چگونه سرعت اینترنت را افزایش دهیم ؟
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->


تا حالا شده از سرعت پایین اینترنت و دانلود ناراضی باشید ؟ مسلما جواب اکثر کاربرایی که از Dial Up استفاده میکنند "بله" هست.این توضیحات در مورد ویندوز XP هستند و بر روی سیستم عامل ایکس پی تست شده اند.

ترفند افزایش سرعت اینترنت
تا حالا شده از سرعت پایین اینترنت و دانلود ناراضی باشید ؟ مسلما جواب اکثر کاربرایی که از Dial Up استفاده میکنند "بله" هست.این توضیحات در مورد ویندوز XP هستند و بر روی سیستم عامل ایکس پی تست شده اند.
استارت منو را کلیک کنید بعد کنترل پنل را باز کنید در پنجره کنترل پنل روی ایکون Phone and Modem Options کلیک کنید تا پنجره مربوطه باز شود در این پنجره به سربرگ Modems رفته و مودم خود را انتخاب کنید دقت کنید که اگر در این پنجره چند گزینه دارید و نوع مودم خود را هم نمیدونید ببینید کدام گزینه با Com3 معرفی شده همان گزینه را انتخاب کنید بعد کلید Properties را بزنید تا پنجره مربوط به مودمتان باز شود در این پنجره به سربرگ Advanced بروید و در کادر Extra initialization commands عبارت AT&FX را با حروف بزرگ تایپ کنید سپس پنجره های باز شده را ok کنید . تا اینجا مربوط به سرعت اینترنت بود ادامه مطلب مربوط میشه به سرعت دانلود . برای بالا بردن سرعت دانلود ابتدا استارت منو را باز کرده سپس بر روی کنترل پنل کلیک کنید تا پنجره کنترل پنل باز شود در این پنجره بر روی ایکون Display کلیک کنید تا پنجره Display Properties باز شود سپس در این پنجره به سربرگ Desktop رفته و کلید Customize Desktop را بزنید تا پنجره Desktop Items باز شود در این پنجره به سربرگ Web رفته و کلید Properties را بزنید تا پنجره My Current Home Page Properties باز شود در این پنجره به سربرگ Download بروید و گزینه Limit hard-disk usage for this page to را فعال کرده و مقدار عددی آن را از 500 به 5000 تغییر دهید . حالا به اینترنت وصل شوید و سرعت اینترنت خود را امتحان کنید.



تقویت حافظه
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->


آیا غذایی وجود دارد که حافظه ما را تقویت کند؟
بسیاری از ما، به‌خصوص دانش‌آموزان، دانشجویان و خلاصه افرادی که به نحوی با امر یادگیری درگیرند، همیشه‌این علامت سوال را در ذهن دارند و کنجکاوند که بدانند چه چیزی باید بخورند تا حافظه‌شان تقویت شود. این مقاله سعی کرده است تا تحقیقاتی را که در این زمینه انجام شده است، به زبانی ساده برای شما شرح دهد تا خود در این‌باره قضاوت کنید.
در حقیقت این سوال جالب، بسیاری از محققان و دانشمندان را هم به مطالعه و تحقیق واداشته است و بر پایه‌این مطالعات، یافته‌های فراوانی مبنی بر وجود ارتباط میان رژیم غذایی و حافظه به دست آمده است. با وجود آنکه بیشتر این تحقیقات بر پایه‌ کمبودهای تغذیه‌ای بیماری آلزایمر و از دست‌دهی حافظه‌ مرتبط با سن است ولی مدارک علمی‌بسیاری نیز نشان می‌دهند که غذاهایی وجود دارند که با خوردن آنها حافظه فرد بالغ سالم نیز تقویت خواهد شد.
پیش از آنکه نظری به‌ این یافته‌ها بیندازیم، باید به دو نقطه ضعف آنها اشاره کرده و آنها را به ذهن بسپاریم. اول اینکه این مطالعات روی حیوانات انجام شده، بنابراین نمی‌توانیم ادعا کنیم که‌این اطلاعات به‌طور کامل منطبق بر بشر است و دوم آنکه حافظه چیزی نیست که به راحتی بتوانیم آن را اندازه‌گیری کرده و میزان تقویتش را بسنجیم. حال با این مقدمه نظری بر این تحقیقات و یافته‌ها می‌اندازیم:
·چند مطالعه علمی‌معتبر نشان داده‌اند که دریافت کربوهیدرات از منابع غذایی که فیبر بالا ولی  شکر یا آرد تصفیه شده کمتری دارند، با بهبود سطح حافظه در ارتباط است. همان‌طور که می‌دانید، غذاهای غنی از فیبر به مدت طولانی‌تری در دستگاه گوارش باقی می‌مانند (برعکس غذاهای حاوی قندهای ساده‌ای مانند شکر و یا آردهای تصفیه شده) و سبب افزایش سریع قند خون نمی‌شوند و قند خون را به مدت بیشتری بالا نگه می‌دارند که ‌این خود سبب عملکرد مناسب‌تر مغز می‌شود.
·براساس مطالعات، خوردن صبحانه‌ای حاوی غذاهای پروتئینی (تخم مرغ، گوشت، لبنیات، حبوبات) و غذاهای نشاسته‌ای پرفیبر (نان‌های تهیه شده از گندم کامل یا غلات پر فیبر) می‌تواند موجب تقویت حافظه و افزایش میزان توجه و دقت فرد شود. همچنین تحقیقات نشان داده‌اند که کولینی که در تخم مرغ وجود دارد، ممکن است برای تولید نروترنسمیتر استیل کولین سودمند باشد. سطوح پایین استیل کولین با بیماری آلزایمر مرتبط است، بنابراین توجه به‌این نکته شاید بتواند روند از دست‌دهی حافظه مرتبط با سن را به تأخیر بیندازد.
·در مطالعه‌ای که روی 70 سگ پا کوتاه انجام شد، دانشمندان متوجه شدند سگ‌های مسنتر که به مدت چند سال از یک رژیم غذایی غنی از مواد آنتی‌اکسیدانی استفاده کرده بودند، عملکرد بسیاری بهتری نسبت به هم‌نوعان جوان خود در آزمون‌ها و یادگیری مهارت‌های جدید داشتند. با وجود اینکه تحقیقات برای اثبات این فرضیه روی بشر هنوز هم ادامه دارد اما دلیلی برای منتظر ماندن ما وجود ندارد. پس به هرم راهنمای غذایی مراجعه و بررسی کنید که به چه مقدار از میوه‌ها و سبزی‌ها که منابع غنی از مواد آنتی‌اکسیدانی هستند نیاز دارید.
·درحالی که مزایای بسیار زیاد اسیدهای چرب امگا 3 برای سلامت انسان ثابت شده است ولی مطالعات روی آنها همچنان ادامه دارد و به تازگی نیز تحقیقات بسیاری برای اثبات نقش این چربی‌ها در پیشگیری از زوال عقل و از دست دادن حافظه در دست انجام است. بهترین منابع اسیدهای چرب امگا 3 : ماهی‌های پرچرب مانند سالمون، ماکرل، قزل آلا، شاه ماهی، ساردین، تن آلباکور و از گیاهان روغن‌های دانه کتان، کانولا، لوبیای سویا و گردو است. پس برای تقویت حافظه خود بهای بیشتری به ماهی در رژیم غذایی خود بدهید.
·60 درصد بدن و تقریبا 75 درصد مغز ما از آب تشکیل شده است، بنابراین پر واضح است که آب روی سلامت ما نقش بسیار مهمی‌ دارد. با اینکه هیچ تحقیقی مبنی بر اینکه نوشیدن آب حافظه را تقویت می‌کند، انجام نشده است ولی می‌دانید که حتی یک کم آبی جزیی نیز به گیجی و اختلال در حافظه منجر می‌شود. به عبارت دیگر، برای نوشیدن آب درنگ نکنید.
در خاتمه باید بگوییم که تمامی ‌این تحقیقات از آنچه هرم راهنمای‌های غذایی به ما توصیه می‌کند، حمایت می‌کنند: رژیم غذایی متعادل با مقدار زیاد میوه و سبزی، پرفیبر که از مقدار زیادی آرد تصفیه شده یا شکر تهیه نشده باشد و مصرف چربی‌های غنی از امگا 3 به جای چربی‌های غنی از اسیدهای چرب اشباع و ترانس.
پس می‌بینید که تقویت ذهن را هم می‌توانیم به منافع داشتن رژیم غذایی متعادل و متنوع اضافه کنیم



