فرماندهان آخرالزماني شیطان
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

 

فرماندهان آخرالزماني شیطان
فرماندهان آخرالزماني شیطان


 

نویسنده : محمود مطهری نیا




 

يکي از ابزار‌هاي کهن و قديمي شيطان استفاده از ابزار بدل‌سازي و نسخة بدل حقايق است. افرادي که بخشي از حقايق را مي‌فهمند نه کلّ آن را به همان اندازه حقيقت را پذيرفته و از بقيّه‌اش بي‌خبر مي‌ماند يا با توجّه به کم اطّلاعي نسبت به بقيّة موضوع موضع‌گيري مي‌کند. جريان‌هاي مدّعيان نبوّت، امامت، مهدويّت و معنويّت در طول قرن‌ها آدميان بسياري را به خود مشغول ساخته و آنها را يا از مسير حق و حقيقت خارج ساخته‌اند يا حتّي در موارد متعدّد به ورطة هلاکت انداخته‌اند.


مدّعيان معاصر
 

در سال‌هاي اخير، رواج پديدة اوهام و خرافه، رونق بازار عرفان‌هاي مجازي و معنويّت‌هاي فانتزي، گسترش طريقت‌هاي منهاي شريعت، رشد شبه‌عرفان‌هاي ژله‌اي با رنگ و بوي شهوت، شهرت و ثروت و گرمي بازار مکّارة مدّعيان دروغين به ويژه متمهّدان و مدّعيان دروغين مهدويّت رشد فزاينده و نگران کننده‌اي يافته است.


بايد اذعان نمود که اين روند، مختص به ايران يا کشور‌هاي اسلامي نيست بلکه گرايش به معنويّت‌هاي مجازي در مغرب زمين نيز، رونق گرفته است؛ زيرا معنويّت، گمشدة دنياي معاصر است. واقعيّتي به نام خلأ معنويّت، به رغم احساس شديد تشنگي انسان معاصر به حقايق ماوراي طبيعت، هم‌دست قدرت‌هاي سياست‌پيشه را براي بهره برداري از اين خلأ باز مي‌نهد و هم تشبّث به هر حشيش يا سيراب شدن با هر سرابي را براي اين انسان حيران توجيه مي‌کند.
 

نسل تشنة معنويّت، عطش خود را با سراب‌هاي عرفان‌نما فرو مي‌نشاند. در بازار گرم مدّعيان، بنجل‌هاي خرافه و عرفان‌هاي بدلي، فرصت عرضه مي‌يابند و اين سيکل عرضه و تقاضا تا همواره وجود جهل و ظلم در جهان ادامه خواهد داشت. ميلتون، يکي از محقّقان حوزة جامعه شناسي اديان نو پديد مي‌نويسد: بيش از دو هزار فرقة معنويّت گرا در آمريکا و بيش از دو هزار جريان معنويّت‌جو در اروپا هست که درصد کمي از آنها مشترکند.


زمينه هاي ادّعا
 

زمينه‌هاي مختلفي باعث ظهور و بروز جريان‌هاي مدّعيان مي‌شود که در اينجا به مهم‌ترين آنها اشاره مي‌کنيم:


نجات باوري مهدوي
 

موضوع مهدويّت پتانسيل فوق‌العادّه قوي‌اي دارد که در دوره‌هاي مختلف مورد سوء استفادة طمّاعاني قرار گرفته که آن را به نفع خود مصادره کرده‌اند. مشهورترين حالت اين ماجرا را در جريان مهدي سوداني مي‌توان ديد که با استفاده از اين پتانسيل فوق‌العادّه مدّت‌ها مقابل استعمار انگليس ايستاد و به اهداف خود نائل شد.


جهل و ناداني مردم
 

در طول تاريخ اسلام تنها کساني با مدّعيان همراه شده‌اند که دچار جهالت اختياري يا اجباري بوده‌اند؛ کساني که مي‌توانسته‌اند با مراجعه به ائمه(ع)، علما و مراجع، حتّي کتاب‌هاي حديثي و منابع، راه را از چاه و سره را از ناسره تشخيص دهند؛ امّا با تنبلي و کوتاهي يا جبر زمانه و هجمة رسانه‌اي (مانند شام دورة معاويه) به جهالت خود دامن زده است و مشکل خويش را پايان نبخشيده است.


نا به ساماني هاي اجتماعي و اقتصادي
 

براي برون‌رفت از مشکلات و بحران‌هاي اجتماعي که تبديل به معضل و مصيبت لاينحل مي‌شود هرکس به فراخور آنچه به ذهنش مي‌رسد و گمان مي‌کند، مي‌تواند چاره‌ساز باشد راه حلّي ارائه مي‌کند در اين ميان بسته به شرايط اجتماعي و با فراهم بودن دو شرط قبلي يکي از راه‌هايي که مستمسّک افراد مختلف قرار مي‌گيرد موضوع مهدويّت است که با انگيزه‌هايي که از اين پس خواهيم ديد، طرح مي‌شده‌اند.


انگيزه هاي ادّعا
 

آنان که مرکب شيطان مي‌شوند و اجازه مي‌دهند شيطان با ابزار ادّعا بر آنها سوار شود انگيزه‌ها و اهداف مختلفي دارند و نمي‌توان همه را با يک چوب راند:


1. ثروت طلبي
 

يکي از شايع‌ترين انگيزه‌هاي ادّعا براي جذب افراد به سمت خود، انگيزه‌هاي مالي و مادّي است. لابه‌لاي شکايات فريب‌خوردگان مشاهده مي‌شود که مدّعيان به بهانة بخشش گناهان!، حلّ مشکلات، جلب رضايت امام زمان(ع)! و ... از مخاطبان خود پول درخواست مي‌کرده‌اند. برخي از مدّعيان هم براي پاک شدن مريدان خود ده‌ها ميليون تومان از آنها مي‌گرفتند و خرج سفر‌هاي خارجي مي‌کرده‌اند تا در سواحل «مديترانه» اسباب رضايت امام زمان! را از مريدان خود فراهم آورند!


2. شهرت طلبي
 

کم نيستند افرادي که از شهرت و مشهور شدن خوششان بيايد. انگشت‌نما شدن يکي از اسباب بسيار محبوب و مطلوب شيطان است و معمولاً براي افرادي کارا مي‌افتد که در مقاطع مختلف زندگي اعم از کودکي و بزرگسالي دچار سرخوردگي، تحقير و عقده‌هاي شخصيتي هستند. در عصر ارتباطات و با تغيير فرهنگ اخلاقي اتّفاق افتاده در ميان مردم ناشي از سلطه رسانه‌ها، اين فرهنگ و آسيب خيلي جدّي‌تر خود را نشان داده است. عدّه‌اي با استفاده از ابزار فيلم و سريال و جمعي به بهانة مسابقات حرفه‌اي ورزشي شهوت شهرت طلبي خود را ارضا مي‌کنند؛ امّا عدّه‌اي که نمي‌توانند از اين ابزارها براي اين ميل نفساني خود استفاده کنند به راهکار‌هاي ديگري دست مي‌يازند که يکي از آن راه‌ها ادّعاست: شهرت به کرامت، ارتباط با خدا و امام زمان(ع) و... همچنين اجابت دعا، شفاي بيماران و... البتّه برخي از اينان در ارتباط با جنّيان ممکن است تا حدّي برخي از اين قدرت‌ها را هم به دست بياورند که هرگز دليل حقّانيت آنان نمي‌تواند به شمار آيد.


3. مقام دوستي
 

ميل به پست و مقام و امضا که در ادبيات روايات از آن به حبّ جاه و مقام ياد مي‌شود يکي از آفات و آسيب‌هاي ديرينة حيات آدمي بر زمين خاکي است که در نتيجة آن خون‌هاي بسيار بر زمين ريخته شده و روابط خويشاوندي و دوستانة زيادي بريده شده و اموال زيادي بر باد رفته است. بسياري از جنگ‌هاي تاريخ، رقابت بر سر قدرت بوده است. وعده‌هاي دروغ ايّام انتخابات در تمام دنيا و آنچه از آن امروزه با زيرآب زني ياد مي‌شود و در قديم‌الايّام به سخن‌چيني و نمّامي شهرت داشت همه بر اين مبناست که عدّه‌اي به دنبال کسب مقام و قدرتند و حاضرند به هر قيمت آن را به دست آورند.


4. بحران اخلاقي ـ جنسي
 

بخشي از اين طيف سوء رفتارها به آناني اختصاص مي‌يابد که از اعتماد طرف مقابل خود سوء استفاده مي‌کنند. اين سوء استفاده از اعتماد در کلاس‌هاي درس و جا‌هاي مشابه آن اتّفاق مي‌افتد.


5. عقده هاي شخصيّتي و کمبود محبّت ( محبوبيّت طلبي )
 

يکي از عقده‌هاي شخصيّتي کمبود محبّتي است که به واسطة بي‌مهري والدين، برادران و خواهران در دوران کودکي يا همسر در سنين بزرگسالي و پس از ازدواج براي افراد به وجود مي‌آيد. عدّه‌اي از مدّعيان دوست دارند محبّت ديگران را از طرق مختلف شفاهي، دريافت هديه و ... تجربه کنند. از جمله راه‌هاي جلب محبّت ديگران ادّعاهاست. وقتي کسي خود را محبوب امام زمان(ع) و خدا نشان دهد به راحتي مي‌تواند محبّت ديگران را به سمت خود جلب کند.


6. مأموريت از شرق ، غرب يا يهود
 

دشمنان مسلمان از ترفند‌هاي مختلفي براي تضعيف سپاه حق استفاده مي‌کنند. جريان مدّعيان، فوايد قابل توجّهي در اين راستا مي‌تواند براي آنان به بار بياورد. وهّابيت ترکيب اسلام سنّي با خشونت و ظاهرگرايي يهود است و بهائيّت نسخة يهودي شدة باور‌هاي شيعي است که در بستر شبه قارّه به شکل قاديانيّه به چشم مي‌خورد. هرسه اين جريان‌ها با برنامه‌ريزي غربيان شکل گرفته و کتاب‌هاي «تاريخ جامع بهائيّت» نوشتة آقاي بهرام افراسيابي و نيز «خاطرات مستر همفر در کشور‌هاي اسلامي» به خوبي اين مدّعا را ثابت مي‌کند. البتّه اين جريان محدود به سال‌هاي ظهور اين فرقه‌ها نمي‌شود و اين سياست اين روزها همچنان دنبال مي‌شود و افرادي که هوس شهرت، ثروت، قدرت و شهوت باشند انجام اين مأموريت را متقبّل شده و زمينة فريب ديگران را فراهم مي‌آورند.


7. مأموريت و ترس از ناحية جنّيان
 

برخي از اشتباهات و معاصي ديوار‌هاي موجود ميان ما و عالم جن را برمي دارد و زمينة ورود، تأثير و سلطة جنّيان را بر فرد فراهم مي‌آورد. براي نمونه در مقدّمة ماجراي ادّعا‌هاي علي محمّد باب ترس طلبة نجفي از جنّي ماجرا کاملاً مشهود است. همچنين در کتاب‌هاي مربوط به جنّ، داستان‌هايي را مي‌توان يافت که آنان افراد را تحت سلطة خود در آورده و از آنان درخواست‌هاي عجيب و گاه پرمخاطره داشته‌اند.


منشأ ادّعا
 

انسي ( خود فرد و ديگر انسان‌ها )
 

مبناي اصلي ادّعا هواي نفس و حبّ دنياست؛ امّا گاه خود فرد فريب دنيا را خورده و اسير آن مي‌شود و گاه اطرافيان او را فريب داده و به وادي هلاکت و گمراهي مي‌افکنند.


ديگر انسان‌ها که زمينه‌ساز ظهور مدّعيان مي‌شوند گاه از آشنايان هستند و گاه افرادي که با يک يا چند واسطه از ناحية دشمنان، خود را به او نزديک کرده‌اند تا او را فريب داده و ابزار دست خود کنند.آمريکا، اسرائيل و نظام يهود و انگليس از بارزترين دشمنان سياسي و عقيدتي هستند که در راستاي مقابله با فرهنگ تشيّع يا نظام جمهوري اسلامي افراد را اجير خود مي‌کنند.


