راهکارهای اصولی برای ازدواج سالم
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

شمـا تـا کــنون از طریق مقالات مختلف با مفاهیم واقعی ازدواج سـالـــم آشنا شده اید. ما نکاتی را به شما آموزش داده ایـم که اغلب زوج ها تصمیم دارند آنها را انجام دهند،
امــا معمولا هنگامیکه زمان عمل فرا می رسد در انجام آن شـکسـت مـی خـورند. صـرفا بـاید عاشق شوید و عاشق بـمانید. تنها چیزی که می تواند زندگی مشترک را از خطر
نـابودی نجات دهد، همین است:
تجدید احساسات عاشقانه
البته هیچ کس منکر این قضیه نیست که موفقیت در ازدواج تنها در سایه عشق به وجود نخواهد آمد. شما باید بخواهید؛ بخواهید که برای یکدیگر ارزش قائل باشید و از هم مراقبت کنید. در این راه باید از تمام تلاش خود بهره بگیرید. در حقیقت همان عشقی که بین شما دو نفر وجود دارد، انجام کارهای فوق الذکر را برایتان ساده تر میکند. اگر شما و همسرتان عمیقا عاشق یکدیگر باشید هر دو از جانتان برای دیگری مایه می گذارید و به هیچ وجه به خود اجازه نمی دهید که به اختلافات دامن بزنید.
زمانی که عاشق باشید، احساسات شخصی به شما کمک می کنند تا عواطف طرف مقابل را به درستی درک کنید. غرایزی در شما ایجاد می شود که تا کنون خودتان هم از وجود آنها بی خبر بوده اید. احساس می کنید که باید خونگرم، جذاب، گفتگو گر، صادق، و ستایشگر باشید. تمام این موارد زمانیکه عشق وجود داشته باشد به خودی خود به وجود آمده و کاملا طبیعی می باشند.
اما زمانیکه این احساس عشق دو طرفه وجود نداشته باشد، تمام مواردی که میتوانند به سلامت رابطه کمک کنند، در نظرتان غیر طبیعی جلوه می کنند. غریزه شما بر علیه زندگی مشترکتان قد علم می کند و به سمت جدایی گام بر می دارد. به همین دلیل در این بخش دلایلی جمع آوری شده است که با استناد به آنها می توانید عشق از دست رفته خود را باز یابید. زمانی که مجددا عشق و محبت به زندگی شما باز گردند، این مفاهیم می توانند به شما در حفظ آن تا پایان عمر کمک کنند.
شاید این دسته بندی با آنچه قبلا دیده اید اندکی متفاوت باشد، اما سعی کردیم ساختار آنها را کمی مرتب تر کنیم تا در ذهن خواننده نیز منطقی تر جلوه کند و بتواند مفاهیم کلی را بهتر درک نماید.
راهکار اصولی 1# بانک عشق
در تلاش های بی شائبه من در راه رسیدن به تکنیکی پیرامون حفظ سلامت زندگی مشترک به این نتیجه رسیدم که بهترین راه حل این است که به زوج ها آموزش دهیم چگونه می توانند عاشق یکدیگر شوند و چگونه می توانند این عشق را حفظ کنند. به همین دلیل، اصلی به نام "بانک عشق" را به وجود آوردم تا به وسیله آن زوج ها راحت تر دریابند که چگونه امکان دارد یک لحظه عاشق و دمی دیگر فارغ شد. با درک کلی این مطلب، زوج ها متوجه می شوند که هر کاری که انجام می دهند بر روی رابطه تاثیر مستقیم مثبت و یا منفی در بر دارد. این آگاهی باعث می شود تا همواره به طرف مقابل عشق بورزند و ازدواجشان را از خطر نابودی در امان نگه دارند.
درون وجود هر یک از انسان ها یک بانک عشق وجود دارد که اثرات رفتار دیگران با خود فرد را ثبت و ضبط می کند. هر کسی را که می شناسید یک حساب درون این بانک به نام خود دارد و هر کاری که انجام می دهند می تواند به حسابشان واحدهای عاطفی را بیفزاید یا کم کند. این سیستم شما را به صورت ناخودآگاه به سمت کسانی هدایت می کند که محبت بیشتری نثارتان می کنند. زمانی که شما یک فرد را با نیات خیرخواهانه می بینید، سپرده حساب او سیر صعودی پیدا می کند. زمانی که این سپرده به میزان معینی برسد (تا سر حد عشقی رمانتیک) رابطه صمیمانه و عاطفی میان شما و صاحب حساب به وجود می آید. اما زمانی که از این حد پایین تر رود، احساس نزدیکی و محبت شما نسبت به او از بین خواهد رفت. شما ممکن است به هر کسی که حسابش بالاتر از صفر باشد علاقه داشته باشید، اما فقط عاشق کسی می شوید که سپرده اش بالاتر از مرز عشق باشد.
البته باید به خاطر داشته باشید که احساسات نمی توانند شما را به راحتی تشویق به برقراری ارتباط مطلق با افرادی که خوشحالتان می کنند و یا بالعکس قطع رابطه با کسانیکه موجبات ناراحتی تان را فراهم می آورند، نمایند. زمانیکه با شخصی دارای احساسات بد رابطه برقرار می کنید، عملیات استرداد به صورت اتوماتیک در بانک عشق انجام خواهد شد. و اگر میزان آن بیشتر از سپرده گذاری باشد، حساب شخص مقابل می تواند به نقطه ای در پایین صفر نزول کند. در چنین حالتی بانک عشق تبدیل به بانک تنفر می شود. شما از کسانی که قدری پایین تر از صفر هستند، خوشتان نمی آید و اگر زیر خط نفرت باشند، شما از فرد مورد نظر متنفر خواهید شد.
سعی کنید همسری برای خود برگزینید که از او متنفر باشید!! احساسات شما هر کاری می کنند تا به نحوی از شر او خلاص شوند، شاید تنها راه حل منطقی که در نگاه اول به ذهنتان خطور می کند، طلاق باشد.