طنز : طالع بینی افراد از روی کارت سوختشان ...!
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->



این طالع بینی با توجه به مقدار بنزین مصرفی یک فرد در دوره های ابتدایی ، وسطی و آخرین هر زمان های سهمیه بندی افراد را تحلیل می کند.


گروه الف)
افراد این گروه کسانی هستند که سهمیه ی بنزین خود را در یک سوم ابتدایی دوره سهمیه بندی مصرف می کنند . این گونه افراد که بیشتر متولدین مرداد و دی و خرداد در این گروه قرار میگیرند ذهن شیک و با کلاسی دارند که باعث میشود زندگی آنها نیز شیک و با کلاس شود.
این افراد بهترین گزینه برای زمانی هستند که شما کارت سوخت خود را همراه ندارید ! به راحتی سهمیه بنزین خود را در اختیار شما قرار میدهند و حتی اگر دلیل قانع کننده ای داشته باشید خوش حال هم میشوند .
صفات برجسته ی افراد گروه الف، اجتماعی ، خوش مشرب ، معتقد می باشد .

روابط کاری افراد گروه الف :
دو فرد در گروه الف در تجارت با یکدیگر به شدت مواجه با خطر هستند ، این گونه تعاملات بیشتر با شکست مواجه میشود ولی در صورت پیروزی می تواند از شیرین ترین پیروزی ها باشد که سود هر دو طرف بیش از آنچه تصور میشد خواهد بود.

روابط عشقی :
دو فرد از این گروه می توانند رابطه ی دوستی بسیار عالی داشته باشند و به عنوان دو دوست سال ها با هم در ارتباط باشند ، ولی در مسئله ی ازدواج در صورتی که درآمدی ثابت و ماهیانه نداشته باشند به زودی با مشکلات زیادی مواجه میشند.


گروه ب)
افراد این گروه کسانی هستند که در یک سوم میانی دوره سهمیه بندی بیشترین مقدار مصرف بنزین را دارند. این افراد که بیشتر متولدین اردیبهشت و بهمن می باشند اکثرا دارای هوش متوسط رو به بالا هستند که تمایل به داشتن شغل آزاد مانند مغازه داری ، نجاری و ... دارند.
در صورتی که از ایشان درخواست چند لیتر بنزین کنید از شما درغ نخواهد کرد ولی اگر این کار را تکرار کنید یک روز به طور کامل با شما قطع ارتباط خواهند کرد و جواب شلام شما را هم با لنگه کفش میدهند.
لباسهای مورد علاقه این افراد معمولا لباسهای ساده با رنگ های تیره – که کمتر جلب توجه میکند – پلیورهای گرم ، و کاپشن های سبک بهاره می باشد که هم در فصل پاییز و بهار آنها را با این لباس ها میبینید و هم در زمستان .
افرادی خود دار ، مطین (متین) ، آرام ، مفید که سعی میکنند با بزرگی و ابهت خود مرکز توجه دیگران باشند.

روابط کاری گروه ب)
در تجارت این دسته از افراد با هم کمتر پیش می آید که به نتیجه ای که برای آن نقشه کشیده بودند برسند شاید شرایطس پیش بیاید که نتیجه بهتر از پیشبینی ها باشد ولی اکثرا چنین نیست و نتایج بدست آمده راضی کننده نخواهند بود.
روابط کاری این افراد با افراد گروه الف به هیچ وجه توصیه نمی شود . چون شوق و اشتیاق آنان هیچ وقت همسان نخواهد بود .

روابط عشقی :
دو فرد از این گروه میتوانند سال ها با هم به خوبی زندگی کنند ، البته به این شرط که زندگی را شروع کنند ! افراد این گروه عمدتا دیر ازدواج میکنند ولی موفق خواهند بود .
مرد گروه ب با زن گروه الف میتوانند زوج خوبی باشند البته اگر دیر بچه دار شوند و یا اگر زود بچه دار شدند مرد برای بدست آوردن پول بیشتر برای اداره زندگی اظافه کاری کند ! توضیح آنچه گفته شد بسیار طولانی است و در حد و نیاز این طالع بینی نیست . اگر یکی از دو شرطی که برای موفقیت این زوج – در رابطه با بچه- گفته شد رعایت نشود ، طرفین باید تعقل و تفکر بیشتری را برای نگه داشتن زندگی خود به خرج دهند.

زن گروه ب با مرد گروه الف نیز میتوانند زندگی موفقی داشته باشند ، یک زندگی ایده آل ، آرام ، که می تواند حسادت خیلی ها را بر انگیزد ، ولی به آن خوبی که از بیرون دیده میشود نیست .


گروه ج)
این گروه افرادی هستند که بیشتر سهمیه بنزین خود را در یک سوم پایانی دوره مصرف میکنند.
این افراد که بیشتر متولدین شهریور و مهر را می توان در این گروه جای داد ، به هیچ وجه فزول نیستند ، و نباید حرکت های متهورانه ای از این گونه افراد انتظار داشت . اگر از ایشان در خواست کنید که کارت سوختشان را در اختیار شما قرار دهند بی وقفه این کار را انجام میدهند ولی به هیچ وجه از کار خود و در خواست شما رضایت نخواهند داشت . شاید در آخر دوره سهمیه بندی در صورت اضافه آمد سهمیه بنزینشان این کار شما را فراموش کنند ولی سعی کنید حد خود را نگه دارید و این کار را نکنید.