جنّي
 

قرآن به صراحت و به نقل از جنّيان از موضوع ياري جستن برخي از انسان‌ها از آنان پرده برمي‌دارد:


«وَ أَنَّهُ كانَ رِجالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزادُوهُمْ رَهَقاً؛1 و مرداني از آدميان به مرداني از جنّ پناه مي‏بردند و بر سركشي آنها مي‏افزودند.» برخي از مدّعياني را که اين روزها بازار نسبتاً داغي هم براي خود به راه انداخته‌اند به استناد محتواي ادّعاهايشان و نيز توانايي انجام برخي امور غيرعادي را مي‌توان متأثّر از رابطه با جنّيان دانست. بنابر ماجرايي که مرحوم آيت الله علي اکبر نهاوندي در کتاب شريف و ارزندة «العبقري الحسان» نقل کرده، داستان علي محمّد باب علاوه بر پشتوانة انگليسي آن موکلّي جنّي هم پيگير آن بوده است.


تأثيرات مدّعيان
 

1. شبهه پراکني در جامعه ( قلب و تحريف حقايق )
 

با توجّه به اينکه مدّعيان براي همراه کردن افراد با خود چاره‌اي جز قلب و تحريف حقايق ندارند و اين اتّفاق حالت ديگري از شبهه‌سازي و شبهه‌پراکني به شمار مي‌آيد، ساده‌ترين تأثيري که جريان مدّعيان در جامعه مي‌توانند داشته باشند شيوع و جريان شبهات در ميان مردم است. بديهي است اگر علما، آگاهان، افراد و نهاد‌هاي مسئول در اين راستا به وظايف خود عمل نکنند به طور طبيعي زمينه‌ساز داغ شدن بازار مکّارة مدّعيان خواهند شد و از همين روست که فرموده‌اند:


«إِذَا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فَعَلَي الْعَالِمِ أَنْ يُظْهِرَ عِلْمَهُ فَإِنْ لَمْ يَفْعَلْ سُلِبَ مِنْهُ نُورُ الْإِيمَانِ؛2 وقتي بدعت‌ها ظاهر شد عالم بايد علمش را ظاهر كند و الّا نور ايمان از او سلب مي‏شود.»
 

انذار و تهديد به از دست دادن نور ايمان تهديدي است جدّي که عجيب است چرا هنوز بسياري آن را جدّي نگرفته‌اند و مي‌گويند همين قدر که به زندگي دنيا و آخرت خويش مشغول باشيم، بهتر است!


2. تضعيف باور بينندگان و اطرافيان سست ايمان
 

واقعيّت اين است که همة مردم از يک سطح ايمان برخوردار نيستند و عدّه‌اي که ايمان سستي دارند با کوچک‌ترين شبهه‌اي ممکن است دچار تزلزل، ترديد يا حتّي مسير و باور بدهند. مدّعيان، عدّه‌اي را براي نيل به اهدافشان با خود همراه مي‌سازند و جمعي ديگر که اقوام، دوستان، آشنايان و اطرافيان فريب خوردگان را با خزعبلات و اراجيف خود دچار شکّ و ترديد مي‌کنند. تنها راه نجات از آسيب‌هاي اينان تقويت باورها و اعتقادات است.


3. تقليل و تضعيف جبهه حق
 

نتيجة طبيعي جذب عدّه‌اي به سمت مدّعيان، اسير شبهات شدن عدّه‌اي ديگر، تلاش براي مقابله و خنثي‌سازي جريان مدّعيان، اقدامات و فعّاليت‌هاي آنان و همراهانشان و كاهش کمّي و کيفي قواي جبهة حق است. هم تعداد نيرو‌هاي فعّال اين جبهه کم مي‌شود و هم نيروي باقيماندگان به جاي آنکه صرف پرداختن به امور مهم شود، مصروف مقابله و خنثي سازي اين جريان‌ها مي‌شود.


4. زمينه ساز نفوذ ، موفّقيت و سلطه دشمنان جنّي و انسي
 

همواره و در تمام عرصه‌هاي نبرد طول تاريخ خودي‌هاي ضعيف و ناتوان و نفوذي‌هاي هم‌دل با دشمنان زمينه‌ساز موفّقيت، پيروزي و حتّي سلطة دشمنان را بر جبهة مقابل فراهم ساخته‌اند. سلطة بهائيّان بر جان، مال و ناموس ايرانيان در سال‌هاي پاياني حکومت پهلوي از جمله مصاديق تلخ اين ماجراست که نيازي به توضيح ندارد. آموزش نيرو‌هاي ساواک براي اقرار گرفتن از نيرو‌هاي انقلابي در اسرائيل و از انواع راه‌هاي جاني، رواني و جنسي يکي از ساده‌ترين مصائبي بود که شيعيان امام زمان(ع) در شيعه خانة اهل بيت(ع) در آن ايّام تجربه کرد.


علل پذيرفته شدن مدّعيان
 

جهل، بي‌اطّلاعي، بي‌سوادي و خرافه گرايي
 

اوّلين و مهم‌ترين علّت همراهي افراد با مدّعيان جهل و بي‌اطّلاعي آنان است. جهل، زمينه‌ساز تمام انحرافات و فسادهاست و همين افراد جاهل و گاه خرافه پسند هستند که با خرافه گرايي خود هميشه بازار رمّال‌ها، فال‌گيرها، کف‌بين‌ها و.... را داغ نگاه مي‌دارند.


هم‌سويي ادّعاها با هوا‌هاي نفساني مريدان
 

پذيرش تمام احکام و قوانين ديني هم‌سو با اميال و هوا‌هاي نفساني نيست و در عرصه‌هاي مختلف شخص متدّين لازم است بخشي از خواسته‌هاي نفس را چشم‌پوشي کرده و در مسير کمال قدم بگذارد. اينکه يک مدّعي قائل به آزادي جنسي و نوشيدن مسکرات باشد يا خمس و زکات را از جانب خود مي‌بخشد يا حکم وجوب نماز و روزه را برمي‌دارد و از اين دست تغيير در احکام الهي هم‌سو با اميال و هوا‌هاي عدّه‌ايست نه براي پيروي از مدّعيان که براي يافتن راهي براي موجّه نشان دادن هوا‌هاي نفساني به آنان مي‌گروند.


بحران هاي شخصي
 

آزمون، ابتلا و امتحان الهي براي همة انسان‌ها رخ مي‌دهد و اين طور نيست که به صرف ايمان آوردن به خدا انسان‌ها از عرصة امتحانات و ابتلائات رها شوند حتّي بنا بر برخي از آيات هر کدام از ما بنا بر مشيّت الهي براي رشد، ارتقا و حرکت در مسير کمال و ارتقا سالي يکي دوبار دچار فتنه مي‌شويم. در اين فتنه‌ها و ابتلائات راه‌هاي مختلفي مانند دعا، صبر و... توصيه شده که الزاماً همة آنها را دنبال نمي‌کنند و به جست‌وجوي راه‌هاي ميان‌بر و متفاوت مي‌گردند. بازار مدّعيان را اين دسته افراد خيلي خوب داغ مي‌کنند.


ضعف محتوايي، شخصيتي و ... در تبليغ مطالب ديني
 

ضمن روايتي امام هشتم(ع) فرمودند: «اگر مردم زيبايي‌هاي کلام ما را مي‌فميدند، قطعاً از ما تبعيّت مي‌کردند.» متأسّفانه بايد اعتراف کنيم تبليغات ديني ما در تبيين جايگاه و فرهنگ تشيّع و اسلام اصيل و انقلابي چه از حيث محتوا چه از حيث مجريان حقيقي و حقوقي ماجرا آن‌گونه که بايد به انجام وظايف خود نپرداخته‌ايم.


نحوه ی همراهي مدّعيان
 

افرادي که مخاطب مدّعيان قرار مي‌گيرند سطح پذيرش متفاوتي نسبت به موضوع و ادّعاها دارند و همه در يک سطح نيستند و بايد در تحليل‌هاي خود اين تفاوت سطوح را حتماً بايد در نظر داشت و همه را به يک چوب نراند. در اينجا نگاهي به مراتب مختلف اين پذيرش و همراهي‌ها خواهيم داشت:


1. شرکت در جلسات و پيگيري آثار
 

اوّلين همراهي را مي‌توان شرکت مرتّب و مداوم در جلسات و پيگيري آثار اعم از سخنراني، کتاب و ... است که شايع‌ترين حالت است و الزاماً مريد در اين مرحله متوجّه نقاط شروع انحراف و آغاز زاويه‌ها نمي‌شود و به او به عنوان صاحب نظري انديشمند و ارزشمند نگاه مي‌کند.


2. قبول ادّعاها و توّهمات
 

مرحلة بعد در پي آشنايي و اطّلاع شخص از ادّعا‌هاي مدّعي است. اگر وي فرد فهيمي باشد يا با افراد فهيم ارتباط برقرار کرده باشد، مي‌تواند به انحراف مدّعي پي ببرد والّا در گمراهي خود همچنان دست و پا زده و ادّعا‌هاي مدّعي را پذيرفته و آن را به طور محدود يا نامحدود براي ديگران نقل مي‌کند.


3. شرکت در مراسم آييني بدعت آميز
 

مدّعيان بسته به ميزان انحرافاتشان جلساتي آييني برگزار مي‌کنند. نماز جماعت، زيارت، دعا و توسّل دسته جمعي، نماز جماعت همراه با طواف!، طواف دور کعبه‌هاي نوساخته (مانند حيفا و هشتگرد)، جلسات مديتيشن و ... از جمله مواردي است که در مجموعه‌هاي مدّعيان يافت مي‌شود. شخص پس از قبول ادّعا‌هاي کرامات و ارتباطات و نيابت‌ها براي قرب به مدّعي و دست‌يابي به آثار اين نزديکي از دستورات او اطاعت کرده و در جلسات آييني ياد شده حاضر مي‌شود. اين رفتار سرآغاز پذيرش مطلق و تعبّد انديشه‌اي مريد به مدّعي است و مي‌تواند تا جايي ادامه پيدا کند که او را شاخص تمام انديشه‌ها و رفتار‌هاي خويش نموده و همه چيز و همه کس را در مقايسه با او بسنجد و هر مخالف او را به چوب نفي و اتّهام براند.


4. توسّل به مدّعي
 

مرحلة بعد از مراتب پيش گفته اين است که شخص براي به دست آوردن مقامات و کرامات يا حلّ مشکلات خود دست به دامان مدّعي شده تا آنچه را مي‌طلبد براي او فراهم آورد. نکتة مهم در اين مرتبه آن است که در موارد محدود و معدودي در ارتباط با جنّيان مي‌تواند بخشي از اين خواسته‌ها را فراهم کند؛ امّا در اکثر موارد افراد با تلقين به خود گمان مي‌کنند آن آثار و خواسته‌ها به دست آمده يا خود را به نفهمي زده و در عين حال که چيزي نمي‌بينند به ديگران چنين مي‌نمايانند که گويا چيزي بوده و او ديده است؛ همانند داستان «لباس جديد پادشاه»که در ادبيات داستاني اروپا از حملة داستان‌هاي مشهور به شمار مي‌آيد.


5. ارتکاب معاصي
 

مدّعي که به جلب اعتماد مريدان خود ضمن مراحل قبل اطمينان حاصل کرده، آرام آرام آنان را به کنار گذاشتن يا تخلّف از دستورات شرعي به طور جزيي يا کلّي تشويق و توصيه مي‌کند.