خانم ها و آقایون معمولا عادت دارند زمانی به دنبال مشاوره های خانوادگی بروند که در آستانه جدا شدن از هم قرار می گیرند. بانک عشق آنها تمام سپرده های خود را مصرف کرده و تقریبا به خط قرمز نزدیک شده است. از سوی دیگر هر چه از سپرده های بانک عشق کم می شود، موجودی حساب بانک نفرت افزایش پیدا می کند. این امر تا آنجایی ادامه پیدا می کند تا آنها دیگر از اینکه با هم در یک اتاق باشند هم فرار میکنند. آنها حتی نمی توانند به خاطر زندگی مشترکشان یک سال دیگر دندان روی جگر بگذارند و در کنار هم باقی بمانند، چه برسد به اینکه بخواهند دو مرتبه عاشق هم شوند.
اما شغل من این است: کاری کنم تا آنها مجددا عاشق هم شوند. من کاری می کنم تا آنها برداشت از حساب عشق را متوقف سازند و فقط به حساب خود سپرده اضافه کنند. من هر اصلی که برای آنها لازم و ضروری باشد را برایشان توضیح داده و تشریح می کنم.
راهکار اصولی 2# عادات و غرایز
غریزه نوعی الگوی رفتار در آدمی است که از زمان تولد در وجود او نهفته است. عادت ها الگویی هایی هستند که انسان در طول زندگی آنها را یاد می گیرد. هر دوی آنها بارها و بارها بدون هیچ وقفه ای همواره تکرار می شوند. اهمیت این دو مطلب در مقوله مورد بحث ما این است که هر دو، نوعی الگویی رفتاری به شمار می روند و همانطور که می دانید این الگوهای رفتاری هستند که برداشت و سپرده گذاری در بانک عشق را مقدور می سازند. از سوی دیگر بخش اعظم رفتار و خصوصیات فردی هر انسان از غرایز و عادات او نشات می گیرد.
غریزه و عادت می توانند سپرده گذاری هایی در بانک عشق انجام دهند. لذا دانستن این مطلب که چگونه می توان به انجام چنین کاری تمایل پیدا کرد، امری ضروری است. زمانی که نحوه اجرای آنرا فراگرفتید، سپرده گذاری به طور مکرر و بدون توقف انجام میپذیرد.
متاسفانه بسیاری از غرایز و عادات ما مانند فوران خشم و غضب منجر به کاهش موجودی حساب عشق می شود و از آنجاییکه امکان وقوع آنها بالاست، می توانند خطر جدی در نابودی حساب شما داشته باشند. اگر می خواهید به راستی در زندگی خود موفق باشید باید جلوی برخی از غرایز خود را بگیرید و بعضی از عادات خود را به دست فراموشی بسپارید. البته چشم پوشی از غرایز خیلی مشکل تر از عادت ها است، اما با اندکی تلاش می توان از هر دوی آنها اجتناب کرد.
همچنان که در بحث های آتی در مورد راهکارهای اصولی دیگر بحث خواهیم کرد، در ذهن خود، ارزش عادات خوب و ضرر عادات بد را مد نظر قرار دهید، چراکه در صورت تکرار تاثیرشان چند برابر خواهد شد.
1-سعی کنید بیشتر از آنکه در انتظار دریافت چیزی از همسرتان باشید چیزی به او ببخشید اگر هدف شما ایجاد حس رضایت و خوشبختی در همسرتان باشد مطمئن باشید فرصت های بی شماری برای رسیدن به این هدف پیدا خواهید کرد در این صورت شما نیز از لطف و محبت همسرتان برخوردار خواهید شد. زیرا انسان ها همواره سعی می کنند خوبی های دیگران را جبران کنند.
2- از همسرتان انتظارات غیر واقعی نداشته باشید. اجتناب از انتظارات غیر واقعی می تواند از بروز بسیاری درگیری ها عصبانیت ها و سر خوردگی ها جلوگیری کند انتظار نداشته باشید همسرتان کامل و بی نقص باشد در ضمن هیچگاه او را با دیگران مقایسه نکنید.
3- سعی کنید نسبت به همه چیز دیدی مثبت داشته باشید.
4- به راه هایی فکر کنید که می توانید همسرتان را نسبت به انجام کارهایی که دوست دارید ترغیب کنید اگر این روش موثر نبود روش های دیگر را امتحان کنید و به یاد داشته باشید که تحسین و تعریف به موقع می تواند یک انگیزه قوی باشد
5- اهداف خود را طبقه بندی کنید و افکار خود را بر مهمترین هدفتان یعنی داشتن یک محیط خانوادگی آرام و شاد متمرکز کنید
6- هیچ گاه با همسرتان وارد جنگ قدرت نشوید به جای این کار با او به توافق برسید
7- همسرتان را به خاطر اشتباهاتش سرزنش نکنید در عوض سعی کنید روشی در پیش بگیرید که از تکرار این اشتباهات جلوگیری کند وقتی شما همسرتان را به خاطر اشتباهاتش سرزنش می کنید احساسات او را جریحه دار می کنید و باعث آزار او می شوید.
8- اگر خدای ناکرده همسرتان به شما توهین کرد سکوت کنید و با او مقابله به مثل نکنید. با این کار از بروز بسیاری از بحث های غیر ضروری جلوگیری می کنید این لحظات به سرعت سپری خواهند شد و شما می توانید در زمان بهتری با همسرتان درباره رفتارش صحبت کنید ( البته این بدان معنا نیست که تصور کنید الزاما باید با یک همسر بدزبان و بدخو کنار بیایید و همیشه کج رفتاری های او را تحمل کنید, این مشکل دیگری است و راه حل های دیگری دارد)
در زمان حال زندگی کنید اشتباهات و وقایع تلخ گذشته را فراموش کنید و سعی کنید شرایط زندگی امروزتان را تغییر دهید
9- همواره از همسرتان بپرسید : برای اینکه زندگی ما شاد و دلپذیر باشد من چه کاری می توانم انجام دهم.

