی هستند و در این زمینه، خود را سرگردان و آشفته می یابند، از طریق برقراری روابط پنهان با جنس مخالف، درصدد کسب رضایت و یا به عبارت دیگر، به دنبال یافتن شرایطی هستند که برای آن ها اطمینان خاطر و رضایتمندی بیشتری فراهم کند و پناه گاهی برای جبران کمبود محبت خود فراهم سازند. migna.ir
اما اطمینان خاطری که دختران و پسران از طریق برقراری دوستی بین خود جستوجو می کنند هیچ گاه حاصل نمی شود; زیرا این روابط پنهانی و به دور از چشم خانواده صورت می گیرد. به همین دلیل، دختر و پسر باید وقت و توان زیادی صرف کنند تا بتوانند زمینه این رابطه را فراهم کنند و تحمل ترس و اضطراب مستمری که دو طرف باید تحمّل کنند تا این روابط از چشم آشنایان پنهان بماند، رضایتمندی و آرامشی را که به دنبال آن هستند خنثی خواهد کرد.

 

آثار رابطه با جنس مخالف

 

ارتباط با جنس مخالف، به خصوص اگر رابطه ای خارج از محدوده اخلاق و دستورات دینی باشد، آثار و تبعات زیان باری به دنبال دارد:
1. از بین رفتن کرامت انسانی و غرق شدن در گرداب شهوت ها: اگر انسان به غریزه جنسی به عنوان یک هدف و خارج از چهارچوب مقرّرات اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی بپردازد، هر عاملی که بهتر و بیشتر به شهوت ها پاسخ دهد، جایز شمرده می شود و در این صورت، چشم چرانی، علاقه ی شهوانی به همجنس، خودارضایی، اعتیاد به عکس ها و فیلم های مبتذل و آزادی ارتباط دختران و پسران با یکدیگر پسندیده می نماید، حتی اگر با ضابطه های عقلی و دینی در ستیز باشند و به نابودی شرافت انسانی و جامعه بشری بینجامند!
با نگاهی به جوامع غربی پیامدهای منفی رابطه دختران و پسران را بر فرد و جامعه به خوبی درخواهیم یافت. در این جوامع، هدف انسان از زندگی و آینده روشن از میان رفته و افزایش روزافزون قتل و جنایت، اعتیاد، خودفروشی، آشفتگی روحی و روانی و دیگر آسیب های اخلاقی و انسانی، همه ناشی از غلبه ی شهوات و بی بند و باری بر عقل و ایمان است.
2. کاهش آرامش روانی و افزایش التهاب و اضطراب: برخی صاحب نظران غربی آزادی های جنسی را عامل آرامش روحی و زدودن عقده های درونی می دانند، ولی پس از اجرای فراگیر این راهکار در غرب، شاهد افزایش روزافزون آمار بیماری های روانی، خودکشی و جنایت های ناشی از ناکامی های جنسی می باشند.

روشن است که گسترش محرّک های جنسی انسان را به رابطه گسترده با جنس مخالف می کشاند و هرگونه شکست در این راه، به آسیب بزرگ تری خواهد انجامید. این نوع رابطه هیجان ها و التهاب های جنسی را فزونی می بخشد و تقاضای جنسی را به صورت آتشی شعله ور، عطشی روحی و خواست اشباع نشدنی درمی آورد. در نتیجه، با توجه به اینکه روح بشر فوق العاده تحریک پذیر است، اشتباه است که گمان کنیم تحریک پذیری روح بشر محدود به حد خاصی است. هیچ نوجوان پسری از تصاحب دختران و هیچ دختری از متوجه کردن پسران و در نهایت، هیچ دلی از هوس، سیر نمی شود. تقاضای نامحدود، خواه و ناخواه، انجام ناشدنی است و همیشه همراه نوعی احساس محرومیت و دست نیافتن به آرزوهاست و به نوبه خود، منجر به اختلالات روحی و بیماری های روانی می گردد. البته همه این ها در صورتی است که تقوا و ترس از خدا وجود نداشته باشد.
3. پیدایش تنوّع خواهی و اثرگذاری آن بر انتخاب فرد در ازدواج: نوجوانان و جوانانی که پیش از ازدواج، با جنس مخالف خود، رابطه برقرار می کنند، هنگام ازدواج و انتخاب همسر، به همه با دید شک و تردید می نگرند. حتی پس از ازدواج نیز روحیه ی هوسبازانه و تنوّع طلبانه، روانشان را آزار می دهد و چه بسا به سوی منجلاب فساد کشیده شوند و راه بی بندباری را در پیش گیرند.
4. آلوده شدن به معصیت: قرآن کریم و روایات معصومان(علیهم السلام)از ارتباط جنسی با دیگران و نگاه های شهوت آمیز برحذر داشته و وعده خسران و عذاب به مرتکبان چنین اعمالی داده است.