روابط کاری گروه ج)
اگر شریکی از گروه ج دارید به راحتی به او اعتماد کنید و منابع را در اختیار او قرار دهید آنها را حدر نمیدهد.
ولی خودتان برای شرکت در مناقصه ها بروید .

اگر برای چنین فردی کار میکنید خواهید دید که برای خرید آهن آلات و اشیاء قابل لمس بسیار راحت تر از نرم افزار و اشیاء غیر قابل لمس پول میدهند پول دادن بابت چیزی که نمی بینند برایشان غیر قابل تحمل است پس اگر قرار است برای چنین فردی نرم افزاری تهیه کنید ،تا پول فاز قبلی را نگرفتید فاز بعدی را شروع نکنید که از کیسه یتان خواهد رفت ...

روابط عشقی :
بیشتر با عقل عاشق میشوند تا با دل ، در سن بالا ازدواج میکنند و بنیان خانواده ی خود را محکم پایه ریزی میکنند. پدر خوبی نیست ولی فرزندان بسیار خوبی خواهد داشت ، زیرا آنها را لوس نمیکند و همین باعث می شود که او را دوست بدارند ، این قانون طبیعت است !
ازدواج دو فرد از این گروه می تواند آغاز یک سلسله ی فامیلی قوی باشد .

رابطه ی افراد گروه ج با گروه ب :
در مورد رابطه ی افراد گروه ج با افراد گروه ب چیز خاصی نمیتوان گفت آغاز زندگی ایشان با تفاهم خواهد بود و با اندگی گذشت که خودشان هم متوجه آن نمی شوند زندگی معمولی را دنبال خواهد کرد . احتمال جدا شدن آنها کم است ولی وجود دارد ولی حتی پس از طلاق هم با هم دوست خواهند ماند .

رابطه ی افراد گروه ج با گروه الف :
اگر قرار بر ازدواج است ، وجود دوران نامزدی برای چنین رابطه ای بسیار مهم است و به شدت توصیه میشود که حد اقل چند ماه را به صورت نامزد در کنار هم باشند.
فرد گروه الف می تواند به این ارتباط گرمی دهد ولی با سردی فرد گروه ج بر خورد میکند . این میتواند بسیار خطر ناک باشد و جدایی زودرس را وعده دهد ! و وای بر روزی که فرد گروه ج متولد ماه شهریور و یال بز باشد. اگر فرد گروه ج متولد ماه مهر و سال مار باشد اندکی این رابطه وضع بهتری پیدا میکند ولی باز هم رابطه ی محکمی نخواهد بود.


گروه (د)
این گروه افرادی هستند که آنقدر سهمیه خود را مصرف نمیکنند تا آخر دوره همه آن میسوزد . در مورد این افراد فقط میتوان گفت که باید از ایشان دوری کرد. هیچ گاه مامور خرید را چنین فردی قرار ندهید زیرا همیشه ناراضی خواهدی بود.
البته احتمال دارد نگذارند که سهمیه سوختشان بسوزد و آن را بفروشند که این نیز بسیار ناشایست است !


گروه (ه)
این گروه را افرادی تشکیل میدهند که به طور متناسب در کل طول دوره و بنا بر نیاز خود سهمیه سوخت خود را مصرف میکنند و از استرس های بیجا بدورند و بدون ترس و واهمه از آنچه پیش خواهد آمد زندگی خواهند کرد. هر گونه ارتباط با این گونه افراد شدیدا توصیه میشود.
آنچه در مورد افراد این گروه بیش از همه جالب توجه است این است که به شدت کمیاب و غیر قابل دسترس هستند در بین جمعیت میلیونی تهران تعدادی انگشت شمار بیش دیده نشده اند ...



طنز : راننده کامیون
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->



راننده کامیونی وارد رستوران شد. دقایی پس از این که او شروع به غذا خوردن کرد، سه جوان موتورسیکلت سوار هم به رستوران آمدند و یک راست به سراغ میز راننده کامیون رفتند.
بعد از چند دقیقه پچ پچ کردن، اولی سیگارش را دراستکان چای راننده خاموش کرد. راننده به او چیزی نگفت.
دومی شیشه نوشابه راروی سر راننده خالی کرد و باز هم راننده سکوت کرد.
وقتی راننده بلند شد تاصورتحساب رستوران را پرداخت کند، نفر سوم به پشت او پا زد و راننده محکم به زمین خورد، ولی باز هم ساکت ماند.
دقایقی بعد از خروج راننده از رستوران یکی از جوانها به صاحب رستوران گفت: چه آدم بی خاصیتی بود، نه غذا خوردن بلد بود، نه حرف زدن و نه دعوا!
رستورانچی جواب داد: از همه بدتر رانندگی بلد نبود، چون وقتی داشت می رفت دنده عقب، 3 تا موتور نازنین را له کرد و رفت!!!



ویژگی های افراد موفق
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->


ماهمیشه صداهای بلند را می شنویم، پر رنگ ها را می بینیم، آسان ها را می خواهیم...  غافل از این که خوب ها سخت می آیند، بی رنگ می مانند و بی صدا می روند.