 


چطور عادات خوب به عادات بد تبدیل می شوند ؟
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

خیلی غیرعادی نیست که عادت های خوب به عادت های بد تبدیل شوند. این اتفاق معمولاً زمانی می افتد که عادات خوب تا حد افراط پیش می روند. به همین خاطر است که باید همیشه مراقب رفتارهایتان باشید، حتی اگر رفتارهایی مثبت باشند.
آنهایی که می خواهند همه چیز همیشه بهترین باشد، آدمهای موفقی هستند، حداقل تازمانیکه خیلی افراطی پیش نروند. وقتی این حساسیت هایشان منجر به کمال گرایی محض می شود، عادات خوبشان به عادت های بد تغییر می یابد. و وقتی به این نقطه می رسند، درست کردن اوضاع دیگر خیلی سخت می شود.
گاهی اوقات بعضی ها تمیزی و پاکیزگیشان را به یک عادت بد مبدل می کنند. اول همه چیز خیلی خوب شروع می شود. هدفشان فقط این است که همه چیز مرتب و تمیز باشد و برای رسیدن به چنین هدفی وقت زیادی می گذارند. بعد کم کم به افراط کشیده می شود. هر لکه و گرد و خاکی عصبیشان می کند و بدتر از همه این است که از عالم و آدم توقع دارند که مثل خودشان وسواس داشته باشند.
دو موقعیت بد دیگر هست که بعضی ها عادت پس انداز کردن را به یک عادت بد تبدیل می کنند. اولین حالت زمانی است که فرد برای روز مبادا یا برای آینده خود شروع به پس انداز کردن می کند. برای اینکار آنها یک حساب پس انداز باز کرده و شروع به پرکردن آن می کنند. اگر بخواهند این عادت خوب را به افراط بکشند، مطمئناً به یک فرد خسیس تبدیل خواهند شد. و چون پولی که درمی آورند باید روانه حساب پس اندازشان شود، دیگر حتی برای بچه هایشان لباس نو نمی خرند. اینها همانهایی هستند که از فرط خست ماشینی سوار می شوند که هر هفته باید به تعمیرگاه برود.
موقعیت مشابه این زمانی است که افراد شروع به خرید عمده می کنند. در ابتدا اینطور به نظر می رسد که اجناس مختلف را ذخیره می کنند اما این انبار کردن ها در حد معقول باقی نمی ماند. اگر این رفتار به یک عادت بد تبدیل شود، سرتاسر انباری، گاراژ، پارکینگ و همه کمدها با موادغذایی و موادشوینده اضافی پر می شود.
ممکن است فکر کنید که چطور توجه و نگرانی درمورد اطرافیان و دیگران می تواند به یک عادت بد تبدیل شود. آدمهایی که اینقدر به فکر دیگران هستند افرادی مهربان و خیرخواهند که مراقب سلامت اطرافیانشان هستند. عادت بد زمانی ایجاد می شود که این آدمها نیازهای دیگران را خیلی مقدم بر نیازهای خود قرار می دهند و این وضعیت اختلالات و مشکلات روحی-روانی بسیاری را برای فرد ایجاد خواهد کرد.
احتمالاً شنیده اید که هیچ سوالی احمقانه نیست. معمولاً افراد به سوال کردن در کلاس درس و محل کار تشویق می شوند اما این رفتار زمانی به یک عادت بد تبدیل می شود که افراد بدون هدف و منظور یکسره سوال می کنند. این سوال کردن ها گاهی آنقدر زیاد می شود که دیگر وقتی برای انجام کار نمی ماند.
این مثال ها نشان می دهد که به دنبال هر افراط گرایی یک عادت بد ایجاد خواهد شد. باملاحظه و مهربان باشید اما نه به قیمت از دست دادن سلامت خودتان. حتماً باید یک حساب پس انداز داشته باشید اما مطمئن شوید که نیازهای خانواده تان هم حتماً برآورده شود. اجازه ندهید که عادت های خوبتان به عادت های بد تبدیل شود و زندگی را برایتان دشوارتر کند. همیشه یادتان باشد، رمز موفقیت در حفظ تعادل است.