این آیه، به صراحت دستور داده است که زن و مرد نامحرم به یکدیگر نگاه شهوت آلود نداشته باشند. به راستی، اگر به این آیه مبارکه عمل شود و دختر و پسر نامحرم از ابتدا به یکدیگر توجه ننمایند و به هم نگاه هوس آلود نکنند، آیا دوستی ها و عشق های خیابانی به وجود می آیند؟
شرایط ارتباط با جنس مخالف

بر اساس بینش دینی و اسلامی هرگونه دوستی با جنس مخالف ممنوع و حرام است و عذاب اخروی در پی دارد، اما ارتباط عادی برای مصالح ویژه از قبیل مباحثات علمی، داد و ستد، رفت وآمدهای خانوادگی، استاد و شاگردی و مانند آن، که لازمه زندگی اجتماعی هستند و منافع مادی و معنوی بر آن ها مرتب هستند، اشکال ندارد، ولی این ارتباطات هم شرایط و قوانینی دارند که به بعضی از آن ها اشاره می شود:
1. رعایت حیای فردی و عفّت جمعی: ارتباط با جنس مخالف، که در شرایط خاصی اتفاق می افتد، نه تنها مجوّز پرده دری و از بین بردن عفت نیست، بلکه از ابتدا برای حفظ حریم عفت و حیا تأسیس شده و به خاطر مصالح مهم اجتماعی وضع شده است; یعنی فلسفه ی وجودی این ارتباط، حفظ عفّت عمومی و تحکیم حیای فردی و کسب کمالات از طریق مقابل است. از این رو، ممکن نیست فلسفه وجودی آن را زیر پا نهاد. حتی برای زن و شوهر هم، که از ارتباط دوستی بی حد و مرز برخوردارند، این آزادی در رفتار دوستانه وجود ندارد و همه باید حیای عمومی و حریم اخلاقی جامعه را حفظ کنند .