احتمالا تا به حال با افراد درمانده ای مواجه شده اید که علت ناکامی های خود را نیازهای مالی ، بی عدالتی، وضعیت خانوادگی، شرایط محیطی یا محدودیت های اجتماعی و عدم توجه مسئولین به مشکلات آن ها می دانند.
اگر به زاویه دید آن ها در مقابل مشکلات گوناگون دقت کرده باشید، متوجه می شوید که مقصر اصلی در عدم پیشرفت و بالا بردن سطح توانایی هایشان، خود این افراد هستند نه آن چیزی که به عنوان عامل ناکامی (در حقیقت باز دارنده) در ذهن خود می پرورانند.
اصولا همین طرز تفکر افراد ناکام، عمده تفاوت آن ها با اشخاص موفق است که با گذشت زمان، فاصله ای جبران نشدنی را در بین این دو گروه  به وجود می آورد.
ریشه های فکری افراد موفق اصولا با خوش بینی، اعتماد به نفس، اراده نامحدود ، تصمیم مصمم و منطق بالا تلفیق شده است.آنها هرگونه مشکل و مانعی که در راه تحقق اهدافشان وجود دارد را به چشم جاده ای می نگرند که برای دست یابی به خواسته هایشان ناگزیر به پیمودن آن هستند، حال چه این مشکلات و تحمل ناملایمات به علت موقعیت و شرایط شخصی و اجتماعی آن ها باشد، چه به صورت طبیعی و عمومی سر راه هر کسی که قصد رسیدن به آن هدف را دارد قرار گرفته باشد.  دیدگاه افراد موفق  در پیروزی اهداف و برنامه های مورد نظرشان،  دست و پنجه نرم کردن با مسایل و مشکلات موجود است. آن ها با مقاومت در مقابل سختی و اندوه سعی بر مقابله و پیروزی بر مشکلات دارند.
برای افراد موفق بدیهیست که شرایط و امکانات ایده آل می تواند مشوق و ابزار مناسبی برای دست یابی راحت تر به خواسته ها باشد ولی هیچ وقت عدم وجود این شرایط و امکانات آن ها را مایوس نمی کند و نبود پشتوانه یا حامی را دلیلی برای عدم تحقق اهداف خود نمی دانند.
افرادی که نمی توانند راه خود را پیدا کنند و عمده عمر آن ها با سرگردانی سپری شده است فاقد اراده کامل، اعتماد به نفس ، هدف و برنامه مشخص ، پشتکار و فعالیت لازم برای پیشرفت و ارتقای خود هستند.آن ها  شرایط و امکانات ایده آل را ملاک اصلی موفقیت در کارها می دانند و برای بهبود موقعیت خود نیاز به پشتوانه و حامی دارند. این افراد نمی توانند به تنهایی از عهده مشکلات و تحمل سختی ها برآیند و با لاینحل دانستن مشکلات خود به علت شرایط محیطی و شخصی سعی بر تبرئه و فرار خویش از واقعیت دارند.آن ها با این که می بینند افراد موفق باتلاش ، پشتکار و تحمل سختی ها از مشکلاتی که گریبانگیرشان شده به راحتی عبور می کنند، بازهم پیروزی آن ها را از روی شانس یا داشتن امتیازی برتر نسبت به خود می دانند. آن ها  نمی خواهند واقعیت را بپذیرند که لازمه رسیدن به موفقیت، توانایی حل مشکلات ، تحمل سختی ها ، تلاش، پیگیری ، پشتکار و باور توانایی ها و استعدادهای خویش است.
هنگامی می توان زندگی موفقی داشت که با جدیت تمام شخصا به ترمیم نقاط ضعف خود و مرتفع نمودن مشکلات پرداخت، بدون بهانه و نگرانی از شرایط اطراف.



ایست فکری : متوقف کردن افکار ناخواسته
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->


ایست فکر چیست؟

ایست فکری:
* فرایندی است که در آن می توانید یک فکر آزاردهنده را متوقف کنید.
* فرایندی است که برای متوقف کردن افکاری که موجب اعمال آنی و اجباری می شود.
* فرایندی است که از طریق آن می توانید نیروی افکاری که موجب رفتارهای اعتیادی و عادتی می شود را از بین ببرید.
* جایگزین کردن یک فکر سالم بر فکری ناسالم است.
* عملی است که در آن پیوسته به افکار و اشاراتی سوق پیدا می کنید که الگوها و عادت های ناسالم را از بین می برد.
* توانایی ادامه ندادن به یک فکر، تصویر، نظر، ترس یا محرک آزاردهنده است که موجب رفتارهای ناسالم می شود.
* تمرین کردن برای استفاده از انرژی ذهنی به طریقی مثبت است.
* تکنیکی که برای کاهش تاثیرات منفی استرس، افکار احساسی ناسالم و ترس است.
* تکنیک کاهنده استرس است که تاثیرات فزاینده استرس و رویدادهای بحرانی را از بین می برد.

برای خواندن ادامه متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید ...


ایست فکر چطور عمل می کند؟

در ایست فکر می توانید یکی از موارد زیر یا ترکیبی از آنها را به کار گیرید:
* فکری را جایگزین فکری دیگر کنید. مثلاً فکر خوردن را با فکر ورزش کردن جایگزین کنید.
* هر زمان که یک فکر منفی و ناسالم به سراغتان می آید، کلمه "ایست" را به طور لفظی یا مجازی بشنوید. مثلاً وقتی میل به سیگار به سراغتان می آید، سریعاً "ایست" را می شنوید.
* می توانید یک فکر ناسالم و اعتیادزا را با یک الگوی سالم فکری جایگزین کنید.
* می توانید یک تصویر منفی و ناسالم را با یک تصویر ذهنی مثبت جایگزین کنید.
* ذهنتان را از آن فکر منفی یا ناسالم به چیزی دیگر منحرف کنید.
* ذهنتان را از هر نوع فکر ناسالم و غیرضروری که موجب بروز استرس یا رفتارهای ناسالم می شود پاک کنید.
چند نمونه تکنیک برای ایست فکر

جایگزین فکری: وقتی یک فکر ناخواسته وارد ذهنتان می شود، بلافاصله آن فکر را با یک فکر مثبت و منطقی جایگزین کنید.
فریاد "ایست": وقتی افکارِ ناخواسته به سراغتان می آید، بلافاصله فریاد بکشید، "ایست". این فریاد می تواند واقعاً شنیده شود یا فقط در ذهنتان باشد. به این فریاد ادامه دهید تا فکر منفی از بین برود.
جایگزین کردن یک الگوی فکری سالم: اگر به خاطر باورهای نادرست و غیرمنطقی عادت کرده اید غیرمنطقی فکر کنید، می توانید با مبارزه کردن به هرنوع فکری که به ذهنتان می رسد، یک الگوی فکری منطقی برای خود ایجاد کنید. هر بار که فکری به ذهنتان می رسد از خود بپرسید، آیا این فکر منطقی است؟ اگر نیست، کجای آن غیرمنطقی است؟ چه جایگزین منطقی می تواند داشته باشد؟
جایگزین کردن تصاویر ذهنی: اگر عادت دارید تصاویر منفی به ذهن خود راه دهید، می توانید این تصاویر منفی را با تصاویر مثبت و سالم جایگزین کنید.
جایگزین های آزارنده: اگر عادت دارید یک رفتار ناسالم را قابل قبول فرض کنید، بلافاصله این تصاویر قابل قبول را با تصاویر صادقانه تر مثل فکر الکل، موادمخدر، غذاهای پرچرب و از این قبیل جایگرین کنید که می توان آنها را با کلماتی مثل "سم"، "بیمار"، "تهوع آور"، "کشنده"  جایگزین کرد.
تفکرات غیرمنطقی که اجازه نمی دهد ایست فکری درست عمل کند:
* فقط فکر کردن درمورد آن اشکالی ندارد، من که کاری نمی کنم.
* فکر کردن درمورد آن چه ضرری می تواند برایم داشته باشد؟
* اگر فقط یک ذره درمورد آن فکر کنم هیچکس نمی فهمد.
* من خیلی خودم را سرکوب کرده ام، چه می شود اگر هر از گاهی به آن فکر کنم؟
* تو نمی توانی من را مجبور کنی که به آن فکر هم نکنم.
*قبل از اینکه آنطور رفتار کنم هیچوقت درمورد آن فکر نمی کردم، چه اشکالی دارد حالا درموردش فکر کنم؟
* مقابله با این افکار یک جنگ واقعی است. امشب بی خیال می شوم و از فردا باز شروع می کنم.
* اگر به آن فکر کنم چه فرقی می کند؟
* خیلی احمقانه است که افکارم را کنترل کنم که به آن فکر نکنم.
* این مثل شستشوی مغزی است و به نظرم شستشوی مغزی چیز خوبی نیست.
* برای اینکار وقت ندارم.
* این هم یکی دیگر از آن آزمایش های روانشناسی است و امتحان کردن آن خیلی احمقانه است.
رهنمودهایی برای ایست فکری:

1) از تکنیک ها و تمرین های ریلکسیشن و تنفس عمیق برای ریلکس کردن خود استفاده کنید. خیلی مهم است که برای متوقف کردن یک فکر راحت و ریلکس باشید.
2) کلمه "ایست" را با فواصل1، 2 و 3 دقیقه ای روی یک نوار 30 دقیقه ای ضبط کنید. از آن نوار در حالت کاملاً ریلکس استفاده کنید، ذهنتان را مشغول آن فکر منفی کنید و هربار که "ایست" را می شنوید، دست از آن فکر بردارید. دوباره به آن فکر برگردید و فقط زمانی از فکر کردن به آن دست بردارید که کلمه "ایست" را می شنوید. به مدت دو هفته هرشب30 دقیقه اینکار را تکرار کنید  تا به جایی برسید که حتی بدون شنیدن "ایست" هم بتوانید فکر را متوقف کنید.
3) وقتی توانستید بااستفاده از نوار "ایست" فکرتان را دستگیر کنید، آماده اید که با فریاد کشیدن "ایست" آن را متوقف کنید. 30 دقیقه ذهنتان را مشغول آن فکر منفی کنید و برای قطع کردن آن فکر فریاد بکشید "ایست". وقتی فکر را دستگیر کردید، بعد از مدتی دوباره به آن فکر برگردید و باز فریاد بکشید "ایست". به مدت دو هفته هر شب 30 دقیقه اینکار را تکرار کنید تا جاییکه دیگر بتوانید مداوماً با فریاد کشیدن "ایست" آن فکر را متوقف کنید.
4) وقتی یاد گرفتید با فریاد کشیدن "ایست" فکرتان را متوقف کنید، آماده اید که فکرتان را آموزش دهید که با زمزمه کردن "ایست" متوقف شود. به مدت 30 دقیقه ذهنتان را مشغول فکر منفی کنید اما اینبار برای متوقف کردن آن "ایست" را آرام نجوا کنید. اینکار را به مدت دو هفته هرشب 30 دقیقه تکرار کنید تاجاییکه بتوانید مداوماً با زمزمه کردن "ایست" فکرتان را متوقف کنید.
5) وقتی به ذهنتان آموزش دادید که با زمزمه کردن "ایست" متوقف شود، آماده اید که با فکر کردن به کلمه "ایست" ذهنتان را متوقف کنید. 30 دقیقه ذهنتان را مشغول آن فکر منفی کنید، اما اینبار برای متوقف کردن آن فقط به کلمه "ایست" فکر کنید. به مدت دو هفته هر شب 30 دقیقه این کار را تکرار کنید تاجاییکه بتوانید مداوماً با فکر کردن به کلمه "ایست" آن فکر منفی را متوقف کنید.
6) تکنیک نوار ضبط کردن، فریاد کشیدن، زمزمه کردن یا فکر کردن به "ایست" در قطع فکر کردن به افکار منفی  و ناخواسته بسیار موثر هستند. با این روش ها می توانید به جایی برسید که حتی فکر کردن به کلمه "ایست" هم به خوبی عمل می کند. اما بهتر است از تکنیکی استفاده کنید که بیشتر با آن نتیجه می گیرید ومداوماً آن را تمین کنید. یادتان باشد که برای شروع کار حتماً باید کاملاً ریلکس باشید.



10 راه برتر برای بهبود یافتن بعد از طلاق
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

طلاق برای اکثر افراد زندگی را جهنم می کند. بهبود یافتن بعد از آن راهی بسیار دشوار است. خیلی ها اصلاً به بهبودی نمی رسند، خیلی ها هم بااینکه به نظر می رسد آنرا پشت سر گذاشته اند اما هنوز هم درد ناشی از آن و ترس از نزدیک شدن به کسان دیگر را به دوش می کشند.
در این مقاله می خواهیم راهی متفاوت برای بهبودی یافتن از طلاق برایتان معرفی کنیم، راهی که این امکان را برایتان فراهم می کند که به بهبودی کامل برسید. 10 مرحله زیر به شما نشان می دهد چطور زندگی و روابطتان را از نو بسازید.

برای خواندن ادامه متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید ...