6. خود فروشي
 

اعتماد مريدان از حدّي که گذشت آرام آرام همه يا بخشي از آنچه را در اختيار دارند به مدّعي که مرادشان شده تقديم مي‌کنند. حداقل اين خود فروشي تقديم اموال منقول و غيرمنقول مانند ملک و زمين است و حداکثر آن برقراري رابطة جنسي با مدّعي است چه از طريق شرعي (ازدواج دائم يا موقّت و صيغه)، چه از راه‌هاي نامشروع (زنا، زناي محصنه، لواط و همجنس‌گرايي).


7. بي ناموسي و بي غيرتي
 

مرحلة بعد از خودفروشي عرضة همسر و فرزندان و ناموس خود در اختيار منويّات و هوا‌هاي مدّعي است. با تأسّف در پرونده‌هاي مدّعيان برخي موارد را مي‌توان مشاهده کرد که يا حتّي بدون طلاق، افراد همسر و حتّي فرزندان خود را براي روابط جنسي فردي و گاه اشتراکي! در اختيار مدّعي يا ديگر پيروان او قرار مي‌دهند. توجيهات مفصّل و مستند به آيين باستاني مصري اين دست اعتقادات را در کتاب «راز داوينچي» نوشتة دن براون را که به بهانة موجه نشان دادن اين رفتارها از ناحية ماسون‌ها نگاشته شده، مي‌توانيد مطالعه کنيد.


8. عبادت ديني : سجده
 

بالاترين مرحلة تعبّد انديشه‌اي فرد در حالتي خود را نشان مي‌دهد که شخص نه تنها آراء و انديشه‌هاي مدّعي را پذيرفته که او را نايب امام زمان(ع)، خود امام عصر(ع)، اميرالمؤمنين(ع)، حضرت زهرا(س) و پيامبر اکرم(ص) و گاه در نهايت ناباوري خود خدا!! مي‌شمارد. علاوه بر علي محمّد باب، قاديانيّه و برخي فرقه‌هاي صوفيه که افراد براي اظهار ارادت به قطب و شخص اوّل فرقه بايد پاي او را ببوسند و بسياري ديگر در اين ايّام مي‌توان اخباري را به خاطر آورد که يک مدّعي خدايي در خوزستان و يکي ديگر در قم عدّه‌اي را به دور خود جمع کرده‌اند و پيروان بر او سجده مي‌کنند!! آن هم پيرواني که داراي تحصيلات دانشگاهي حتّي در سطوح بالا بوده‌اند.



آخرالزّمان، عصر نبود تعادل
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

 

 

[در روابط جنسی] مردان به مردان اکتفا می‌کنند و زنان به زنان قناعت می‌ورزند. فحشا بسیار گردد به طوری که کار و شغل قرار گیرد و زنا علنی گردد و فساد در همه جا آشکار است و کسی از آن جلوگیری نمی‌کند و مرتکبان آن هم خود را معذور می‌دانند. لهو و لعب آشکار می‌گردد و کسی که از کنار آن می‌گذرد، جلوگیری نمی‌کند یا کسی قادر به جلوگیری از آن نیست. (تباهی اخلاقی و بی‌تعادلی در روابط جنسی)

 

 

 

 

تلقّی ما از ظلم و جور، عموماً زورگویی‌ها و خشونت‌های نظامی گردنکشان و مستکبران علیه محرومان و ضعیفان است و کمی که پیشتر می‌رویم به مظالم اقتصادی و فاصله‌های عظیم فقر و غنا نیز به عنوان مصادیقی از ظلم توجّه می‌کنیم؛ ولی حقیقت این است که معنای ظلم و جور آن هم به نحو امتلاء و آکندگی، معنایی بس وسیع‌تر و عمیق‌تر دارد.

 

از مشهورترین روایات مربوط به آخرالزّمان و قیامت ظهور، این حدیث نبوی پیامبر اعظم(ص) است که دربارة حضرت مهدی(ع) فرمود:

 

«یملأ الأرض قسطاً و عدلاً کما ملئت ظلماً و جوراً؛ او، [حضرت مهدی(ع)]، زمین را پر از قسط و عدالت می‌کند آن‌چنان که پر از ظلم و جور شده بود.»

 

اغلب به معنای جامع و عمیق این روایت توجّه نمی‌شود. تلقّی ما از ظلم و جور، عموماً زورگویی‌ها و خشونت‌های نظامی گردنکشان و مستکبران علیه محرومان و ضعیفان است و کمی که پیشتر می‌رویم به مظالم اقتصادی و فاصله‌های عظیم فقر و غنا نیز به عنوان مصادیقی از ظلم توجّه می‌کنیم؛ ولی حقیقت این است که معنای ظلم و جور آن هم به نحو امتلاء و آکندگی، معنایی بس وسیع‌تر و عمیق‌تر دارد.

 

امیرالمؤمنین(ع) در روایتی، عدل را به «وضع الشئ فی موضعه؛ قرار گرفتن هر چیزی در جایگاه خودش» تعریف فرمودند و بعد تصریح کردند که معنای ظلم نیز از این تعریف روشن می‌شود و آن عبارت است از قرار نداشتن اشیا و امور در جایگاه خودشان.

 

واژه جور نیز که در روایت نبوی آمده است، به معنای از مسیر و راه خارج شدن و منحرف گشتن است و بیانی دیگر از واژة ظلم است. بر این اساس باید به این نکته توجّه کنیم که روایت مشهور یاد شده، معنایی بس عمیق‌تر از آنچه ما اغلب تصوّر می‌کنیم، در بر دارد.

 

آکندگی عالم از ظلم و جور؛ یعنی آنکه در آخرالزّمان هیچ عرصه‌ای از عرصه‌های حیات فردی و اجتماعی از تباهی، انحراف و کژی خالی نیست و به هر جا که بنگری نشانه‌های ناراستی، اعوجاج و انحراف از حق را می‌بینی و در حقیقت تباهی بر مزاج عالم غلبه کرده است و نبود توازن و تعادل مهم‌ترین ویژگی عصر آخرالزّمان است.

 

اقتصاد، سیاست، علم، نظام تعلیم و تربیت، خانواده، شهر، مذهب، غذا، اخلاق، معماری، ارتباطات، خواص، عوام، زنان، مردان، کودکان، جوانان و خلاصه همة عرصه‌های فردی و اجتماعی در سرتاسر عالم و حیات بشری، کم و بیش بیمار و دچار اعوجاج گشته و از مسیر عدل، تعادل و توازن خارج شده‌اند.

 

در آیة 41 سورة روم می‌خوانیم: «ظهر الفساد فی البرّ و البحر بما کسبت ایديّ النّاس؛ تباهی در خشکی و دریا به خاطر اعمال و دستاوردهای خودسرانة بشری ظاهر و غالب شده است». این آیه نیز بیانی دیگر از آکندگی عصر آخرالزّمان از عدم تعادل و بی‌توازنی است و از همین رو در دعای عهد خطاب به خداوند مویه می‌کنیم که:

 

«قلت و قولک الحقّ ظهر الفساد فی البرّ و البحر بما کسبت ایدی الناس فاظهر اللهم لنا وليّک؛ تو خود گفتی و سخنت حق است که به سبب آنچه دست‌های مردم فراهم آورده، فساد در خشکی و دریا نمودار شده است، پس ای خدا! وليّ خود را بر ما آشکار ساز.» مروری بر روایاتی که نشانه‌های آخرالزّمان را بیان کرده‌اند نیز به وضوح، بیانگر این معنای وسیع از ظلم و جور و در واقع همان آکندگی از نبود تعادل و بی‌توازنی است. بر اساس این روایات ما شاید نتوانیم عرصه‌ای را پیدا کنیم که از آسیب، انحراف و کژی در امان مانده باشد. به برخی از این نشانه‌ها که برگرفته از روایات است، توجّه کنید:

 

مردم، دارای آرای مختلف خواهند شد و از هواها و خواهش‌های نفسانی پیروی می‌کنند. قرآن، کهنه شده و چیزهایی بدان می‌بندند که در آن نیست. دین، تغییر و دگرگونی پیدا کرده چنان که آب کاسه تغییر پیدا می‌کند (آفت مهلكِ خود بنیادی معرفتی و اعتقادی و قرائت‌های گوناگون از دین).

 

شخص، صبح مؤمن است، شب کافر می‌شود (ارتدادهای عقیدتی). معروف منکر شود و منکر معروف. مردم حرام را مباح دانند و امور باطل را در بین خود ترویج کنند. بدعت‌ها فاش و فتنه‌ها ظاهر شود. اهل اخبار و حدیث (علمای خالص و صادق دین) موهون شده و دوستداران آنها از نظر بیفتند ـ بعضی از مشاهده جدّ و جهد مؤمنی در امر دین به خدا پناه می‌برند! ـ مؤمن محزون و از نظر افتاده و خوار است (واژگونی ارزش‌ها)

 

نماز را سبک شمرند. مساجد را مثل معابد یهود و کلیسا زینت دهند. مناره‌ها را بلند سازند. اغنیای امّت به منظور گردش و تفریح؛ طبقة متوسط برای تجارت و فقرا به منظور خودنمایی و ریا به حج روند. قرآن، مهجور و مساجد از هدایت تهی گردد و قرآن را با آواز و مزامیر و به صورت غنا می‌خوانند بدون اینکه از خداوند ترسی داشته باشند. در چنین عصری ترانه‌ها و ساز و آواز، آدمیان را به طرب می‌آورد، آن‌چنان که نفس‌هایشان گویی در طرب می‌آید و لذّت و شیرینی قرآن خواندن از آنها گرفته می‌شود. مردم، شطرنج، نرد و موسیقی را کاری پسندیده بشمارند و در مقابل، امر به معروف و نهی از منکر را عملی نکوهیده بدانند و در مكّه و مدینه کارهایی می‌کنند که خداوند دوست ندارد و کسی هم نیست که مانع شود و هیچ‌کس آنها را از اعمال زشت باز نمی‌دارد. آلات موسیقی در مكّه و مدینه آشکار است. (رسوخ انحراف در اعمال عبادی و دینی)

 

و فساد زیاد و هدایت کم گردد و آرزوها، طولانی گردد و مردم آنچه را که می‌گویند، عمل نمی‌کنند. و مرده را تشییع می‌کنند و کسی هم وحشت نمی‌کند (عبرت نمی‌گیرد). شنیدن تلاوت قرآن بر مردم گران و استماع سخنان باطل برای مردم آسان است. (بی پروایی معنوی)

 

[در روابط جنسی] مردان به مردان اکتفا می‌کنند و زنان به زنان قناعت می‌ورزند. فحشا بسیار گردد به طوری که کار و شغل قرار گیرد و زنا علنی گردد و فساد در همه جا آشکار است و کسی از آن جلوگیری نمی‌کند و مرتکبان آن هم خود را معذور می‌دانند. لهو و لعب آشکار می‌گردد و کسی که از کنار آن می‌گذرد، جلوگیری نمی‌کند یا کسی قادر به جلوگیری از آن نیست. (تباهی اخلاقی و بی‌تعادلی در روابط جنسی)

 

مردان شبیه زنان و زنان شبیه مردان گردند. زنان را به مشاوره گیرند. زنان برای خود تشکیل مجلس می‌دهند و جمعيّت‌های زیادی به راه می‌اندازند، به گونه‌ای که در آن اجتماعات مانند مردان سخنرانی می‌کنند و تشکیل این جماعات برای سرگرمی است و در مسیر غیر رضای خداوند انجام می‌شود. زن، شوهر خود را بدبخت و بر خلاف میل او عمل می‌کند و نفقة شوهرش را می‌پردازد. مردان و پسران مسلمان با طلا خود را بیارایند. زنان بر زین‌ها سوار شوند (بر هم خوردن توازن و تعادل در روابط اجتماعی و جابه‌جایی کارکردها و وظایف اجتماعی).