خداوند متعال در سوره مبارکه قصص، در داستان ارتباط دختران حضرت شعیب(علیه السلام) با حضرت موسی(علیه السلام) به این شرط تصریح دارد و می فرماید: وقتی حضرت موسی(علیه السلام) در آب دادنِ به گوسفندان، به دختران شعیب(علیه السلام) کمک نمود، آنان نزد پدر رفتند و از جوانمردی حضرت موسی(علیه السلام) تعریف و تمجید کردند و حضرت شعیب(علیه السلام)تصمیم گرفت از حضرت موسی(علیه السلام)سپاس گزاری کند. به همین دلیل، دختران خود را به دنبال او فرستاد و دختران در اوج حیا و عفّت حرکت کردند تا به کنار جاده رسیده و در آنجا منتظر ماندند تا حضرت موسی(علیه السلام) متوجه حضور آنان شود و حضرت موسی هم متوجه آمدن آنان شد. دختران از او تقاضا کردند تا پیش پدرشان بیاید و حضرت موسی هم قبول کرد، وقتی خواستند به طرف منزل بروند، حضرت موسی(علیه السلام)به خاطر حفظ حریم حیا و عفّت، دوشادوش دختران حرکت نکرد، بلکه جلوتر از دختران راه می رفت و دختران شعیب به دنبال او با انداختن سنگ ریزه، مسیر را نشان می دادند.(1)
بنابراین، ارتباط با جنس مخالف باید با حفظ حریم فردی، رعایت حیا و عفّت اجتماعی باشد و اگر برخاسته از تمایلات جنسی و شهوانی باشد، ممنوع است و گناه بزرگی در پی دارد.
2. رعایت دستورات دینی در ارتباطات: خواستگار در مراحل خواستگاری می تواند در قالب دستورات شرع با فرد موردنظر خود ارتباط داشته باشد، اما حتماً باید با رعایت دستورات دینی انجام گیرد تا ـ خدای ناکرده ـ به گناه منجر نشود. باید ارتباط آنان در فضایی جوانمردانه انجام شود; زیرا اگر مراعات مسائل دینی و اعتقادی در ارتباط وجود نداشته باشد، آرام آرام این ارتباط به طرف ناهنجاری اخلاقی کشیده شده، رابطه ناسالم می گردد و در این صورت، به ضرر هر دو تمام می شود .

3. هدفدار بودن: بسیاری از ارتباطات دختران و پسران نوجوان هدف جدّی و ارزشمند نداشته، صرفاً لذت جویی لحظه ای می باشد که این لذت جویی ها اگر در چارچوب دستورات دینی ـ یعنی، پس از جاری شدن عقد ازدواج ـ نباشند، جایز نیستند. از این رو، این ارتباطات، که صرفاً جنبه تفریحی دارند و منفعتی مشروع از آن ها به هیچ کدام از دختر و پسر نمی رسد مذموم است. از این رو، برای جلوگیری از هدر رفتن سن نوجوانی و سنین نشاط و بالندگی لازم است تا در ارتباطات اهدافی دنبال شود و از این فرصت برای بهره برداری علمی، اخلاقی، آموزشی و هنری استفاده گردد.

نتیجه اینکه در دستورات دینی و تربیتی اسلام، توجه ویژه ای به دوستی و ارتباط شده و معیارهایی که برای انتخاب دوست بیان شده، همه در جهت تربیت و تکامل انسان ها بوده و سعی شده است ترقّی و بالندگی اخلاقی، علمی و معنوی در آن ها مورد توجه باشد و حتی در ارتباط با جنس مخالف هم دستورات و رهنمودهایی ارائه شده که با کمال طلبی انسان ها سازگاری دارد و خط مشی طوری ترسیم شده است که انسان ها را از انحراف و کج اندیشی بازداشته، به خالق یکتا نزدیک سازد و سعادت دنیوی و اخروی آنان را در پی داشته باشد.

علل و عوامل گوناگونی در بروز رفتارهای نادرست در روابط دختران و پسران نقش دارند که می‌توان به‌طور کلی این عوامل را به سه دسته زیر تقسیم کرد:
1- نوجوان و افکار غیرواقعی او
2- خانواده و شیوه‌های برخورد آنان با نوجوان
3- شیوه‌های برخورد جامعه با نوجوان
1- نوجوان و افکار او