1. تا می توانید غصه بخورید و زاری کنید.
خیلی وقت ها، افراد از احساسات ناراحت کننده مثل افسردگی، غصه، عصبانیت، و امثال آن وحشت دارند. شدت این احساسات آنقدر زیاد هست که بتواند تا آخر عمر اسیرتان کند. نکته مهمی که باید به یاد داشته باشید این است که بااینکه این احساسات خیلی قوی هستند اما برای همیشه ماندگار نیستند. این را هم باید بدانید که همیشه این احساسات داغانتان نمی کند، خیلی وقت ها اگر اجازه بدهید که این احساسات را تجربه کنید، احساس خیلی خیلی بهتری پیدا می کنید.
2. به آینده ای که رابطه تان ممکن بود داشته باشد، و الان دیگر نخواهد داشت، فکر کنید.
وقتی ازدواج می کنیم، امیدها و آرزوهای زیادی داریم. از دست دادن و فراموش کردن این امیدها و آرزوها کار ساده ای نیست چون از آنها بعنوان راهنمایی برای حرکت به سوی آینده استفاده می کنیم. امیدها و آرزوهای ازدواجتان را پیدا کنید. بعد جداگانه برای هرکدام غضه بخورید و ناراحت شوید. یادتان باشد که امیدها و آروزهای شما نمرده اند، می توانید آنها را با افراد دیگر یا حتی برای خودتان به تنهایی بسازید.
3. کسانی را پیدا کنید که در طول زندگیتان می دانستند چطور با عشق و علاقه به احساساتتان توجه کنند.
وقتی می خواهید از طلاق یا هر اتفاق ناخوشایند دیگری که برایتان اتفاق افتاده بهبود یابید، خیلی مهم است که آنچه در فکر و دلتان می گذرد را بر زبان بیاورید. خیلی ها دوست ندارند به حرف ها و درد و دلهای تلخ دیگران گوش کنند. گوش دادن به عصبانیت ها، ترس ها و ناراحتی های دیگران، باعث می شود بترسیم که مبادا احساسات آنها روی ما هم اثر کند. به همین خاطر است که آنها که دوستمان دارند، وقتی درمورد این احساساتمان حرف می زنیم، معمولاً سعی می کنند حالمان را خوب کنند. باید کسی را پیدا کنید که فقط به حرفهایتان گوش کند، حرفتان را قطع نکند و سعی هم نکند که نصیحتتان کند. حرف زدن تنها راهی است که خوبتان می کند.
4. ببینید چه اتفاقی برای رابطه تان افتاد که به آنجا کشید.
اگر می خواهید با طلاقتان کنار بیایید و بتوانید زندگی بهتری بعد از آن برای خود بسازید باید بفهمید که چه چیز منجر به طلاقتان شده است. در این قسمت از کار باید واقعاً با خودتان صادق باشید. متهم کردن همسر سابقتان یا خودتان برای این طلاق هیچ دردی را دوا نمی کند. باید دقیقاً بررسی کنید که کدام اعمال و رفتارهای خودتان و همسرتان کار را به طلاق کشانده است.
5. ببینید چرا همسر سابقتان را برای ازدواج انتخاب کرده بودید.
افراد روابط مختلف را بنا به دلایل مختلف شروع می کنند که متداولترین آن "عشق" است. اما تصوری که اکثر افراد از عشق دارند، عشق واقعی نیست. در زیر به بعضی از دلایل انتخاب همسر اشاره می کنیم:
نیاز مبرم به دوست داشته شدن
ترس از تنها ماندن
شیفتگی
امنیت ازدواج
بچه دار شدن و امثال این
اگر بتوانید صادقانه دلیل انتخاب همسر سابقتان را پیدا کنید، می توانید آغاز طلاق را شروعی برای رابطه ببینید. آنوقت می توانید برای انتخاب بعدی خود، از ملاک های دیگری استفاده کنید.
6. همسرتان را ببخشید، خودتان را ببخشید.
الان وقت بخشیدن است. درک کنید که شما و همسرتان هر چه از دستتان برمی آمد برای حفظ رابطه انجام دادید. درک کنید که حتی وقتی کارهایی می کردید که موجب ناراحتی همدیگر می شد، بهترین کاری بوده که می توانستید در آن زمان بکنید. آن رفتارهای دردناک فقط برای دفاع از خودتان بوده است. بخشیدن تنها راه آزاد کردن خودتان و شروع یک زندگی دوباره است.
7. بین خودتان و همسر سابقتان فاصله بیندازید. 3 تا 6 ماه هیچ رابطه ای با او نداشته باشید.
یکی از دردناکترین قسمت های طلاق این است که دیگر نمی توانید همسرتان را که یک روز بهترین دوستتان بوده پیش خودتان  داشته باشید. اما اگر می خواهید که به بهترین شکل بهبود پیدا کنید بهتر است که سه تا شش ماه هیچ نوع رابطه ای با همسر سابقتان نداشته باشید. این به شما این فرصت را می دهد که تا دلتان میخواهد غصه بخورید و عصبانیتتان را از بین ببرید. همچنین باعث می شود که رابطه شما و او دوباره با موقعیت جدیدی آغاز شود.
8. کسانی را پیدا کنید که حمایتتان کنند.
طلاق گرفتن یعنی بهترین دوست و همدمتان را از دست داده اید. به کسی نیاز دارید که به حرفهایتان گوش دهد. دوست دارید بدانید که هنوز کسانی هستند که دوستتان داشته باشند و بخواهندتان. به همین دلیل، داشتن کسانی که حمایتتان کنند برای بهبودی از طلاق لازم است. فقط باید اطمینان پیدا کنید که این افراد بدانند که شما نیاز به حمایت آنها دارید و بدانند که چطور باید حمایتتان کنند.
9. همه چیز درمورد خودتان و روابطتان را حل و فصل کنید.
اگر می خواهید در آینده رابطه بهتری داشته باشید و اشتباهات قبل را تکرار نکنید، باید خوب به رابطه هایی که داشته اید فکر کنید. باید بفهمید که از یک رابطه چه می خواهید، چه کسی به درد شما می خورد، برای احساس رضایت از رابطه به چه چیزهایی نیاز دارید و چه چیزهایی را در رابطه نمی توانید قبول کنید.
10. حسابی مراقب خودتان باشید.
بهبود یافتن از طلاق، کاری استرس زا و دردناک است که زندگیتان را عوض میکند. وقتی قرار است زندگیتان اساساً تغییر پیدا کند، باید به خوبی از خودتان مراقبت کنید. باید طوری با خودتان رفتار کنید که کمی از استرس ها و فشارهایتان کمتر شود. مثلاً حجم کاریتان را کمتر کنید، خوب غذا بخورید، ورزش کنید و تا می توانید استراحت کنید. به کلاسهای آموزشی بروید و فعالیت هایی را انجام دهید که از آن لذت می برید.
بااینکه بهبودی یافتن از طلاق کار آسانی نیست اما اگر مراحلی که در بالا ذکر کردیم را خوب دنبال کنید، مطمئناً موفق خواهید شد.



چه کسی را برای ازدواج انتخاب کنم؟
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