10 راهکار اصولی برای متحول کردن زندگی
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

رشد و پیشرفت نتیجه ایجاد تغییر و تحول در زندگیست. اگر همچنان در وضعیت فعلی خود باقی بمانید، هیچ گاه به رشد و تعالی نمی رسید. شیوه ی تفکر و عملکرد خود را تغییر دهید تا بتوانید به کلیه اهداف خود دست پیدا کنید. باید توجه داشت که تغییر و تحول از یک روند ممتد پیروی کرده و هیچ گاه متوقف نمی شود. به محض متوقف شدن تغییر و تحول، رشد و پیشرفت شما هم متوقف می گردد.
ما قصد داریم تا در این مقاله مهم ترین تکنیک های موجود در زمینه ایجاد تغییر و تحول در زندگی را به شما معرفی کنیم.
1- ریتم زندگی خود را آرام کنید
شما نیاز به زمان دارید تا بتوانید فکر کنید و افکار خود را در زندگی فردی بازتاب دهید. اگر تمام مدت سرتان شلوغ باشد، وقت کافی برای فکر کردن به اهداف خود ندارید چه برسد به اینکه بخواهید دست به عمل بزنید و زندگیتان را تغییر دهید. پس ریتم زندگی خود را آرام و ملایم نمایید و برای تغییر در زندگی خود فضا ایجاد کنید.
سعی کنید آهسته به جلو پیش بروید تا در عین حال بتوانید بیش از پیش از زندگی لذت ببرید. مشغولیت های بی مورد نه تنها لذت تماشای مناظر بی نظیر زندگی را از شما می گیرند بلکه باعث می شوند که شما هیچ حسی نسبت به اینکه کجا هستید، به کجا می روید، و چه کاری انجام می دهید نیز نداشته باشید.
ادی کانتور
2- خواستار تغییرباشید
"تمایل داشتن" ضروری است. این زندگی شماست، هیچ کس نمی تواند در آن تغییر ایجاد کند مگر خود شما. اگر خودتان خواستار تغییر نباشید، آنگاه هیچ چیز در این دنیا نمی تواند شما را مجبور به تغییر کند.
به این منظور در ابتدا باید به خود بگویید که با ایجاد تغییر، زندگی من از شرایط فعلی بهتر خواهد شد. اصلاً مهم نیست که زندگی شما تا چه اندازه خوب است به هر حال باز هم جای پیشرفت و ترقی وجود دارد. از سوی دیگر اگر تصور می کنید که زندگیتان اصلاً خوب نیست، باز هم ناامید نشوید، همیشه جای امیدواری برای بهبود اوضاع جود دارد. به خودتان بقبولانید که همیشه توانایی ایجاد تغییرات مناسب در زندگی را دارید.
3- مسئولیت پذیر باشید
قبول مسئولیت های زندگی یک "باید" است. دیگران را به خاطر اتفاقات بدی که در زندگیتان رخ می دهد سرزنش نکنید. انگشت سرزنش خود را به سوی خانواده، دوستان، کارفرما و یا وضعیت بد اقتصادی جامعه نشانه نگیرید. خوبی و بدی موجود در زندگی مستقیماً به عملکرد فردی شما بستگی دارد. زمانیکه مسئولیت این موارد را پذیرفتید، آنگاه می توانید انتظار ایجاد تغییرات شگرفی را در زندگی خود داشته باشید.
باید تصمیم بگیریم که خودمان و نه اوضاع و احوال پیرامونمان را تغییر دهیم. با این روش می توانیم خیلی موثرتر عمل کنیم.
استفان کوی
4- ارزش های اصلیتان را مرور کنید
در اعماق قلب هر فرد اصولی وجود دارد که وی به شدت به آنها معتقد است. از خود سوال کنید ارزشمندترین چیزی که در زندگیتان وجود دارد چیست؟ احساس می کنید برای داشتن یک زندگی موفق باید چه اصولی را رعایت کنید؟ اینها ارزش هایی هستند که خودتان باید نسبت به آنها آگاهی داشته باشید. آنها را پیدا کنید و به خودتان یادآوری نمایید.
5- دلایل مهم زندگیتان را پیدا کنید
ایجاد تغییر کار ساده ای نیست چراکه شما باید بر سکون حاکم بر زندگی خود غلبه کنید. درست مثل یک شاتل فضایی که برای غلبه بر جاذبه ی زمین نیاز به یک موشک پرقدرت دارد. شما هم برای غلبه بر سکون موجود در زندگی نیاز به یک منبع پرقدرت انرژی دارید. دلیل شما برای تغییر درست همان منبع انرژی است. برای پیدا کردن این دلایل ببینید چه چیزهایی برایتان مهم هستند.
6- افکار نیرو بخش را جایگزین افکار محدود کننده کنید
افکار محدود کننده جزء بزرگترین موانعی هستند که شما را از پیشرفت در زندگی محروم می کنند. ابتدا باید آنها را پیدا کنید تا بعداً بتوانید بر آنها غلبه کنید. به منظور تشخیص این قبیل افکار در ذهن خود به دنبال افکاری باشید که شامل عبارات زیر هستند:
"من نمی توانم...."
"قادر نیستم که ...."
"من هیچ وقت نتوانستم ...."
"هیچ راهی وجود ندارد که ...."
هر زمان که در ذهن خود به یکی از این افکار برخورد کردید، آن را یادداشت نمایید و یک تفکر نیرو بخش را جایگزین آن نمایید. در مقابل هر جمله منفی یک جمله ی مثبت بنویسید.
7- عادات خوب را جایگزین عادات بد کنید
شما می بایست علاوه بر افکار محدود کننده، عادات بد خود را نیز پیدا کنید. آیا عاداتی هستند که همیشه شما را از اقدام کردن باز می دارند؟ آیا رفتارهایی هستند که باید از آنها دست بشکنید؟ بهتر است که لیستی از آنها تهیه نمایید.
سپس به جای اینکه سعی کنید آنها را ترک کنید، یکسری عادات مثبت برای جایگزین نمودن آنها در نظر بگیرید. فرض کنید یکی از عادات بد شما تماشای بیش از اندازه تلویزیون است. به جای اینکه مدت زمان تماشای تلویزیون را کم کنید، به انجام کاری فکر کنید که جایگزین تلویزیون شود. به عنوان مثال می توانید مطالعه کردن را انتخاب کنید.
8- برای خود الگو و مربی انتخاب کنید
پیدا کردن یک الگو در زندگی کمک بزرگی در راه تعالی آرمان ها محسوب می شود. او می تواند شما را راهنمایی کرده و مشکلات و موانع موجود بر سر راهتان را یادآوری نماید. با این کار می توانید در وقت و ان‍رژی خود صرفه جویی کنید.
البته پیدا کردن یک مربی خوب ساده نیست و در ابتدا شما باید به او ثابت کنید که فرد مستعد و قابلی هستید. سعی کنید در نظر او فرد مفیدی جلوه کنید. در کارها کمکش کنید تا ثابت کنید که شاگرد زرنگی هستید و این ارزش را دارید که بر روی شما سرمایه گذاری کند.
9- انتظارات منطقی داشته باشید
باید از ابتدای راه انتظارات منطقی را در ذهن خود بپرورانید. کار شما در مراحل ابتدایی به مراتب ساده تر است و هر چه جلوتر می روید موانع و مشکلات هم بیشتر می شوند. تغییر و تحول نیازمند زمان است به ویژه اگر بخواهید تغییرات دائمی در زندگی خود ایجاد کنید. انتظارات منطقی، شما را در شرایط سخت همچنان پابرجا نگه می دارند.
10- پیوسته در حرکت باشید
مسئله اصلی آغاز نمودن کار است. زمانیکه شروع کردید، آنوقت می توانید با سرعت دلخواه به جلو پیش بروید. درست مثل هل داد ماشین، در ابتدا باید نیروی زیادی به آن وارد کنید تا راه بیفتد، اما وقتی راه افتاد نیاز به انرژی کمتری دارد.
همیشه در حال بهبود زندگی خود باشید. سعی کنید هر روزتان بهتر از دیروز باشد. همانطور که قبلاً هم گفتیم تا تغییر و تحول نباشد، خبری از رشد و پیشرفت هم نخواهد بود.