 

خوردن مال یتیمان را حلال کرده و رباخواری و کم فروشی کنند. ربا را به صورت بیع و رشوه را به اسم هدیه حلال شمرند. زکات را از مستحقّان قطع کنند. فقر، بسیار شود. مردم اموال خود را در راه غیر خدا بذل می‌کنند و کسی را از این کار بر حذر نمی‌دارند و جلوی آنها را نمی‌گیرند. کسی که طلب حلال می‌کند، در نظر مردم سرزنش می‌شود و طالب حرام را مدح و احترام می‌کنند. مرد، مال بسیاری دارد ولی وجوهات شرعی آن را نمی‌دهد. (مناسبات ظالمانة اقتصادی)

 

رشوه را به اسم هدیه حلال شمارند، به اسم امانت، خیانت کنند. دروغ، بسیار شود. لجاجت در میان مردم آشکار گردد. برادری در راه رضای خداوند کم می‌شود؛ چنان که درهم‌های حلال کم می‌گردد. پس مردم به بدترین حالت باز می‌گردند. شاهد (در دادگاه) بدون اینکه از وی درخواست شود، شهادت می‌دهد و دیگری به خاطر دوست خود بر خلاف حق گواهی دهد. صاحب هر پیشه در پیشة خود دروغ گوید.

 

کبر و منيّت چون سم در دل‌ها راه یابد. مردم در لباس به یکدیگر مباهات کنند. ثروتمندان بلندمرتبه و فقرا پست باشند. توانگر به آنچه دارد بخل می‌ورزد و فقیر آخرت خود را به دنیا می‌فروشد. همسایه، همسایه‌اش را آزار می‌رساند و کسی هم او را منع نمی‌کند. صاحب مال از شخص با ایمان عزیزتر است. اگر یک روز بر مردی بگذرد و در آن روز گناه بزرگی مانند زنا و کم‌فروشی و غلّ و غش در معامله یا شراب‌خواری نکرده باشد، اندوهگین و محزون است که آن روز را مفت از دست داده و عمرش ضایع شد.! بیدادگری و جرائم، آشکار گردد. فتنه و اضطراب بسیار شود. (مناسبات ظالمانة اجتماعی)

 

ارحام (پیوند خویشان) را قطع کنند. طلاق فراوان شود و مردم پیشینیان خود را لعنت نمایند. بی‌احترامی به پدر و مادر آشکار گردد و مقام آنها را سبک شمرند و نزد فرزندشان سیه روزتر از همه شوند. پسر به پدر و مادرش افتراء می‌بندد و آنها را نفرین می‌کند و از مرگ آنها خوشحال می‌شود. کوچک، بزرگ را مسخره می‌کند (تضعیف پیوندهای سالم اجتماعی و فروپاشی نهاد حیاتی خانواده که منجر به فروپاشی کامل اجتماعی می‌شود).

 

مردمِ عمارت‌های محکم و رفیع بسازند (میل به خلود در ارض و الگوهای غلط و غیر دینی در معماری و شهر سازی).

 

ویرانی بیش از عمران و آبادی است (توسعة غربی که عین ویرانی است، آبادی تلقّی می‌شود).

 

مردم نوشیدنی‌ها و خوراکی‌های پست می‌خورند (تباهی در نوشیدنی‌ها و خوراکی‌ها که عموماً از حالت طبیعی و سالم خود خارج شده‌‌اند و منشأ ضررهای گوناگون برای سلامت انسان‌ها هستند).

 

حتّی نبود توازن و بی‌تعادلی به پدیده‌های طبیعی نیز سرایت می‌کند:

 

«پس چون آن زمان آید هلال ماه شب اوّل مانند ماه شب دوم خود را بنماید و گاهی نیز مخفی می‌شود به طوری که مردم اوّل ماه رمضان را افطار کرده و آخر ماه را که عید می‌باشد، روزه بگیرند. مرگ‌ها سریع باشد و مردم به صورت ناگهانی بمیرند به طوری که مرد هنگام صبح سالم باشد و شب دفن شده باشد و شب زنده و صبح مرده باشد. باران در غیر فصل ببارد. زلزله، فراوان گردد. عمرها کم شود. بلاها ظاهر گردد.»

 

البتّه مطالب بالا بدین معنا نیست که در ظلمت آخرالزّمان هیچ نقطة نورانی‌ای وجود ندارد و اصلاً مؤمنی یافت نمی‌شود یا هیچ حرکت سازنده‌ای وجود ندارد؛ بلکه مقصود غلبه و سیطرة تباهی و ظلم و جور بر امور و دنیا است و در اقلّیت محض بودن خوبی و خوبان است. ضمن آنکه مصیبت آخرالزّمان آن قدر شدید است که حتّی خوبان و مصلحان را نیز ممکن است به نسبت‌هایی متأثّر سازد.

 

در هر صورت در همان آخرالزّمان «الموطئون للمهدی؛ زمینه‌سازان برای قیام مهدی(ع)» وجود دارند. سيّد خراسانی و سيّد یمانی و مغربی با یارانشان هستند که با ظهور حضرت به ایشان می‌پیوندند؛ امّا مسئله این است که مؤمنان راستین و آنها که واقعاً دغدغة سالم ماندن و ثبات ایمانی و عقیدتی دارند، نباید از عمق ظلم و ظلمت و تباهی آخرالزّمان غافل شوند و خویش را در معرض انواع فتنه‌ها و پرتگاه‌ها قرار دهند.



آسیب‌های خانوادگی در آخرالزمان
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

 

 

«هنگامی که ببینی اگر مردی یک روز گناه بزرگی همچون فحشا، کم فروشی، کلاه‌برداری و شرب خمر انجام نداده باشد، بسیار غمگین و اندوهگین می‌شود که گویی آن روز عمرش تباه شده است20 و می‌بینی که زندگی مردم از کم‌فروشی و تقلّب تأمین می‌شود.21 در آن زمان ربا شایع می‌شود، کارها با رشوه انجام می‌یابد، مقام و ارزش دین تنزّل می‌نماید و دنیا در نظر آنها ارزش پیدا می‌کند.»

 

 

از ویژگی‌های خانواده مهدی باور، شناخت آسیب‌ها و آفت‌های نگه داشتن خانوادگی در دوران آخرالزّمان، حفاظت و پاک نگه داشتن حریم خانه و خانواده از آسیب‌ها و آفات آخرالزّمانی و جای‌گزینی «فرهنگ انتظار» در برابر «فرهنگ ابتذال» است.

 

نابه‌سامانی عاطفی در روابط خانوادگی

از مهم‌ترین ناهنجاری های خانوادگی در آخرالزّمان ایجاد گسست شدید عاطفی بین اعضای خانواده و از هم گسیختگی خانواده‌هاست. از منظر احادیث اسلامی، در آخرالزّمان بنیاد خانوده‌ها به شدّت سست و آسیب پذیر خواهد شد و فسادها، فتنه‌ها و آفت‌های فراگیر این دوران، در متن تمام خانه‌های شرق و غرب عالم نفوذ خواهد یافت و نه تنها فرزندان که پدران و مادران را نیز فراخواهد گرفت:

 

«در آخرالزّمان، خواهی دید که پدران و مادران از فرزندان خود به شدّت ناراضی اند و عاقّ والدین شدن رواج یافته است.1 حرمت پدران و مادران سبک شمرده می‌شود.2 فرزند به پدرش تهمت می‌زند، پدر و مادرش را نفرین می‌کند و از مرگ آنها مسرور می‌شود.3 در آن هنگام، طلاق و جدایی در خانواده‌ها بسیار خواهد شد.4 در آن زمان، فتنه ها چونان پاره‌های شب تاریک، شما را فرا می‌گیرد و هیچ خانه‌ای از مسلمانان در شرق و غرب عالم نمی‌ماند؛ مگر اینکه فتنه‌ها در آن داخل می‌شوند.»5



شهوت‌گرایی و لذّت‌جویی

عفّت و نجابت زنان و مردان آخرالزّمانی در تاخت و تاز اسب وحشی شهوت تاراج می‌گردد و روح ایشان به لجن زاری بدبو از بی‌عفّتی و هواپرستی تبدیل می‌گردد:

 

«همّ و غم مردم (در آخرالزّمان) به سیر کردن شکم و رسیدگی به شهوتشان خلاصه می‌شود، دیگر اهمیّت نمی‌دهند که آنچه می‌خورند حلال است یا حرام؟ و اینکه آیا راه اطفای غرایزشان مشروع است یا نامشروع؟!6

 

زنان در آن زمان، بی ‌حجاب و برهنه و خودنما خواهند شد.7 آنان در فتنه‌ها داخل، به شهوت‌ها علاقه‌مند و با سرعت به سوی لذّت‌ها روی می‌آورند.8 خواهی دید که زنان با زنان ازدواج می‌کنند.9 درآمد زنان از راه خودفروشی و بزهکاری تأمین می‌گردد.10 آنان حرام‌های الهی را حلال می‌شمارند و بدین سان در جهنّم وارد و در آن جاودان می‌گردند.11



بی‌غیرتی خانوادگی

مردان و زنان آخرالزّمانی، دچار نوعی «قحط غیرت» می‌شوند تا جایی که در دفاع از کیان عفّت و نجابت خانواده‌های خود دچار نوعی بی‌حسّی و بی‌میلی می‌گردند و گاه به عمد، ناموس خویش را در معرض دید نامحرمان قرار می‌دهند و حتّی به بی‌عفّتی‌ها و خودفروشی ایشان رضایت می‌دهند:

 

«مرد از همسرش انحرافات جنسی را می‌بیند و اعتراضی نمی‌کند. از آنچه از طریق خودفروشی به دست می‌آورد، می‌گیرد و می‌خورد. اگر انحراف سراسر وجودش را فرا گیرد، اعتراض نمی‌کند، به آنچه انجام می‌شود و در حقّش گفته می‌شود، گوش نمی‌دهد. پس چنین فردی دیّوث است (که بیگانگان را بر همسر خود وارد می‌کند).»12



زن‌پرستی

یکی از آفات و ناهنجاری‌های خانوادگی در آخرالزّمان، زن‌سالاری تا سر حدّ زن‌پرستی و قبله قرار دادن زنان است:

 

«(در آخرالزّمان) تمام همّت مرد، شکم او و قبله‌اش، همسر او و دینش، درهم و دینار او خواهد بود.13 مرد از همسرش اطاعت می‌کند، ولی پدر و مادرش را نافرمانی می‌کند.14 در آخرالزّمان زن را ببینی که با خشونت با همسرش رفتار می‌کند، آنچه را که او نمی‌خواهد، انجام می‌دهد، اموال شوهرش را به ضرر وی خرج می‌کند.»15



مانع تراشی در تربیت دینی فرزندان

از دیگر ناهنجاری‌های خانوادگی در آخرالزّمان، کم توجّهی والدین به تربیت دینی فرزندان و مانع‌تراشی برای علم آموزی دینی و گرایش‌های الهی آنان است:

 

«وای بر فرزندان آخرالزّمان از روش پدرانشان! نه از پدران مشرکشان، بلکه از پدران مسلمانشان که چیزی از فرایض دینی را به آنها یاد نمی‌دهند و اگر فرزندشان نیز از پی فراگیری معارف دینی بروند، منعشان می‌کنند و تنها از این خشنودند که آنها درآمد آسانی از مال دنیا داشته باشند، هر چند ناچیز باشد. من از این پدران بیزارم و آنان نیز از من بیزارند.»16



آشناگریزی و همسایه آزاری

از آسیب‌های خانوادگی دوره آخرالزّمان، قطع رحم، آشناگریزی و همسایه‌آزاری به شیوه‌های گوناگون است:

 

«هنگامی که پیوند خویشاوندی قطع شود و برای اطعام و مهمانی دادن بر یکدیگر منّت گذارند... .17 همسایه به همسایه‌اش آزار و اذیّت می‌کند و کسی جلوگیری نمی‌کند.18 و همسایه را می‌بینی که همسایه‌اش را از ترس زبانش اکرام و احترام می‌کند.»19



حرام‌خوری و آلودگی‌های اقتصادی

در آخرالزّمان بحران اقتصادی حرام به حدّ اعلای خود می‌رسد، خانواده‌ها تقوای اقتصادی را از دست داده و در منجلاب آلودگی‌های اقتصادی همچون ربا، کم فروشی، رشوه‌خواری و گران‌فروشی غوطه‌ور می‌گردند:

 

«هنگامی که ببینی اگر مردی یک روز گناه بزرگی همچون فحشا، کم فروشی، کلاه‌برداری و شرب خمر انجام نداده باشد، بسیار غمگین و اندوهگین می‌شود که گویی آن روز عمرش تباه شده است20 و می‌بینی که زندگی مردم از کم‌فروشی و تقلّب تأمین می‌شود.21 در آن زمان ربا شایع می‌شود، کارها با رشوه انجام می‌یابد، مقام و ارزش دین تنزّل می‌نماید و دنیا در نظر آنها ارزش پیدا می‌کند.»22



آخرالزّمان، از زبان پیامبر(ص)
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

 

 

از علی(ع) پرسیده شد: آن زمان چه زمانی است؟ پاسخ گفته شد: «زمانی است که پست‌فطرتان همه جا را پر می‌کنند؛ بزرگواران کمیاب می‌شوند؛ روزگاری است که پادشاهان چون درّندگان، تهیدستان، طعمه آنانند؛ راستی غارت می‌شود و دروغ، فراوان می‌گردد. مردمانشان با زبان، تظاهر به دوستی دارند؛ امّا در دل، دشمن هستند. گناه همه جا را فرا می‌گیرد و علنی به گناه افتخار می‌کنند و اسلام را چون پوستینی واژگونه می‌پوشند.»