انسان در زندگی خویش پیوسته تجربیات تازه‌ای کسب و شناخت‌های نادرست خویش را تصحیح می‌کند. سنین میانسالی و پس از آن، به انسان این امکان را می‌دهد که به  واقعیات ذهنی خویش واقف شود و بپذیرد که آنچه را او می‌‌داند و می‌شناسد، تمامی واقعیت نیست. به این لحاظ است که انسان در میانسالی، اساسا با احتیاط سخن می‌گوید و با احتیاط عمل می‌کند.
در سنین نوجوانی ما شاهد شکل دیگری از این مسئله هستیم. نوجوان به دلیل غلبه «خودمحوری شناختی» بر ذهنش، نمی‌تواند به آسانی در خصوص وجود یا فقدان شاخه های دیگری از واقعیت و با احتمال خطا  بودن اندیشه خود، فکر کند. به سخنی دیگر نوجوان به آسانی نمی‌تواند از ذهن خویش خارج شود و ذهن دیگران را نیز در نظر بگیرد. به همین لحاظ است که در مورد اندیشه و باور خود مطلق عمل می‌کند و باور خود را تقریبا به‌طور مطلق، درست می‌پندارد. همین مسئله باعث می‌شود که کمتر به عواقب عمل خویش و وقایعی که ممکن است در آینده، به وقوع بپیوندند، بیندیشد.  به همین دلیل باید به لحاظ تربیتی مراقبت بیشتری نسبت به افکار و اندیشه‌های نوجوان اعمال کرد.

 

یکی از منابع بسیار مهم در تغذیه فکری نوجوانان، وجود افکار رایج  بین آنان است. افکاری که معمولا در گفتگوهای خصوصی و گاه به صورت حرف‌ها و مسائل پیش پا افتاده، ولی در عین حال قطعی، بین نوجوان رد و بدل می‌شود. این افکار معمولا به اطلاع مربیان، پدران و مادران نمی‌رسد. به این لحاظ برای آنان «نامرئی» است. این افکار درس‌های نامرئی است که به شکل غیررسمی بین نوجوانان رد و بدل می‌شود و از طریق گفت و شنودهای مکرر، آنها را می‌آموزند و ماحصل آنها را به صورت راهنمای عمل، مورد استفاده قرار می‌دهند.
دست ‌اندرکاران تعلیم و تربیت باید به اهمیت محتوای دروس نامریی و نیز نحوه شکل‌گیری و انتقال آنها در بین نوجوانان و میزان تضاد آنها با آموزش‌ها و دروس رسمی و مرئی واقف باشند. باید پیوسته بدانند دروس نامرئی در مدرسه‌ای به نوجوانان منتقل می‌شود که دیوار و کلاس بخصوصی ندارد. یعنی مدرسه هم نامرئی است.

شاید ارائه مثال‌هایی در این زمینه، بتواند در انتقال دقیق‌تر مطلب ما را یاری کند.  نوجوان دختری ممکن است در جمع دوستانش بشنود که کسی می‌گوید: «فلانی خیلی بی‌عرضه است، جرئت نمی‌کنه از یه پسر یه نامه قبول کنه» این جمله‌ها به سادگی و به آسانی بین نوجوانان رد و بدل می‌شود و بدون هیچ‌گونه استدلالی به دیگران منتقل می‌شود. که ملاک با عرضه بودن و یا ملاک بالا پریدن این است که دوست پسر و یا دوست دختر داشته باشی.

«دروس نامرئی» ضرورتا محتوایی منفی ندارد. چه بسا عناصری مثبت و سازنده نیز در مدرسه نامرئی به نوجوانان منتقل شود. انتقال ارزش‌هایی در زمینه با غیرت بودن، خوش خلق بودن شجاع بودن و بسیاری ارزش‌های دیگر در لابلای دروس نامرئی منتقل می‌شود.در مورد روابط دختران و پسران نیز باورها و عقایدی وجود دارد که در مدرسه نامرئی منتقل می‌شود و چارچوب عمل نوجوانان را می‌سازد. و با تاسف باید بگوییم که اکثر باورهای نوجوانان در مورد جنس مخالف و وظیفه‌ای که در قبال آن دارند، از طریق مدرسه نامرئی به آنان منتقل می‌شود.