افرادی که قصد ازدواج دارند، برای این کار خود معمولاً یکی از دلایل زیر را می‌آورند:
1- هدف از ازدواج را بدست آوردن عشق و محبت، ارزشمندی و احساس امنیت و آرامش می‌دانند.
2- هدف از ازدواج را عشق ورزیدن متقابل و رشد عاطفی و معنوی می‌دانند.
افرادی که احساس تنهایی و ناامنی می‌کنند، احتمالاً به دنبال فردی هستند که خلاء درونی آنها را پر کند و عشق و محبتی را که در جستجویش هستند، به آنها عرضه کند. چنین افرادی، کسانی را می‌خواهند که بتوانند صنعت‌های آنها را برطرف کرده و احساس ارزشمندی و شایستگی را در درون آنها، به وجود آورند. اما مشکل اینجاست که هیچ کس نمی‌تواند، برای دیگری چنین کاری انجام دهد بلکه باید خودمان، برای خود کاری انجام دهیم. همیشه ما مجذوب افرادی می‌شویم که از لحاظ ضعف‌ها، مشکلات، نقاط ضعف، سلامت و... هم سطح ما باشند و ویژگی‌های مشترکی با ما داشته باشند، بنابراین فردی که به دنبال بدست آوردن عشق و محبت از دیگری است جذب فردی می‌شود که او نیز در پی بدست آوردن عشق و محبت است. هر دو طرف امیدوارند که طرف مقابل بتواند فلاء ها و نیازهای وی را برطرف سازد، اما از این امر غافلند که هردو احساس خلاء و نیاز می‌کنند و واقعاً چیزی برای ارائه به یکدیگر ندارند. در نتیجه اگر هدف از ازدواج به گرفتن عشق و محبت باشد و نه یک عشق دو طرفه (یعنی هم دادن و هم گرفتن) هیچ یک از دو طرف رابطه، مناسب و شایستة یکدیگر نیستند. هیچ فکر کرده‌اید که چرا به جای اینکه بپرسیم «فرد مناسب و شایسته برای من چه کسی است؟» نمی‌پرسیم «آیا من فرد شایسته و مناسبی هستم» و یا نمی‌پرسیم که «آیا من فردی هستم که ازدواج را برای یک عشق دو طرفه می‌خواهم یا اینکه فردی ناتوان و نیازمندم که می‌خواهم از طریق ازدواج عشق و محبت و ارزشمندی کسب کنم؟».
علت اصلی متلاشی شدن روابط بین دو نفر، یأس و ناامیدی نسبت به برآورده شدن انتظارات از طرف مقابل است. اما باید دانست که تا زمانی افراد نتوانند خود را دوست بدارند، به خود احترام بگذارند و احساس امنیت و آرامش درونی را برای خود به وجود آورند، قطعاً نمی‌توانند چنین کاری را برای فرد دیگر انجام دهند و چنین انتظاری را برای وی برآورده سازند.
زمانی که هدف شما از برقراری ارتباط، عشق ورزیدن متقابل و درس گرفتن از زندگی باشد، پیدا کردن شخص مناسب و شاید بسیار آسان و راحت خواهد بود.
افرادی که می‌خواهند درمورد خودشان چیزهای بیشتری یاد بگیرند، از لحاظ عاطفی و معنوی رشد کنند و خود مستقل برآورده ساختن نیازهای امنیت، آرامش، ارزشمندی و محبوبیت خود باشند، هرگز مجذوب افراد بسته، سلطه‌گر و نیازمند دریافت عشق از سوی دیگران، نخواهند شد. توجه داشته باشید که پیدا کردن فرد مناسب و شایسته یک شبه صورت نمی‌گیرد بلکه ماهها وقت لازم است تا بفهمید که آیا فرد حامی مناسب شما است یا نه. زمانی واقعاً به کیستی و ماهیت شخص مقابل پی می‌برید که با او دچار تعارض و تضاد شوید و ببینید که این فرد در تعارض ها چه عملی انجام می دهد. برخی از افراد در ظاهر خود را باز و دوست داشتنی جلوه می دهند اما همین که تعارضی پیش می‌آید، عصبانی می‌شوند کناره گیری می‌کنند و به مخالفت و مقاومت می‌پردازند. این افراد به جای اینکه تعارض موجود را بررسی کرده و از آن در مورد خود و طرف مقابل درس بگیرند، به نحوی سعی می‌کنند تا سر و ته قضیه را به هم آورند. پس باید در مورد هر فردی که می‌خواهید با او رابطه برقرار کنید باید ببینید که این فرد چگونه با تعارضات کنار می‌آید و چه مدت طول می‌کشد تا در صورت روی دادن تعارض آن را حل نماید.
هیچکدام از ما فردی کامل و بی عیب نیستیم و می‌توانیم در رابطه با فردی دیگر تعارض هایی را به وجود آوریم. پس باید به این نکته بسیار مهم توجه کرد که در ارتباط با شخص دیگر، وی تمایل دارد که تعارض ها را مورد بررسی قرار دهد تا اینکه با کنترل رفتار خود بخواهد به نحوی جلوی تعارض ها را بگیرد. آنچه مسلم است این است که تعارض ها در همة روابط روی می‌دهند، بنابراین اگر دو طرف رابطه نخواهند از تعارض به وجود آمده در جهت شناخت خود و دیگری استفاده کنند, این تعارض به صورت حل نشده باقی خواهد ماند و در نهایت منجر به از هم پاشی رابطه خواهد شد.
اگر می‌خواهید چیزهای بیشتری در مورد خود فراگیرید و ارتباط را وسیله ای برای محبت و عشق دو طرفه می‌دانید؛ باید در انتخاب فرد مناسب سه نکتة اصلی و بسیار مهم را مدنظر داشته باشید:
1 – فردی که می‌خواهید با او رابطه داشته باشید باید حداقل مقداری جذابیت برای شما داشته باشد. اگر در حلال شش ماه اول ارتباط با کسی، نتوانستید او را از لحاظ فیزیکی خراب ببینید، شانسی برای پیدا شدن جذابیت در آینده وجود نخواهد داشت.
2 – هر دو طرف باید در زمینة دلسوزی، همدلی و توجه به یکدیگر توانا باشند و در رابطة‌ خود با دیگر بیشتر نقش دهنده را داشته باشند تا گیرنده. اگر فرد مورد نظر شما، فقط به خواسته های خود توجه کند و به خواسته‌های شما توجه ای نکند، نمی‌تواند فردی مناسب برای شما باشد. شما نیز چنانچه احساس می‌کنید که فقط به خواسته‌های خود توجه می‌کنید و خواسته های طرف مقابل را درنظر نمی‌گیرید، هنوز آمادگی هنوز برای ازدواج را ندارید.
3 – دو طرف، نباید تعارض ها را به عنوان فرصتی برای برنده شدن و حق به جانب بودن، بدانند، بلکه باید سعی کنند از تعارض های به وجود آمده درس بگیرند و از طریق آنها یکدیگر را بهتر بشناسند.
هرچند عناصر دیگری از قبیل علائق و ارزش های مشترک نیز بسیار حائز اهمیت هستند، اما تا زمانی که سه مورد مذکور در رابطه‌ای وجود نداشته باشد، وجود موارد دیگر نمی‌تواند ضامن مناسبی برای بقاء و پایداری ارتباط باشد.



10 فایده لبخند زدن
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

1. لبخند جذابتان می کند.
همه ما به سمت افرادیکه لبخند می زنند کشیده می شویم. لبخند یک کشش و جذبه فوری ایجاد می کند. دوست داریم نسبت به آنها شناخت پیدا کنیم.
2. لبخند حال و هوایتان را تغییر می دهد.
دفعه بعدی که احساس بی حوصلگی و ناراحتی کردید، لبخند بزنید. لبخند به بدن حقه می زند.
3. لبخند مسری است.
لبخند زدن برایتان شادی می آورد. با لبخند زدن فضای محیط را هم شادتر می کنید و اطرافیان را مانند آهن ربا به سمت خود می کشید.
4. لبخند زدن استرس را از بین می برد.
وقتی استرس دارید، لبخند بزنید. با اینکار استرستان کمتر می شود و می توانید برای بهبود اوضاع وارد عمل شوید.
5. لبخند زدن سیستم ایمنی بدن را تقویت می کند.
به این دلیل عملکرد ایمنی بدن تقویت می شود که شما احساس آرامش بیشتری دارید. با لبخند زدن از ابتلا به آنفولانزا و سرماخوردگی جلوگیری کنید.
6. لبخند زدن فشارخونتان را پایین می آورد.
وقتی لبخند می زنید، فشارخونتان به طرز قابل توجهی پایین می آید. لبخند بزنید و خودتان امتحان کنید.
7. لبخند زدن اندورفین، سروتونین و مسکن های طبیعی بدن را آزاد می کند.
تحقیقات نشان داده است که لبخند زدن با تولید این سه ماده در بدن باعث بهبود روحیه می شود. می توان گفت لبخند زدن یک داروی مسکن طبیعی است.
8. لبخند زدن چهره تان را جوانتر نشان می دهد.
عضلاتی که برای لبخند زدن استفاده می شوند صورت را بالا می کشند. پس نیازی به کشیدن پوست صورتتان ندارید، سعی کنید همیشه لبخند بزنید.
9. لبخند زدن باعث می شود موفق به نظر برسید.
به نظر می رسد که افرادیکه لبخند می زنند اعتماد به نفس بالاتری دارند و در کارشان بیشتر پیشرفت می کنند.
10. لبخند زدن کمک می کند مثبت اندیش باشید.
لبخند بزنید. حالا سعی کنید بدون از بین رفتن آن لبخند به یک مسئله منفی فکر کنید. خیلی سخت است. وقتی لبخند می زنیم بدن ما به بقیه بدن پیغام می فرستد که "زندگی خوب پیش می رود". پس با لبخند زدن از افسردگی، استرس و نگرانی دور بمانید.
پس....همیشه لبخند بزنید.