 

روزگاری که دینتان: پول، قبله‌گاهتان: زنان و کاسبانتان: رباخوار می‌شوند.
غربت چیست؟ پیامبر(ص) فرمود: «اسلام غریب ظهور کرد و در آخرالزّمان نیز غریب خواهد شد. چه بسیارند مسلمانان که از اسلام جز پوسته‌ای وارونه بر خویش ندارند.»
از علی(ع) پرسیده شد: آن زمان چه زمانی است؟ پاسخ گفته شد: «زمانی است که پست‌فطرتان همه جا را پر می‌کنند؛ بزرگواران کمیاب می‌شوند؛ روزگاری است که پادشاهان چون درّندگان، تهیدستان، طعمه آنانند؛ راستی غارت می‌شود و دروغ، فراوان می‌گردد. مردمانشان با زبان، تظاهر به دوستی دارند؛ امّا در دل، دشمن هستند. گناه همه جا را فرا می‌گیرد و علنی به گناه افتخار می‌کنند و اسلام را چون پوستینی واژگونه می‌پوشند.»

1

 

احادیث بی‌شماری از پیامبر اکرم(ص) در جلد 22 «بحارالانوار»، صفحه 453 و «کنزالاعمال» درباره روزگار غربت اسلام در آخرالزّمان از شیعه و اهل‌سنّت نقل شده که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:

 

شخصيّت‌های بزرگ، حیله‌گر خوانده می‌شوند.

 

«روزگاری خواهد آمد که دین خدا تکّه تکّه خواهد شد. سنّت من در نزد آنان بدعت و بدعت در نزد آنان سنّت باشد، شخصيّت‌های بزرگ در نزد آنها حیله‌گر خوانده می‌شوند و اشخاص حیله‌گر در نزد مردم، با شخصيّت و وزین خوانده شوند.

 

مؤمن در نزد آنان حقیر و بی‌مقدار می‌شود و فاسق به پیش آنها محترم و ارجمند باشد، کودکانشان پلید و گستاخ و بی‌ادب و زنانشان بی‌باک و بی‌شرم و بی‌حیا شوند، پناه بردن به آنها خواری و اعتماد به آنان ذلّت و درخواست چیزی از آنها نمودن، جامه درویشی به تن کردن و مایه بیچارگی و ننگ است.

 

در آن هنگام خداوند، آنان را از باران به هنگام، محروم سازد و در وقت نامناسب، بر آنها ببارد.»

 

اگر در جمع آنها باشی به تو دروغ گویند.

 

«زمانی بر مردم بیاید که چهره‌هایشان، چهره‌های آدمیان ولی دل‌هایشان، دل‌های شیاطین باشد، به‌سان گرگان درّنده، خونریز باشند. از منکرات اجتناب نکنند، پیوسته به کارهای ناپسند خویش ادامه دهند، اگر در جمع آنها باشی به تو دروغ‌گویند و اگر خبری برایشان بازگویی تو را دروغ‌گویی شناسند و چون از آنها غایب باشی، غیبتت کنند. افراد بد، بر آنان مسلّط شود که آنان را به انواع عذاب معذّب دارند، نیکانشان دعا کنند ولی اجابت نشود.»

 

شکم‌هاشان خدایان آنها و  زنانشان قبله‌گاهشان و پولشان دینشان

 

در جایی دیگر رسول خدا(ص) فرمود: «زمانی بر مردم بیاید که شکم‌هاشان، خدایان آنها شود و  زنانشان، قبله‌گاهشان و پولشان، دینشان شود و کالاهای دنیوی را مایه شرف، اعتبار و ارزش خویش دانند.

 

از ایمان جز نامی و از اسلام جز آثاری و از قرآن جز درس نماند. ساختمان‌های مسجدهایشان آباد باشد؛ ولی دل‌هایشان از جهت هدایت خدا خراب شود.

 

در آن روزگار است که خداوند، آنها را به چهار بلا مبتلا سازد. نخست: تجاوز به ناموسشان؛ دوم: هتک حرمت از ناحیه زورمندان و ثروتمندانشان؛ سوم: خشکسالی؛ چهارم: ظلم و ستم از جانب زمامداران و قاضیان.

 

اصحاب از سخنان آن حضرت سخت به شگفت آمدند و گفتند: یا رسول الله! مگر آنها بت‌پرست هستند؟ پیامبر(ص) فرمود: «آری، هر پول و درهمی به نزد آنها بتی است که در حدّ پرستش به آن تعلّق خاطر دارند.

 

آن‌چنان از علما بگریزند که گوسفند از گرگ گریزد.»

 

از پیامبر خدا(ص) در منابع شیعه و اهل تسنّن روایت شده است که در جایی دیگر فرمود:

 

«روزگاری بیاید که مردمشان آن‌چنان از علما بگریزند که گوسفند از گرگ گریزد. در آن هنگام، خداوند آنها را به سه بلا دچار سازد: نخست آنکه برکت از مالشان بگیرد؛ دوم: ستمگران را بر آنها مسلّط سازد و سوم آنکه بی‌ایمان از دنیا بروند.»

 

یکی از اصحاب از پیامبر(ص) پرسید: یا رسول‌الله! دین مردمشان چگونه خواهد بود؟

 

پیامبر(ص) فرمود: «زمانی بر مردم بیاید که هر کس دین خویش را به سختی حفظ کند. دینداری‌شان به‌سان کسی ماند که آتش در دست خود نگه دارد.»

 

از قرآن جز رسم الخطّی و از اسلام جز نامی برای مسلمانان نماند.

 

در جایی دیگر پیامبر(ص) فرمود: «زمانی برسد که از قرآن، جز رسم الخطّی و از اسلام، جز نامی برای مسلمانان نماند، آنچنان‌که گروهی در جهان به دین خدا خوانده شوند در حالی‌که همین گروه از هر کسی از اسلام دورتر باشند. مسجدهاشان از حیث ساختمان، آباد ولی از نظر هدایت، خراب باشد.

 

در میان مردمانشان قرآن و اهل آن در اقلّیت باشند. مؤمنانشان در میان مردم باشند؛ ولی در میان آنها نباشند، با مردم باشند؛ ولی به راستی با مردم نباشند، زیرا هدایت با ضلالت همراه نیست گرچه در کنار یکدیگر باشند.»2

 

به اندک نانی پیش هر کسی کرنش کنند

 

پیامبر(ص) در اواخر عمر خود اصحاب را جمع کردند و فرمودند: «زمانی بر مردم بیاید که اخلاق انسانی از آنان رخت بربندد؛ چنانکه اگر نام یکی را بشنوی به از آن بود که آن را ببینی یا اگر او را ببینی به از آن است که او را بیازمایی. چون او را بیازمایی، حالاتی زشت و ناروا در او مشاهده کنی.

 

دینشان پول و قبله‌گاهشان زنانشان شود. برای رسیدن به اندک نانی پیش هر کسی کرنش کنند نه خود را در پناه اسلام دانند و نه به کیش نصرانی زندگی کنند. بازرگانان و کاسبانشان رباخوار و فریبکار و زنانشان خود را برای نامحرمان بیارایند. در آن هنگام اشرارشان بر آنها چیره گردند و هرچه دعا کنند به اجابت نرسد.»3

 

آن‌چنان به قوانین اسلامی بی‌اعتنا شوند که ...

 

«روزگاری خواهد آمد که مردمانشان به پراکندگی مصمّم باشند و از هماهنگی و اتّفاق‌نظر و اتّحاد به دور شوند. آن‌چنان به قوانین اسلامی بی‌اعتنا بشوند که گویی آنان خود پیشوای قرآن بودند نه قرآن پیشوای آنها. از حق جز نامی نزد آنها نمانده باشد و از قرآن جز خط و ورقی نشناسند. بسا یکی در درس قرآن و تفسیر وارد شود، هنوز جا خوش نکرده از دین خارج شود و چون در آخرالزّمان دینتان دستخوش افکار گوناگون و روایات جدید شود، کمتر کسی از شماست که دینش را حفظ کند.»

 

هنگامی که معیشت جز با گناه تأمین نگردد

 

یکی از اصحاب از رسول خاتم(ص) پرسید، دین خدا چگونه خواهد شد؟

 

پیامبر(ص) فرمود: «زمانی بر مردم بیاید که هیچ دیندار، دینش برایش سالم نماند جز اینکه از قلّه کوهی بگریزد یا از سوراخی به سوراخ دیگر پناه برد چون روباه که با بچّه‌هایش چنین کند و  این آخرالزّمان باشد.»4

 

هنگامی که معیشت جز با گناه تأمین نگردد

 

چون این وضع پیش آید عزب بودن و تجرّد حلال شود، در آن روزگار است که مرد به دست پدر و مادرش تباه و گمراه شود و اگر پدر و مادر نداشته باشد به دست زن و فرزندش و اگر زن و فرزند نداشته باشد، چه بسا هلاکت و تباهی‌اش به دست خویشان و همسایگانش باشد، که او را به تهیدستی و فقر سرزنش کنند و بترسانند و تکالیفی بر او نهند که وی از عهده آن بر نیاید تا گاهی که او به پرتگاه‌های هلاکت سقوط کند.

 

در آخرالزّمان  فریب‌کارانی بیایند که حدیث‌هایی

 

نو و روایت‌هایی جدید از دین بر شما بخوانند

 

و نیز از خاتم الانبیاء(ص) روایت شده است که فرمود: «در آخرالزّمان دغل‌بازان و فریب‌کارانی بیایند که حدیث‌هایی نو و روایت‌هایی جدید از دین بر شما بخوانند، آن‌چنان که نه شما و نه پدرانتان چنین حدیث‌هایی نشنیده باشید. پس دوری گزینید از آنها. مبادا به دام تزویر و فریبشان بیفتید.»5

 

از علیّ بن ابی طالب(ع) درباره آخرالزّمان پرسیده شد: آیا در آن زمان مؤمنانی وجود دارند؟ فرمود: «آری.» باز پرسیده شد: آیا از ایمان آنان بر اثر فتنه‌ها چیزی کاسته می‌شود؟ فرمود: «نه، مگر آن مقدار که قطرات باران از سنگ خارا بکاهد؛ امّا آنان در رنج به سر برند.»