 

مسائل و مطالب مربوط به مدرسه نامریی بسیار است، لکن بهتر است در اینجا تنها به برخی از مواد آن، که مربوط به روابط نامطلوب دختران و پسران است، اشاره کنیم. یکی از دروس نامرئی در میان برخی از نوجوانان «داشتن احساس مسئولیت برای پیدا کردن دوست دختر و یا پسر، برای یکدیگر است». نوجوانان برای پیدا کردن دوست از جنس مخالف برای دوستانشان، احساس مسئولیت می‌کنند. همان گونه که برخی از بزرگسالان نیز برای یافتن همسر برای دختران و پسرانی که به سن ازدواج رسیده‌اند، احساس مسئولیت کرده و اقدام به معرفی افرادی برای صحبت کردن می‌کنند.مشابه همین رفتار در میان برخی از نوجوانان نیز دیده می‌شود.

 

یکی دیگر از عوامل مخفی در میان نوجوانان که تآثیر بسزایی در ایجاد روابط نامطلوب بین آنان دارد، پدیده‌ای است که می‌توانیم آن را «همدردی با عاشق» بنامیم. وقتی نوجوان در بین دوستان نزدیک خود اظهار می‌کند که من کسی را دوست دارم، گویی نوعی هم حسی و همدردی از آنان برمی‌انگیزد. دوستان نزدیک نوجوان‌ گاه براساس همین هم حسی و همدردی است که سعی می‌کنند. تسهیلاتی برای برقراری ارتابط بین آن دو فراهم کنند.

 

در این چرخه، آنان را به طرف بروز رفتارهایی سوق می‌دهد که گاه به لحاظ اجتماعی و اخلاقی نا‌پسند است. در چنین وضعیتی باید بگوییم علاقه‌مندی نوجوان به فردی خاص کاملا جنبه فرعی پیدا می‌کند، آنچه در اصل باعث می‌شود او دست به رفتارهایی همچون، نامه‌نگاری و یا ملاقات بزند، تعامل متقابل او با دوستانش است. به عبارت دقیقتر در چنین مواردی این احساس فردی نوجوان نسبت به فردی  از جنس مخالف نیست، که او را به نامه‌نگاری و یا ملاقات می‌کشاند، بلکه این تعامل متقابل دوستان اوست که وی را مستعد انجام چنین کارهایی می‌کند.
مهمترین عامل در رفتار درست یا نادرست در برخورد دو جنس، خانواده است. خانواده نقش تعیین کننده در این زمینه دارد. پدر و مادر از بدو تولد فرزندشان باید در اندیشه شکل‌دهی رفتار اجتماعی او باشند. باید در این فکر باشند که نوزاد امروزشان، بسرعت رشد خواهد کرد و به عنوان کودک و نوجوان و جوان و سرانجام بزرگسال، وارد اجتماع خواهد شد. باید از همان ابتدا در اندیشه فردای او باشیم و او را برای زمان خود آماده کنیم. مسامحه در این زمینه و تکرار این باور که کودک خود بزرگ می‌شود و خود بسیاری از مسائل زندگی را خواهد آموخت، مشکلاتی برای خانواده و جامعه ایجاد خواهد کرد که جبران آنها به سادگی امکان‌پذیر نیست.
یکی از مهمترین موادی که در زمینه «تربیت‌اجتماعی» می‌باید در نظر داشته باشیم آماده ساختن فرزندمان برای رودرو شدن با جنس مخالف است. باید او را برای این رودرویی و برخورد اجتماعی، آماده کنیم. نه می‌توانیم فرزندانمان را به گونه‌ای تربیت کنیم که از هر فردی از جنس مخالف بگریزد و خود را در تاریکترین نقطه خانه مخفی کند و نه اینکه می‌توانیم آنرا به حال خود رها کرده و منتظر پیشامد روزگار بنشینیم، بلکه باید از سال‌های اولیه زندگی فرزندمان تصویر و تصور روشنی از نحوه برخورد با جنس مخالف را برایشان ترسیم کنیم.
تربیت رفتار اجتماعی فرزندانمان، مستلزم حداقل دو عامل مهم است : اول شناخت صحیح و درست از الگوی مناسب رفتار اجتماعی، دوم ارائه صحیح این الگو به فرزند .
ما در اینجا برخی از این مشکلات را که ناشی از خانواده است، مورد بحث قرار می‌دهیم:

الف – برداشت نادرست از شرع و محدود ساختن مطلق نوجوان در برخورد با جنس مخالف
شرع مقدس اسلام در رعایت رفتار و پوشش فرد مسلمان حدودی را تعیین کرده است. پوشیده بودن بدن زن و مجاز بودن برای عدم پوشش کفین و وجه و نیز مجاز نبودن مرد و زن در سخن گفتن با یکدیگر به گونه‌ای که احتمال «ریبه» یا گناه در آن وجود داشته باشد، به عنوان حداقل حدودی که می‌باید رعایت شود، برای مسلمانان شناخته شده است. از این محدودیت نمی‌توان استنباط کرد که زن و مرد، دختر و پسر نمی‌باید یکدیگر را ببینند و نیز نمی‌توان حکم کرد که حرف زدن آنان با یکدیگر به طور مطلق حرام است. به عبارت دیگر در صورتی که ما شرع مقدس را بشناسیم و در همان حد آن را رعایت کنیم و از افراط در آن خودداری ورزیم، عملی معقول و به لحاظ تربیتی صحیح، انجام داده‌ایم.

 

گذشته از مطلب فوق که همان شناخت صحیح احکام الهی است، می‌باید به عنصر بسیار مهم دیگری نیز در این زمینه بپردازیم و آن نقش ما در تربیت دینی فرزندانمان است. از قدیم گفته‌اند که دختر و پسر مانند آتش و پنبه هستند، اگر در کنار هم قرار بگیرند آتش پنه را خواهد سوخت. این ضرب‌المثل در طول سالیان دراز الگویی برای عمل تربیتی در خصوص دختر و پسر بوده است. با همین دید است که خانواده‌ها دختر و پسر را از هم جدا نگه می‌داشته و می‌‌دارند. این ضرب‌المثل علی‌رغم اینکه به عنوان یک الگوی عمل تربیتی به کار گرفته شده است، ولی باید توجه داشت که از لحاظ تربیت صحیح انسانی و اسلامی، دیدگاه درستی را مطرح نمی‌کند.
باید بدانیم که اگر سطح ارزشی نوجوان و جوان را تا حد یک شی‌ء مانند آتش و یا پنبه، پایین بیاوریم و آن دو را آنچنان بی‌اراده و بی‌تصمیم جلوه دهیم که توان خویشتنداری و تقوا از آنان سلب شده باشد، بدون شک به جریان تربیتی آنان آسیب جدی وارد کرده‌ایم.
آنان باید به گونه‌ای بار بیایند که حتی اگر در شرایطی کاملا دور از چشم افراد، امکان برای آنان نیز فراهم باشد، به لحاظ تقوایی، خود را نگه بدارند و دست از پا خطا نکنند. چنین فردی به لحاظ تربیتی فردی است مطلوب، نه آن‌ که می‌باید دائم مورد مراقبت قرار گیرد و هر لحظه که مفری بیابد،  بلافاصله بلغزد و از حدود ارزشی پا را فراتر بگذارد. نوجوان را باید به گونه‌‌ای تربیت کرد که اگر به درون دریای گناه و لغزش فرو رود، چون مرغابی، آب بر اندامش ننشیند و خشک بیرون بیاید؛ این امکان‌پذیر نیست، مگر به وسیله ارزش دادن به نوجوان.
تبیان
منابع :

 

- بر گرفته از کتاب تحلیلی تربیتی برروابط دخترو پسر درایران
- مجله ی علمی وتخصصی معرفت - با تغییر وتلخیص

 

 پی‌نوشت‌:
1ـ سید محمّدحسین طباطبائی، تفسیر المیزان، قم، انتشارات اسلامی، ج 16، ص 35ـ36.
www.migna.ir