تقویت حافظه
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->


آیا غذایی وجود دارد که حافظه ما را تقویت کند؟
بسیاری از ما، به‌خصوص دانش‌آموزان، دانشجویان و خلاصه افرادی که به نحوی با امر یادگیری درگیرند، همیشه‌این علامت سوال را در ذهن دارند و کنجکاوند که بدانند چه چیزی باید بخورند تا حافظه‌شان تقویت شود. این مقاله سعی کرده است تا تحقیقاتی را که در این زمینه انجام شده است، به زبانی ساده برای شما شرح دهد تا خود در این‌باره قضاوت کنید.
در حقیقت این سوال جالب، بسیاری از محققان و دانشمندان را هم به مطالعه و تحقیق واداشته است و بر پایه‌این مطالعات، یافته‌های فراوانی مبنی بر وجود ارتباط میان رژیم غذایی و حافظه به دست آمده است. با وجود آنکه بیشتر این تحقیقات بر پایه‌ کمبودهای تغذیه‌ای بیماری آلزایمر و از دست‌دهی حافظه‌ مرتبط با سن است ولی مدارک علمی‌بسیاری نیز نشان می‌دهند که غذاهایی وجود دارند که با خوردن آنها حافظه فرد بالغ سالم نیز تقویت خواهد شد.
پیش از آنکه نظری به‌ این یافته‌ها بیندازیم، باید به دو نقطه ضعف آنها اشاره کرده و آنها را به ذهن بسپاریم. اول اینکه این مطالعات روی حیوانات انجام شده، بنابراین نمی‌توانیم ادعا کنیم که‌این اطلاعات به‌طور کامل منطبق بر بشر است و دوم آنکه حافظه چیزی نیست که به راحتی بتوانیم آن را اندازه‌گیری کرده و میزان تقویتش را بسنجیم. حال با این مقدمه نظری بر این تحقیقات و یافته‌ها می‌اندازیم:
·چند مطالعه علمی‌معتبر نشان داده‌اند که دریافت کربوهیدرات از منابع غذایی که فیبر بالا ولی  شکر یا آرد تصفیه شده کمتری دارند، با بهبود سطح حافظه در ارتباط است. همان‌طور که می‌دانید، غذاهای غنی از فیبر به مدت طولانی‌تری در دستگاه گوارش باقی می‌مانند (برعکس غذاهای حاوی قندهای ساده‌ای مانند شکر و یا آردهای تصفیه شده) و سبب افزایش سریع قند خون نمی‌شوند و قند خون را به مدت بیشتری بالا نگه می‌دارند که ‌این خود سبب عملکرد مناسب‌تر مغز می‌شود.
·براساس مطالعات، خوردن صبحانه‌ای حاوی غذاهای پروتئینی (تخم مرغ، گوشت، لبنیات، حبوبات) و غذاهای نشاسته‌ای پرفیبر (نان‌های تهیه شده از گندم کامل یا غلات پر فیبر) می‌تواند موجب تقویت حافظه و افزایش میزان توجه و دقت فرد شود. همچنین تحقیقات نشان داده‌اند که کولینی که در تخم مرغ وجود دارد، ممکن است برای تولید نروترنسمیتر استیل کولین سودمند باشد. سطوح پایین استیل کولین با بیماری آلزایمر مرتبط است، بنابراین توجه به‌این نکته شاید بتواند روند از دست‌دهی حافظه مرتبط با سن را به تأخیر بیندازد.
·در مطالعه‌ای که روی 70 سگ پا کوتاه انجام شد، دانشمندان متوجه شدند سگ‌های مسنتر که به مدت چند سال از یک رژیم غذایی غنی از مواد آنتی‌اکسیدانی استفاده کرده بودند، عملکرد بسیاری بهتری نسبت به هم‌نوعان جوان خود در آزمون‌ها و یادگیری مهارت‌های جدید داشتند. با وجود اینکه تحقیقات برای اثبات این فرضیه روی بشر هنوز هم ادامه دارد اما دلیلی برای منتظر ماندن ما وجود ندارد. پس به هرم راهنمای غذایی مراجعه و بررسی کنید که به چه مقدار از میوه‌ها و سبزی‌ها که منابع غنی از مواد آنتی‌اکسیدانی هستند نیاز دارید.
·درحالی که مزایای بسیار زیاد اسیدهای چرب امگا 3 برای سلامت انسان ثابت شده است ولی مطالعات روی آنها همچنان ادامه دارد و به تازگی نیز تحقیقات بسیاری برای اثبات نقش این چربی‌ها در پیشگیری از زوال عقل و از دست دادن حافظه در دست انجام است. بهترین منابع اسیدهای چرب امگا 3 : ماهی‌های پرچرب مانند سالمون، ماکرل، قزل آلا، شاه ماهی، ساردین، تن آلباکور و از گیاهان روغن‌های دانه کتان، کانولا، لوبیای سویا و گردو است. پس برای تقویت حافظه خود بهای بیشتری به ماهی در رژیم غذایی خود بدهید.
·60 درصد بدن و تقریبا 75 درصد مغز ما از آب تشکیل شده است، بنابراین پر واضح است که آب روی سلامت ما نقش بسیار مهمی‌ دارد. با اینکه هیچ تحقیقی مبنی بر اینکه نوشیدن آب حافظه را تقویت می‌کند، انجام نشده است ولی می‌دانید که حتی یک کم آبی جزیی نیز به گیجی و اختلال در حافظه منجر می‌شود. به عبارت دیگر، برای نوشیدن آب درنگ نکنید.
در خاتمه باید بگوییم که تمامی ‌این تحقیقات از آنچه هرم راهنمای‌های غذایی به ما توصیه می‌کند، حمایت می‌کنند: رژیم غذایی متعادل با مقدار زیاد میوه و سبزی، پرفیبر که از مقدار زیادی آرد تصفیه شده یا شکر تهیه نشده باشد و مصرف چربی‌های غنی از امگا 3 به جای چربی‌های غنی از اسیدهای چرب اشباع و ترانس.
پس می‌بینید که تقویت ذهن را هم می‌توانیم به منافع داشتن رژیم غذایی متعادل و متنوع اضافه کنیم.