چه کنیم تا فراموش نکنیم ؟
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

به همین ترتیب، وقتی تلاش می‌کنیم شعری را به خاطر بیاوریم، کلمات به ذهنمان راه نمی‌یابند. ما اغلب با شروعی دوباره می‌توانیم حرکت‌ها و کلمات مورد نظرمان را بازیابیم اما ...
 
به گزارش جام جم آنلاین، وقتی سعی می‌کنیم با تا زدن تکه‌ای کاغذ، کلاه درست کنیم یا برای ساخت سبد گل، رشته‌های حصیر را به هم گره بزنیم، آنچه روی می‌دهد کاملا واضح است. وقتی در این کار موفق نمی‌شویم می‌گوییم «یادم نمی‌آید.» این گفته فوق‌العاده دقیق است. مراحل اصلی کار با کاغذ یا حصیر از یادمان رفته است.
به همین ترتیب، وقتی تلاش می‌کنیم شعری را به خاطر بیاوریم، کلمات به ذهنمان راه نمی‌یابند. ما اغلب با شروعی دوباره می‌توانیم حرکت‌ها و کلمات مورد نظرمان را بازیابیم، ما مراحلی را که به بخش فراموش شده مربوط می‌شوند، بارها و بارها بررسی می‌کنیم تا این که دوباره در ذهنمان ظاهر شود. به این ترتیب، شرایطی را که تحت آن شرایط کلاه کاغذی می‌ساختیم یا شعری را آموختیم دوباره فراهم می‌کنیم و بقیه مطالب مربوطه نیز به یادمان می‌آید.