 

امیرالمؤنین(ع) فرمود: «زمانی بر مردم بیاید که مقرّب نباشد جز به سخن‌چینی و جالب شمرده نشود جز به فاجر بودن و تحقیر نشوند جز افراد با انصاف، در آن زمان دستگیری مستمندان زیان به شمار آید و صله رحم لطف و بزرگواری به شمار آید.»6

 

امام سجّاد(ع) فرمود: «چون خداوند می‌دانست در آخرالزّمان اهل فکر دقیق النّظر خواهند آمد، از این جهت قل هو الله احد و آیاتی از سوره حدید را نازل کرد.»7

 

بر شما باد که همچون بادیه نشینان و زنان دینداری کنید

 

امام صادق(ع) فرمود: «چون قائم ما قیام کند خداوند آن‌چنان نیرویی به چشم و گوش پیروانش داده که به پیک و پیام‌آور نیازی نداشته باشند و به هر کجای جهان که باشند امام خود را ببینند و سخنش را بشنوند.»8

 

پیامبر(ص) فرمود: «این دین مدام برپا خواهد ماند و گروهی از مسلمانان از آن دفاع کنند و در کنار آن بجنگند تا قیامت بر پا شود.» و فرمود: «در هر عصر و زمانی گروهی از امّتم مدافع احکام خدا باشند و از مخالفان باکی نداشته باشند.»9

 

در جای دیگری فرمودند: «چون در آخرالزّمان دینتان دستخوش افکار گوناگون گردد، بر شما باد که همچون بادیه‌نشینان و زنان دینداری کنید که به دل‌هایشان دیندارند و دین آنها از آلایش به افکار مصون ماند.»10



باقي ماندن 5 نشانه از 1200 نشانه‌ آخرالزمان
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

در شرايطي كه امروز همه مردم جهان به سر مي‌برند، هيچ سوالي جدي‌تر از اين نيست كه آيا آخرالزماني كه همه ملل در هر گروه و مذهبي از آن مي گويند مصداقش امروز است.
کد خبر: ۷۱۱۹۶
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۳۸۸ - ۰۷:۱۰

مسئول موسسه فرهنگي موعود عصر (عج) گفت: طبق گفته اكثر محققان از يك هزار و 200 نشانه‌ آخرالزمان تنها پنج نشانه باقي مانده است.

 

به گزارش فارس اسماعيل شفيعي سروستاني دوشنبه شب در همايش آخرالزمان كه در دانشگاه بين‌المللي امام خميني (ره) برگزار شد، اظهار داشت: در شرايطي كه امروز همه مردم جهان به سر مي‌برند، هيچ سوالي جدي‌تر از اين نيست كه آيا آخرالزماني كه همه ملل در هر گروه و مذهبي از آن مي گويند مصداقش امروز است.

 

وي ادامه داد: با وجود اينكه گوش‌هاي زيادي در جهان براي شنيدن در خصوص اين موضوع آماده است ولي ما از آن زياد سخن نمي‌گوييم براي نمونه در دانشگاهي مانند دانشگاه بين‌المللي كه به نام امام خميني (ره) مزين است و در شهري مانند قزوين كه شهري با سابقه فرهنگي است و در نقطه مركزي ايران واقع شده است دو واحد درس اختياري در خصوص آخرالزمان، فرجام‌شناسي وجود ندارد.

 

مسئول موسسه فرهنگي موعود عصر (عج) اضافه كرد: اين جاي تأمل دارد كه چرا موضوعي كه در جهان امروز در رأس همه مباحث جدي است ذهن جوانترين گروه اجتماعي در اين جامعه درگير آن نيست و اين مبحث بزرگ است و چگونه چشم‌ها از روي موضوعي به اين مهمي و بزرگي چرخيده و متوجه آن نيست.



*تدريس رشته آخرالزمان شناسي در 257 دانشگاه در آمريكا

وي افزود: 130 سال است كه در دانشگاه‌هاي وابسته به كليساي كاتوليك در رشته آخرالزمان‌شناسي فارغ‌التحصيل دارند و در ايالات متحده آمريكا بيش از 257 كالج و دانشگاه در اين رشته وجود دارد و اگر اين موضوع مهمي نيست چرا بايد در سرزميني كه گاهي گمان مي‌كنيم عاري از مذهب است، اين تعداد دانشگاه و كالج در رابطه با اين رشته وجود داشته باشد.

 

شفيعي سروستاني عنوان داشت: بسياري از دانشگاه‌ها در ايران در رشته‌هاي هنري، سينمايي، كارگرداني و بازيگري مشغول به آموزش هستند.

 

وي اعلام كرد: بسياري از برنامه‌هاي رسانه‌هاي اين سرزمين توسط همين بازيگران كه بسياري مانند دلقك‌ها فقط بالا و پايين مي‌پرند و به اسم تهيه‌كنندگي و كارگرداني و سناريست، حد و اندازه سناريو آنها از چارچنگولي بالا نمي‌رود، هزاران ساعت شب و روز را به بيهوده‌گويي در مباحث مبتذل و حيات مردم عام كوچه و بازار را به خود مشغول مي‌كنند.



*فيلمي در كشور ما با موضوع آخرالزمان ساخته نشده است

اين محقق در زمينه مهدويت عنوان داشت: اين در حالي است كه در آن سوي درياي مديترانه در دهه 90 بيش از 60 درصد پرفروش‌ترين فيلم‌هاي هاليوود در خصوص آخرالزمان است و آيا ساخت فيلم‌هايي با چنين موضوعاتي براي سرگرم كردن مردم است.

 

وي ادامه داد: ولي ما در كشورمان فيلمي با اين موضوع و مفهوم نداريم و نسبت به اين موضوع غفلت كرده‌ايم در حالي كه ذهن‌ها درگير اين موضوع است.

 

شفيعي سروستاني با اشاره به نگاه عام مردم به آخرالزمان توضيح داد: مردم ما زماني كه گراني، سختي معيشت و بيماري در زندگيشان پديدار مي‌شود، زماني كه دچار خشكسالي مي‌شوند مي‌گويند آخرالزمان است، يعني آخرالزمان را چيزي مساوي با بلا، آفت و بحران مي‌شناسند.



* آخرالزمان تعداد حوادث افزايش و زمان آنها به هم نزديك مي‌شود

وي افزود: ولي آيا آخرالزمان به معناي بحران است، آخرالزمان به معناي بحران، جنگ و آفت نيست، آخرالزمان قسمت واپسين از دوراني است كه به قيامت پيوندد و از نظر ما آخرالزمان از زمان مبعوث شدن پيامبر آغاز و به ظهور موعود و سپس قيامت مي‌انجامد.

 

مسئول «موسسه فرهنگي موعود» يادآور شد: پيامبر (ص) فرموده‌اند برگزيده شدم در حالي كه ميان من و قيامت فاصله نيست، همان سان كه ميان دو انگشت فاصله است اما از آنجا كه در اين ظرف زماني حوادث بزرگ نزديك به هم روي مي‌دهد مردم عادت كرده و آخرالزمان را مساوي با بحران مي‌شناسند.

 

وي اضافه كرد: پيامبر فرموده‌اند كه نشانه‌هايي در آخرالزمان وجود دارد كه مانند دانه‌هاي تسبيح يكي يكي مي‌افتد و به آخرين دانه يعني ظهور مي‌انجامد و هرچه زمان ظهور نزديك باشد بر تعداد حوادث افزوده مي‌شود.



* 7 هزار روايت در خصوص آخرالزمان وجود دارد

شفيعي سروستاني توضيح داد: در ميان همه ملل يعني صاحبان اديان آسماني وجه مشترك ابتدا توحيد و سپس موعودگرايي و بلاخره قيامت است و در همه اديان حجم زيادي از روايات به موضوع موعود اختصاص دارد.

 

وي اعلام كرد: حجم روايات آمده از 14 معصوم در خصوص آخرالزمان و نشانه‌هاي ظهور بسيار زياد است به طوري كه 7 هزار روايت راجع به اين موضوع داريم و در خصوص نماز و روزه اين تعداد روايت نداريم.

 

مسئول موسسه فرهنگي موعود عصر (عج) خاطر‌نشان ساخت: اين تعداد روايت نشان از اهميت موضوع دارد و بخش عمده‌اي از روايات آخرالزمان توسط پيامبر و در نخستين روزهاي بعثت بيان شده است.

 

وي با اشاره به كاركردهاي علائم و نشانه‌هاي ظهور بيان داشت: اين نشانه‌ها و علائم موقعيت بشر را در تاريخ معين مي‌كند و مردم مي‌دانند كه در چه فاصله‌اي از ظهور قيامت قرار گرفتند همچنين هشدار و تذكر، آمادگي يافتن، جلوگيري از يأس و نااميدي، شناسايي دوست و دشمن از كاركردهاي نشانه‌هاي ظهور است.

 

شفيعي سروستاني عنوان داشت: ما همواره در تحليل شرايط دچار مشكل مي‌شويم و با تحليل غلط موضع‌گيري كرده و گاهي با دوست با تصور دشمن بودن درگير و گاهي با دشمن به تصور دوست بودن ارتباط دوستي برقرار مي‌كنيم كه اين نشانه‌ها موجب مي‌شود تا دوست را از دشمن بشناسيم.



*از 1200 نشانه‌ آخرالزمان تنها 5 نشانه باقي مانده است

اين محقق در زمينه مهدويت به حوادث آخرالزمان اشاره كرد و گفت: در آخرالزمان حوادث مختلفي روي مي‌دهد و پيامبر نيز فرموده‌اند به ناگزير فتنه‌اي پديد خواهد آمد كه هر گاه در نقطه‌اي آرامش پيدا كند، در نقطه ديگري ناآرامي شروع مي‌شود و اين چنين ادامه مي‌يابد تا وقتي كه منادي آسمان بانگ برآورد كه امير شما مهدي است.

 

وي اضافه كرد: يكي از مشخصات فتنه اين است كه فتنه كور است يعني اجازه تشخيص نمي‌دهد تا جايي كه همه در تشخيص حق و باطل دچار ترديد مي‌شوند و حتي خواص نيز نمي‌توانند حق و باطل را تشخيص دهند؛ بنابراين تأكيد شده است كه مواظب باشيد كه خود را از دست نداده و نابود نشويد.

 

شفيعي سروستاني يادآور شد: پيامبر فرموده‌اند «شما را به هفت فتنه بيم مي‌دهم كه بعد از من روي مي‌دهد، فتنه‌اي از مدينه، فتنه‌اي از مكه، فتنه‌اي از يمن، فتنه‌اي از شام، فتنه‌اي از شرق، فتنه‌اي از غرب و فتنه آخر فتنه سفياني است».

 

وي تصريح كرد: از بيش از يك‌ هزار و 200 نشانه آخرالزمان كه در روايات از آن سخن گفته شده طبق گفته همه محققان تمام نشانه‌ها رخ داده و فقط پنج نشانه باقي مانده است كه اولين آن «فتنه سفياني» است.



*خروج سفياني از سوريه براي كشتار شيعيان

مسئول موسسه فرهنگي موعود عصر (عج) ادامه داد: در روايات آمده است سفياني با حمايت صهيونيست‌ها و غربي‌‌ها در سوريه كودتا مي‌كند و سپس يك گروه در سوريه به نام بني‌كلب از او حمايت مي‌كنند و امروز بني‌كلب جماعتي هستند كه بخشي از آنها در ارتش اسرائيل، بخشي در سوريه و بخشي در لبنان زندگي مي‌كنند.

 

وي اضافه كرد: سفياني جنگي در تركيه و عراق راه ‌مي‌اندازد و شروع به كشتن شيعيان مي‌كند و به كوفه مي‌رسد و در كوفه بزرگترين اتفاق رخ مي‌دهد و چنان شيعيان را مي‌كشند به نحوي كه همسايه به همسايه رحم نمي‌كند و براي گرفتن پول همسايه خود را شيعه معرفي مي‌كند.

 

شفيعي سروستاني يادآور شد: امروز جهان استكبار عليه شيعه به ميدان آمده و شيعيان غافل هستند.

 

وي تصريح كرد: زماني كه درگيري از شام به كوفه مي‌رسد از كنار شهر قزوين لشگر سيد خراساني حركت مي‌كند و از منطقه مركزي ايران عبور كرده و به كوفه مي‌رود و در روايات آمده كه اگر لشگر خراساني را يافتيد با او همراه شويد از يمن نيز سيد يماني به سوي كوفه مي‌آيد.



*پيوستن يك ميليون ايراني در نخستين روز ظهور امام زمان (عج)

مسئول موسسه فرهنگي موعود عصر (عج) اظهار داشت: فرمانده اصلي سپاه خراساني «شعيب‌بن صالح» است و امروز در طالقان قبري به اين نام است كه مردم براي زيارت او مي‌روند و وزيران، مشاوران و سرداران اصلي امام زمان (عج) همه ايراني هستند و در روز اول يك ميليون ايراني به امام مي‌پيوندند.

 

وي افزود: بيان شده كه ظهور در سال‌هاي پر از جنگ رخ مي‌دهد و در قرن بيستم 100 ميلون نفر در جنگ‌هاي مختلف كشته شدند و هزينه نظامي جهان امروز 900 ميليارد تا يك ترليون دلار سال است و هزينه جنگ در جهان 2 ميليون دلار در دقيقه است كه اگر 18 روز جنگ متوقف شود سوء تغذيه از كل جهان رفع مي‌شود.

 

شفيعي سروستاني اعلام كرد: هزينه ارتش آمريكا در هر روز يك ميليارد و 250 ميليون دلار است و به خاطر اورانيوم مصرف شده در سلاح‌هاي غيرمتعارف در عراق مردم عراق به بيماري‌هاي مهلك دچار شدند و 4 هزار و 468 سال ديگر تاثيرات اورانيوم از عراق از بين مي‌رود.



*طبق تحقيقات موساد و سيا آيت‌الله خامنه‌اي سيد خراساني است

مسئول موسسه فرهنگي موعود عصر (عج) گفت: دشمنان خود را براي مقابله آماده كرده‌اند ولي ما غفلت كرديم، در زمان رياست جمهوري بوش زير نظر رئيس جمهور، كميسيوني براي شناسايي امام زمان شكل گرفت.

 

وي تأكيد كرد: 20 روز قبل موساد و سيا اعلام كردند به دنبال امام زمان هستند و اعلام نيز كرده بودند شايد سيد خراساني آيت‌الله خامنه‌اي باشد زيرا در جواني در خراسان بوده است و سيد يماني نيز سيد حسن نصرالله باشد زير در كودكي در يمن بوده است.

 

شفيعي سروستاني اضافه كرد: مطالعات آنها در خصوص آخرالزمان صدها برابر ماست ولي دانشگاه‌هاي ما در اين زمينه تعطيل هستند و آنها از واقعه ظهور نگران هستند ولي ما غفلت مي‌كنيم.



*وجود يك ميليارد نفر گرسنه و 45 ميليون مبتلا به ايدز نشانه‌اي از آخرالزمان

وي با اشاره به نشانه‌ها و حوادث آخرالزمان بيان داشت: خشكسالي، زلزله، قحطي و گرسنگي از نشانه‌هاي آخرالزمان است به طوري كه در سال 2009 يك ميليارد نفر در دنيا گرسنه هستند هر سال نيز يك هزار زلزله متوسط، 18 زلزله بزرگ و يك زلزله عظيم كره زمين را مي‌لرزاند.

 

مسئول موسسه فرهنگي موعود عصر (عج) ادامه داد: بي‌تقوايي و رواج فحشا و بيماري‌هاي مختلف نشانه ديگري است به طوري كه در حال حاضر 45 ميليون نفر در دنيا مبتلا به ايدز هستند و هر سال 5 ميليون نفر به اين تعداد اضافه مي‌شود كه 5 ميليون و 200 هزار نفر كودك هستند و نيمي را نيز از اين جمعيت زنان تشكيل مي‌دهند و در كشور ما نيز 60 هزار نفر مبتلا به ايدز هستند كه تاكنون 2 هزار و 121 نفر جان باختند.

 

وي افزود: شيوع ايدز از طريق رابطه جنسي، همجنس‌بازي و افزايش فساد از مسائلي است كه در آخرالزمان ديده مي‌شود.



*حكومت سلمان فارسي در ايران در زمان ظهور امام زمان (عج)

شفيعي سروستاني در ادامه با اشاره به تكاليف مومنان در زمان غيبت توضيح داد: يكي از تكاليف مومنان در زمان غيبت پيدا كردن معرفت و شناخت نسبت به امام است به طوري كه در روايات آمده كسي كه امام زمانش را نشناسد و بميرد به مرگ جاهليت از دنيا رفته است.

 

وي اضافه كرد: تمسك به دين و صبر و شكيبايي و انتظار فرج و دعا از ديگر كارهايي است كه در زمان غيبت بايد صورت گيرد تا امام زمان (عج) ظهور كند و خداوند بزرگترين مسئوليت تاريخ را به حضرت مهدي (عج) بزرگترين مرد خود گذاشته است تا براي تحقق عدالت ظهور كند.

 

اين محقق در زمينه مهدويت خاطر‌نشان ساخت: ما بايد براي رهايي از فتنه‌ها معرفت خود را افزايش داده و هوشيار باشيم تا امام زمان حكومت خود در زمين برپا دارد و در آن زمان امام حسين (ع)، اصحاب كهف، سلمان فارسي به اين امام خواهند پيوست و فقط امام حسين (ع) 300 سال بر روي زمين خلافت خواهد كرد.

 

وي اعلام كرد: با تشكيل حكومت، سلمان فارسي در ايران حاكم خواهد شد و حكومت امام زمان در كوفه شكل مي‌گيرد.



تولد دجال آخر الزمان در اسرائیل !!!( +تصاویر)
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

تولد  دجال آخر الزمان در اسرائیل !!!( +تصاویر)
برخی منابع صهیونیستی با انتشار تصاویری از این کودک عجیب الخلقه از وی بعنوان اصلی ترین علامت آخر الزمان یاد میکنند.

 

به گزارش البرز، برخی منابع اسرائیلی طی روزهای گذشته دست به انتشار خبری باعنوان تولد "دجال آخرالزمان " از بدنیا آمدن کودکی عجیب الخلقه در سرزمینهای اشغالی فلسیطنیان خبر میدهند که تنها یک چشم دارد و چشم سمت چپش روی پیشانی اش قرار گرفته و فاقد گودی زیرچشم و بینی است ،دراین اخبار تلاش شده این کودک دجال فتنه گر آخرالزمان معرفی شود .

درحالیکه چندی پیش به نقل از یکی از دانشمندان دینی کشور خبر باقی ماندن "فقط 5 نشانه ظهور" منتشر شد خبر تولد نوزادی عجیب الخلقه اسرائیل را فراگرفته است .
به گزارش البرز برخی منابع صهیونیستی با انتشار تصاویری از این کودک عجیب الخلقه از وی بعنوان اصلی ترین علامت آخر الزمان یاد میکنند.

 منتشر کنندگان خبر مذکور با معرفی نوزاد مذکور بعنوان یک نوزاد یهودی وی را با دجال که در کتب دینی ادیان بزرگ اسلام ،مسیحیت و یهود ازوی بعنوان فتنه گر آخرالزمان یاد شده ،مقایسه میکنند.
این منابع  با طرح این سوال که آیا این نوزاد که اکنون با مرگ دست و پنجه نرم میکند همان دجال فتنه گر است؟ ادامه میدهند: دجال پس از رشد و تکامل جسمی مدعی خدایی شده و فتنه گری در جهان را آغاز خواهد کرد .

انتشار خبرمذکور بصورت گسترده ازسرزمینهای اشغالی آغاز و تاکنون بسیاری از کشورهای جهان را دربرگرفته است این درحالیست که درپیگیریهای به عمل آمده به سرنخ هایی برای استفاده ابزاری از این نوزاد ناقص الخلقه دست یافته ایم. این پیگیریها حاکیست نوزاد مذکور چندی پیش در چین و ازیک پدر و مادر اهل این کشور بطور ناقص متولد شد.

تولد این کودک منجر به بروز ترس درمیان این خانواده چینی میگرددتااینکه با پیشنهاد قابل توجهی ازسوی یک صهیونیست مواجه میشوند.این یهودی با پیشنهاد کلانی اقدام به خرید نوزاد مذکور و انتقال وی به اسرائیل مینماید.

کودکی که هم اکنون در برزخ مرگ و زندگی دست وپنجه نرم میکند به ابزاری برای تحقق آرمانهای صهیونیست مبدل شده است.

باتوجه به اعلام تولد دجال درمیان قوم یهود در احادیث شیعی و انتشارگسترده خبر مذکور این امکان برای  رژیم صهیونیستی فراهم میشود تا ضمن تثبیت عقاید دینی یهود صهیونیست بر یهودی بودن اراضی فلسطینیان تاکید نمایند.

 
 



دجال در عقاید شیعه : 

براساس برخی روایات شیعی پیش از ظهور آخرین منجی عالم علائمی طبیعی و غیر طبیعی درجهان رخ خواهد داد که به دو بخش اصلی و فرعی تقسیم بندی شده است .
براساس این روایت علائم فرعی داری تعدد است وهمگی آنها پیش از ظهور باید اتفاق بیفتد ولی تنها بروز یکی از علائم اصلی یا حتمی برای اعلام نزدیکی ظهور منجی کفایت میکند.
علائم حتمی برای ظهور :
-1
خروج سفیانی وخسف بیدا : در روایتی از امام علی بن الحسین(ع) مرویست که قیام حضرت قائم حتمی و امر سفیانی نیز حتمی است و تازمانی که سفیانی نیاید حضرت قیام نخواهد کرد
-2
خروج یمانی: امام صادق(ع) دراین باره میفرمایند: سه کس در یک سال و در یک روز قیام می­کنند؛ خراسانی و سفیانی و یمانی و در بین این سه پرچم بهترین پرچمها از یمانی است: زیرا پرچمی است که به حق دعوت می­کند.
-3 
صیحه آسمانی: ندایی که ازآسمان شنیده میشود و عالمیان همگی این صدا را خواهند شنید ازجمله علائم حتمی شمرده میشود .امام باقر در روایتی از این نشانه ظهور چنین بیان میفرمایند: صدایی از آسمان شنیده می­شود که حق با او (امیر المومنین) و پیروان اوست. در این هنگام قائم ما خروج خواهد کرد.
-4 
قتل نفس زکیه: قتل نفس زکیه نیز از علائم قطعی ظهور شمرده میشود و براساس روایتی از نبی گرامی اسلام(ص) در شرح علائم ظهور اینگونه نقل میشود که : مهدی ظهور نمی­کند تا اینکه نفس زکیه کشته شود
-5 
ظهور دجال : براساس همین روایات دجال بعنوان فردی با یک چشم که از گودی معمول زیرچشم برخوردار نبوده و چشم سمت چپش روی پیشانی اش قرارگرفته و دارای شمایل ترسناکی است و...نام برده شده است .
براساس روایات مختلف چهره دجال ناقص ، کور و یک چشمی که و ‏از اصل خلقت یک چشم ندارد به طورى كه ‏گودى حدقه‏اش نیست و ادعای خدائی میکند ،چشم چپش در وسط پیشانی او قرار دارد،متولد شده در میان قوم یهود ازجمله ترسیم شده است.

در بیان دیگر مشخصات ظاهری دجال میخوانیم : مردی چاق و سرخ روی است ) در برخی منابع ذکر شده است که از لحاظ بزرگی هیکل هیچ انسانی از ابتدای خلقت مانند او وجود نداشته است ) ،موهایش مجعد است،پایش لنگ است، دارای قدرتهای فوق بشری و جادوئی است به نحوی که تصور میشود مرده را زنده میکند و در قحطی مردم را طعام میدهد.
هفتاد هزار ترک ، یهود ، زنا زاده ، خواننده ، نوازنده ، بادیه نشین و زن از او پیروی می کنند به هرخرابه ای برسد می گوید گنج هایت را آشکار کن پس آنچه گنج دارد آشکارمی شود.
طول حکومتش چهل روز است و در این مدت همه را به کفر میکشد.
برای نجات از شرش حفظ نمودن سوره کهف قبل از خروجش و در صورت رویت وی خواندن سوره حمد و خانه نشینی و توکل بر خدا توصیه شده است.
اما تاکنون برسراین مطلب که آیا دجال یک انسان است یا تعبیری از یک رویداد یا ابزار است تردید وجود داشته است .ازهمین رو دلار آمریکا،تلویزیون ،ماهواره و..ازجمله تعابیری است که از دجال در زمان کنونی نام برده میشود.
اما انتشار خبرتولد این کودک که همزمان ،موضوع درشرف مرگ بودنش نیز درحال نشر است " انسان " بودن دجال را میتواند تقویت نماید.