فراموش کردن یک اسم خاص

اسامی خاص به راحتی فراموش می‌شوند و آشکار است که برخی از آنها را از یاد برده‌اید. برای این که بتوانید یک اسم خاص را به خاطر بیاورید، هر چه را که تصور می‌کنید به آن شخص یا شیء مورد نظر مربوط می‌شود، بررسی کنید. سپس حروف الفبا را به آرامی مرور کنید و بکوشید آن اسم را تلفظ کنید. گاهی از سرعت خود در انجام این کار و رسیدن به نتیجه شگفت‌زده می‌شوید. در مواقع دیگر، از این که به اسم مورد نظر خیلی نزدیک شده‌اید، اما آن را به یاد نمی‌آورید عصبی می‌شوید. هرچند شاید روز بعد بدون این که به موضوع فکر کنید، همان اسم را به یاد آورید و از این یادآوری غیرمنتظره تعجب کنید.
اگر از پیش بدانید که باید افراد را به اسم خطاب کنید، می‌توانید به شیوه‌های گوناگون امکان موفقیت خود را در این کار افزایش دهید. برای مثال، قبل از بردن دوست خود به یک باشگاه، اسامی اعضای آن باشگاه را بخوانید و مرور کنید یا به محض رسیدن به جلسه و قبل از شروع معارفه، اسامی اشخاصی را که می‌بینید در ذهن خود تکرار کنید.
شما بسادگی می‌توانید فراموشکاری خود را با متانت و لطف بپذیرید. همیشه می‌توانید به پیری خود متوسل شوید. می‌توانید به دوستی که نامش را از یاد برده‌اید بگویید که همیشه نام کسانی را فراموش می‌کنید که بیشتر می‌خواهید به یادشان باشید و با این گفته دوست خود را خشنود سازید. (اگر نگران از یاد بردن نام کسانی باشید که برایتان اهمیت دارند، این مورد بیشتر مصداق پیدا می‌کند.) یا موردی را تعریف کنید که کارمندی نام شما را پرسیده و شما آن را فراموش کرده‌اید.
روش مفید دیگر آن است که ضمن دراز کردن دستتان به سوی کسی که مدت‌هاست وی را ندیده‌اید، خود را معرفی نمایید. این کاری مودبانه است و احتمالا فرد دیگر هم به همین صورت عمل می‌کند.

فراموش کردن آنچه می‌خواستید بگویید

البته دامنه فراموشی شما به یک کلمه یا اسم محدود نمی‌شود. گاهی ممکن است نقل‌قول‌ها مفید باشند؛ اما در صورتی که شکل درست آنها به ذهن خطور کند.
اگر هنگامی که همراه دیگران سرود ملی می‌خوانید و بخشی از سرود را فراموش کردید، می‌توانید لب‌هایتان را به گونه‌ای حرکت دهید که به نظر بیاید با دیگران همراهید. اما اگر در افتتاحیه مراسمی از شما بخواهند که به تنهایی آن را بخوانید، این شیوه موثر نخواهد بود. افرادی که عرق ملی دارند، سرود کشور خود را از روی نوشته نمی‌خوانند. هیچ چیز بجز تمرین کافی موثر نیست.
فراموش کردن آنچه می‌خواستید بگویید موردی خاص است. در یک گفتگوی مودبانه شما منتظر می‌مانید تا صحبت طرف مقابل تمام شود. سپس متوجه می‌شوید چیزی را که می‌خواستید بگویید از یاد برده‌اید. اگر دیگران متوجه شوند که شما می‌خواستید چیزی بگویید، پریشانی و آشفتگی‌تان بیشتر می‌شود. یک راه‌حل این است که حرفتان را در ذهن خود تکرار کنید. راه‌حل دیگر این است که از امتیاز سالخورده بودن استفاده و کلام گوینده را قطع کنید؛ راه‌حل دیگر، یادداشت کردن چیزی است که در نظر دارید بگویید. (دیگران تصور می‌کنند حرف‌های گوینده را می‌نویسید(
اگر هنگام صحبت کردن از موضوع اصلی منحرف شوید نیز همین مشکل بروز می‌کند. شما مطلبی فرعی را تمام می‌کنید و نمی‌توانید علت مطرح کردن آن موضوع یا صحبت‌های قبلی خود را به خاطر آورید. راه‌حل ساده آن است که به مسائل حاشیه‌ای نپردازید؛ یعنی خودتان کلام خود را قطع نکنید. همیشه جمله‌های طولانی چنین مشکلاتی را ایجاد می‌کنند.
وقتی به زبانی صحبت می‌کنید که تسلط چندانی به آن ندارید، احتمال بروز چنین مشکلی زیاد است. البته این مورد مختص سن خاصی نیست. از این رو بیان کردن یک جمله مرکب همیشه اشتباه است. بهترین کار استفاده از جمله‌های ساده است. در دوران پیری حتی اگر به زبان مادری خود صحبت کنید، احتمال بروز چنین مشکلی وجود دارد.