شیطان پرستی به کشورهای عربی واسلامی آمد
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

بنا بر اخباری که رسانه‌های خبری عربی‌زبان منتشر می‌کنند گروه‌های شیطان پرست بار دیگر به کشورهای عربی نظیر مصر، اردن، سوریه، تونس، کویت و ... بازگشته‌اند تا بار دیگر فعالیت‌های غیر انسانی و غیر دینی خود را از سرگرفته و باعث ویرانی بنیان خانواده و جوامع گردند.

به گزارش سرویس اجتماعی «فردا» گروه‌های شیطان پرست بار دیگر به مصر بازگشته‌اند. برخی روزنامه‌های این کشور خبر داده‌اند تعدادی از جوانان بین ?? تا ?? ساله در جنوب اراضی سیناء تشکیل داده‌اند. این افراد درحالی که مشغول به رقص‌ها زشت و حتی برخی روابط نامشروع علنی بودند و برخی نیز پیمانه‌هایی از خون می‌خورند دیده شده‌اند.

 

 


این منابع می‌افزایند: مراسمی که از ساعت ?? شب آغاز شده و تا نزدیکی‌های صبح نیز ادامه دارد در آن دختران و پسران جوانی حضور دارند که با لهجه‌های مختلف خلیجی، مصری و عرب‌های اسرائیل صحبت می‌کنند.

یکی از جوانان مصری شرکت کننده در این مراسم می‌گوید: فعالیت ما چهار سال است که آغاز شده و آشنایی ما با یکدیگر هم از طریق چت در سایت فیس بوک بوده است.

برای شرکت در مراسم این گروه، شرایط مختلفی وجود دارد. به‌طور مثال دختران جوانان می‌بایست بکارت خود را از دست داده باشند و در روابط جنسی نامشروع گروهی شرکت کنند. اعضای گروه نیز از روابط جنسی تصویربرداری کرده و آن را بر روی اینترنت منتشر می‌کنند.

دکتر عبدالمعطی بیومی نماینده شورای پژوهش‌های اسلامی و رئیس سابق دانشکده اصول دین، بازگشت دوباره گروه‌های که اسم خود را شیطان پرست گذاشته‌اند را مربوط به نقص در تربیت دینی نظامی آموزشی و خانواده‌ها عنوان می‌کند.

وی در گفتگو با پایگاه خبری سعودی کل الوطن می‌افزاید: خانواده‌های مصری در حال حاضر به دنبال نیازی‌های مادی و ضروریات این زندگی هستند. این موضوع نیز باعث شده است از توجه به تربیت دینی و اخلاق فرزندان خود غافل شوند. موارد فوق سبب شده است در این بین گروه‌های ناسالم از فرصت استفاده کرده و با تاثیر گذاری بر فکر و احساسات جوانان چنین گروه‌ها و مجالسی را تشکیل دهند که نمونه آن شیطان پرستی است.

 

 


استاد بیومی هرگونه ظواهر غربی و مضر به‌شکلی که تبدیل به چهره و ظاهر مصر شود را قبل ازدوران فعلی رد کرده است و می‌افزاید: ما هم اکنون در دوره‌ای استثنایی از تاریخ مصر زندگی می‌کنیم برای اینکه آنچه امروز به عنوان پرستش شیطان شناخته می‌شود طی قرن‌های گذشته هیچ نمادی در مصر نداشته است و هرگز انحرافات عقیدتی در این کشور به غیر از موارد نادر دیده نشده بوده است. آن انحرافات نیز با آگاهی بخشی و برخورد‌های قانونی روبه‌رو شده بود. اما الان این گروه‌ها با خلاء معنوی و دینی و همچنین کوچک شمردن روح قوانین رشد می‌کنند و سناریوی ‌آن‌ها در حال تکرار است.

بیومی می‌افزاید: کوچک شمردن روح قانون بسیار وحشتناک است و اگر این ماجرا ادامه یابد معلوم نیست در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد.

این استاد دانشگاه ادامه سخنان خود را با مثالی در خصوص بهاییت ادامه داده و تصریح می‌کند: هرچند مبلغان‌ بهائیت برای ترویج آن تلاش می‌کردند اما با اعمال قانون مواجه شدند ولی اکنون دوباره بهاییت با گستاخی در حال ظهور است. این ها هم نتیجه کوچک شمردن قوانین و استفاده از ظرفیت‌های دولتی فعلی است. ارتباطات در جهان حاضر در سایه تکنولوژی‌ها و شبکه‌های اینترنی و ماهواره‌ای گسترد شده و و افکار گروه‌های مضر و خاطی نیز توانایی تبلیغ پیدا کرده‌اند. نکته خطرناک این است که این گروه‌ها به شکل فاجعه‌گونه‌ای در تعدادی از کشورهای عربی درحال گسترش هستند.

 

 


اردن

درهمین راستا بنا برگزارش روزنامه القدس العربی ? پسر جوان به همراه یک دختر جوان از سوی پلیس پیشگیری پس از آن‌که در باغ خانودگی یکی از پسران کنار هم گرده آمده بودند دستگیر شدند. هر ? نفر این گروه دانشجو بوده و شرایط عمومی آن‌ها طوری بوده است که شک پلیس را به خود جلب کرده بودند. بنا بر گزارش مقامات اردنی تمام وسایل‌های عجیب و غریب این گروه از سوی پلیس توقیف شده است. ادوات و وسایلی که در جامعه اردن نامتعارف است و برای استفاده‌های غیراخلاقی است. یکی از وسایل همراه‌ آن‌ها حتی برای استفاده در روابط جنسی انحرافی بوده است.

سوریه

المحیط می‌نویسد: همچنین نیروهای امنیتی در دمشق پایتخت سوریه نیز چندی پیش گروهی از جوانان را با توجه به اتهام آن‌ها که در حال انجام فعالیت‌هایی عجیب شیطان پرستانه‌ بودند بازداشت کرد. بین آن‌ها نیز روبط نامشروع صورت می‌گرفته است.

بنا برگزاش سیریا نیوز یک منبع آگاه در پلیس این کشور نیز گفت در بازرسی‌های صورت گرفته تلفن‌های همراه این جوانان مشخص شد که برخی از آن‌ها تصاویر و علامت‌های ویژه و موزیک‌های مخصوص شیطان پرستان را در گوشی‌های خود به‌‌همراه داشته‌اند.

تونس

نیروهای امنیتی تونس نیز بیش از ?? نفر را که در ارتباط با موضوع شیطان پرستی بوده‌اند بازداشت نموده است. روزنامه الاسبوعی تونس در این زمینه خبر داده بود این افراد چندی پیش بخاطر ارتباط با گروهی غیرمجاز یعنی شیطان پرستان بازداشت شدند.

البته نیروهای امنیتی تونس در حدود ?? پسر و دختر جوان را به اتهام انجام مراسم‌های مخفی شیطان پرستی بازداشت کرده بود که اکثر آن‌ها دانشجو و یا دانش‌آموز مقطع دبیرستان بوده‌اند.

گزارش‌ها نشان می‌دهد این جوانان بیشتر مکان‌های در بین پایتخت تونس برای انجام فعالیت‌ها و مراسم‌های خود انتخاب می‌کرده‌اند. آن‌ها در این مکان‌ها اقدام به رقصیدن با موسیقی‌های تند راک، کشتن سگ‌ها و گربه‌های سیاه می‌کرده و از سوی دیگر خون آن‌ها را می‌خوردند. از دیگر اقدامات این گروه‌ها ارتباط‌های نامشروع گروهی بوده است.

از دیگر اقدامات این گروه پوشیدن لباس و کلاه سیاهی که بر روی آن تصویر جمجمه باشد و نامگذاری خود به اسامی عجیبی همچون عزرائیل بوده است. دختران این‌گروه نیز ناخن‌های خود را با لاک سیاه رنگ کرده و به چشمان خود سرمه‌های مشکی زیادی می‌زدند.

 


کویت

در کویت نیز دو سال پیش ده‌ها جوان از افراد گروه شیطان پرست بازداشت شدند. تلویزیون الرای کویت گزارش داد مناطق مسکونی و غیرمسکونی در کویت شاهد هجوم طرفداران افکار انجام دهندگان این مراسم و آئین‌های آن‌ها بوده‌اند. مراسم‌هایی همچون سجده به سگ‌ها و کشتن آن‌ها و لیسیدن خونشان.

روزنامه الیوم کویت نیز گزارش داده است رئیس شواری مادران نمونه به جود این گروه‌ها تصریح کرده و گفته است: این جوانان به‌ویژه در مدارس خصوصی وباقی نیز در مدارس دولتی دیده می‌شوند . این گروه، آئین‌های عبادی خود را خارج از مدارس و در مناطق خارجی شهر و در سواحل سالمیه انجام می‌دهند.

مهم‌ترین هدف این جریان ترویج زندگی پوچ و بی‌معنا است و ضرر رساند به امنیت جامعه، اقتصاد، فرهنگ و اخلاق (با توسعه فحشا و اعتیاد به مواد مخدر) و نیز اعتقادات و دین مردم از مهم‌ترین دستوردهای فعالیت‌های غیر انسانی آنها به شمار می‌رود.

کاهش امنیت و استحکام خانواده از طریق جدا کردن جوانان از پدر و مادر و رویارویی با یکدیگر و نیز عدم میل به تشکیل خانواده و ازدواج از سوی دسته‌ای از این پیروان منجر به از هم گسیختگی خانواده می‌شود که ادامه این روند به مرور به نابودی جامعه منجر خواهد شد که مسئولان جوامع مختلف باید هرچه سریع‌تر جلوی رشد آنها را بگیرند.

علائم مشخص و معناداری که از رشد روز افزون این فرقه‌ها در کشوها دیده می‌شود، ایجاب می‌کند تا محققان و دیگران مسئولان از طرق مختلف به مقابله با این جریانات برخیزند.

روشن‌ترین راه برای مقابله با موج رو به گسترش شیطان‌پرستی، دادن بینش است. وقتی فردی بداند قرار است از نیروی او چه سوءاستفاده‌هایی شود و مروجان شیطان‌پرستی قصد دارند توان فکری و بدنی او را بازیچه قرار دهند، به هیچ عنوان تحمل نخواهد کرد.

 

 


البته این اطلاع رسانی در برخی جوامع بسیار ناچیز است و توان مقابله با این فرقه‌ها را ندارد؛ دلیل این کم کاری هم عدم داشتن اطلاع کافی مسئولان مربوطه در این زمینه است؛ دکتر مظاهری‌سیف، پژوهشگر علوم دینی‌ در این باره می‌گوید که آسیب‌ بزرگ «خود کارشناس ‌پنداری» مسوولان فرهنگی باعث شده است که نه کارشناسان بخوبی رشد کنند و نه مسوولان، عملکرد موثری ارائه دهند.

در هر صورت چه بخواهیم چه نخواهیم شیطان‌پرستان با مسموم‌ترین شعارها و ادبیات فکری وارد کشورها شده‌ و با اقدامات ضد انسانی و ضد دینی خود و با اهداف از پیش تعیین شده به دنبال سستی نظام خانواده، دین و فرهنگ می‌روند که باید با روش‌هایی برنامه‌ریزی شده ریشه آنها را قطع و از روند گسترش جلوگیری به عمل آورد.