فراموش کردن کاری که می‌خواستید انجام دهید

10 دقیقه قبل از ترک خانه گزارش وضع هوا را می‌شنوید: احتمال دارد که پیش از بازگشت شما باران ببارد. به ذهنتان می‌رسد که با خود چتر بردارید. (مفهوم این جمله کاملا مشخص است: برداشتن چتر به ذهنتان خطور می‌کند.) اما هنوز آماده انجام این کار نیستید و 10 دقیقه بعد خانه را ترک می‌کنید؛ بدون این که چتری با خود برده باشید. بهترین راه‌حل چنین مشکلی این است که در صورت امکان به محض خطور فکر به ذهنتان آن کار را انجام دهید؛ چتر را به دستگیره در آویزان کنید یا آن را کنار کیف دستی یا ساکتان قرار دهید یا به شیوه‌ای دیگر فرآیند همراه بردن چتر را آغاز کنید. از همین روش می‌توانید برای یادآوری کارهایی استفاده کنید که بلافاصله انجام نمی‌شوند. نیمه‌شب به ذهنتان می‌رسد که زمان ارسال مدارک به سازمان بازنشستگی فرارسیده است. روز بعد فراموش می‌کنید که مدارک را بفرستید. به محض این که فکری به ذهنتان خطور کرد، آن را عملی کنید؛ از جا بلند شوید و مدارک بازنشستگی خود را روی میز صبحانه بگذارید.
همچنین همین مشکل زمانی بروز می‌کند که فکر خوبی در سر دارید و سپس آن را فراموش می‌کنید. اگر این افکار به طور معمول نیمه‌شب‌ها به سراغتان می‌آید، یک دفترچه یادداشت یا ضبط صوتی را کنار تختخوابتان قرار دهید. اگر با فرد دیگری هم‌اتاق هستید، از قلمی که چراغ دارد استفاده کنید. با یک دفتر یادداشت جیبی یا ضبط صوت، می‌توانید کارهایی را که می‌خواهید در آینده انجام دهید به خاطر سپارید. این شیوه برای همه افراد، بویژه سالخوردگان، مفید است. چنین روشی زندگی را شادتر و لذتبخش‌تر می‌کند. به جای تکیه بر حافظه خود، از یادداشت‌ها استفاده کنید.

فراموش کردن انجام به موقع کارها

ما بندرت خوردن آسپرین را برای سردرد فراموش می‌کنیم؛ اما خیلی پیش می‌آید که خوردن قرص مربوط به بیماری‌های ناپیدایی مانند فشار خون بالا را از یاد ببریم. تفاوت در چیست؟ ما به 2 دلیل آسپرین مصرف می‌کنیم: سردرد، خوردن قرص را به ما یادآوری می‌کند و وقتی این کار را می‌کنیم، نتیجه سریعی حاصل می‌شود، سردرد رفع می‌شود. فشار خون بالا یا داروهای آن، چنین تاثیری ندارند. به طور کلی، اگر ضرورت دارد که چنین داروهایی را به طور مرتب مصرف کنیم، به 2 چیز نیاز داریم: یک یادآوری و یک نتیجه تقویت‌کننده.
از یک تقویم دیواری بزرگ و تبلیغات استفاده کنید آن را در جایی آویزان کنید که همیشه جلوی چشمتان باشد
فرض کنید باید قرصی را روزی 2 بار  صبح و شب  مصرف کنید. کاری را که تقربیا همیشه در همان ساعت‌ها انجام می‌دهید، مثل مسواک زدن دندان‌هایتان در نظر بگیرید. با یک نوار لاستیکی، جعبه قرصتان را به دسته مسواکتان ببندید. وقتی برای استفاده از مسواک جاقرصی را بر می‌دارید، یادتان می‌آید که باید قرصتان را بخورید. به احتمال زیاد، بسیاری از کارهایتان را هر روز و به طور منظم انجام می‌دهید  کارهایی مثل غذا خوردن، شانه‌زدن موها، لباس پوشیدن و لباس کندن. شما می‌توانید از این فعالیت‌های عادی مثل یک ساعت شماطه‌دار استفاده کنید تا زمان انجام کارهای دیگر را به شما یادآوری کنند.
در خصوص نتیجه تقویت‌کننده، سعی کنید موفقیت خود را در انجام بموقع کارها ثبت کنید. یک تقویم و یک قلم مشکی نوک‌پهن تهیه کنید. برای مثال، فرض کنید که باید 4 بار در روز قطره‌ای را در چشم‌هایتان بچکانید. هر بار که قطره را می‌ریزید، یک‌چهارم فضایی را که برای هر روز در تقویم در نظر گرفته شده است، سیاه کنید. در پایان روز، اگر ریختن قطره را فراموش نکرده باشید، همه آن فضا سیاه خواهد بود. با گذشت چند روز، می‌توانید به تقویم سیاه شده بنگرید و به خود تبریک بگویید. به احتمال بسیار زیاد، شما به سیاه کردن تقویم ادامه خواهید داد.

فراموش کردن محل قرار دادن چیزهای گوناگون

«عینک من کجاست؟»، «کلیدهای اضافی ماشین کجاست؟» این وسایل را هزار جا ممکن است گذاشته باشید و اگر نتوانید بخوبی سابق ببینید، یافتن آنها به مراتب دشوارتر است. شما برای یافتن عینکتان به عینک نیاز دارید و حتی وقتی آن را به چشمتان زده‌اید نیز در یافتن کلیدها با مشکل مواجه می‌شوید. انگشت‌هایتان که در فضای تاریک به جستجو می‌پردازند نیز بسرعت سابق اشیا را از هم تشخیص نمی‌دهند. از نابینایان بیاموزید. تنها راه‌حل این است که «جای هر چیزی مشخص باشد و هر چیزی سر جای خود قرار گیرد.»
یافتن چیزهایی که بدقت پنهان کرده‌اید، خیلی دشوارتر است. می‌گویند هیچ کس جایی را که گنجی در آن دفن کرده است فراموش نمی‌کند، اما بسیاری از سالخوردگان آرزو می‌کنند ای کاش چنین چیزی صحت ‌داشت. شما یک ماه دور از خانه خواهید بود و چیزهای باارزشی در خانه دارید که دوست ندارید به سرقت روند. به جای این که آنها را در بانک بگذارید، آنها را به زیرزمین یا به اتاق زیرشیروانی می‌برید و با مهارت در میان جعبه‌ها، چمدان‌ها، لباس‌ها، کتاب‌ها و اثاثیه کهنه پنهان می‌کنید. مطمئن هستید هیچ دزدی وقت خود را صرف گشتن تمام آن خرت و پرت‌ها نخواهد کرد. سپس، وقتی بازمی‌گردید، خودتان باید همان مقدار وقت را صرف گشتن کنید. چون به یاد نمی‌آورید که آخرین بار آنها را کجا گذاشته‌اید. (در ضمن، سارقان باتجربه محلی را که افراد بی‌تجربه تصور می‌کنند توجه کسی به آن جلب نمی‌شود و اشیای گرانبهای خود را در آن مخفی می‌کنند، بخوبی می‌شناسند.) به احتمال زیاد کسی که گفته بود هیچ کس محلی را که در آن گنجی را دفن کرده فراموش نمی‌کند، گوشه چشمی به دزدان دریایی داشته است. اما آنها نیز از خطر فراموشکاری آگاهند و نقشه تهیه می‌کنند. اگر آنها چنین کاری نمی‌کردند، این همه داستان درباره گنج‌های مدفون وجود نداشت. شما نیز می‌توانید به تهیه نقشه‌ای که موقعیت گنج شما را نشان دهد و گذاشتن آن نقشه در جایی که به سهولت بتوانید آن را بیابید، این مشکل را حل کنید.
مشکل وقتی بدتر می‌شود که فراموش می‌کنید گنجی را مخفی کرده‌اید. شما قدری بیش از میزان مورد نیازتان پول نقد دارید و نمی‌خواهید آن را در خانه رها کنید. پس چند عدد اسکناس را لای کتابی در قفسه کتاب‌ها می‌گذارید. سال‌ها بعد، کسی که در یک فروشگاه کتاب‌های دست دوم می‌پلکد آنها را می‌یابد. به دنبال نام شما روی صفحه نخست کتاب می‌گردد و خدابیامرزی نثارتان می‌کند. هرگز فراموش نکنید که فراموش کردن بسیار آسان است.

فراموش کردن قرارهای ملاقات

باید در زمان خاصی از روز، هفته یا ماه، از بسیاری چیزهای مورد علاقه‌تان  ناهار خوردن با یک دوست یا دیدن یک برنامه تلویزیونی ویژه  لذت ببریم، اما تنها در صورتی می‌توانیم لذت ببریم که آنها را به یاد داشته باشیم و مشکل همین جاست. یک تقویم یا دفتر مخصوص قرار ملاقات‌ها این مشکل را حل می‌کند، البته به شرطی که 2 نکته دیگر را به یاد آوریم: 1- قرارهای خود را ثبت کنیم و 2- به دفتر نگاه کنیم. استفاده مستمر از تقویم می‌تواند سهم بزرگی در لذت بردن از زندگی داشته باشد. اما برای بسیاری از سالمندان استفاده از آن دشوار است.
برای سهولت کار، نخست از یک تقویم دیواری بزرگ و تبلیغات استفاده کنید. آن را در جایی آویزان کنید که همیشه جلوی چشمتان باشد؛ برای مثال، روی دیوار دستشویی. اگر مدام آن را ببینید. احتمال این که به قرارهای درج شده در آن توجه کنید، بیشتر می‌شود و به دیگر قرارهایی فکر خواهید کرد که باید به این فهرست اضافه شوند. به این ترتیب مدام متوجه چیزهایی می‌شوید که باید ثبت کنید، نه فقط تعهدات آشکار خود، بلکه فرصت‌هایی که باید در زمان مقرر مورد ملاحظه قرار گیرند. حتی یک نظر اجمالی به ساعت‌ها و روزهای برنامه‌ریزی دقیق‌تری برای زندگیتان سوق دهد. وقتی استفاده از دفتر جیبی و یادداشت کردن قرارهای ملاقات برایتان جا بیفتد، گامی بزرگ برای نیل به یک زندگی لذتبخش‌تر برداشته‌اید.




از روانشناسی رنگها چه میدانید ؟
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

خلاصه : خواص رنگ سفید، مشکی، صورتی و ...
متن کل خبر : تعریف رنگ
در سال 1666، اسحاق نیوتن، دانشمند نامدار انگلیسی، کشف کرد که چنانچه نور خالص سفید از یک منشور عبور داده شود، به رنگ‌های قابل رؤیت تجزیه می‌شود. نیوتن همچنین کشف کرد که هر رنگ از یک طول موج منحصر به فرد تشکیل شده و قابل تجزیه به رنگ‌های دیگر نیست.
آزمایش‌های بعدی نشان داد که با ترکیب نورها می‌توان رنگ‌های مختلف را ایجاد کرد. برای مثال، نور قرمز در ترکیب با نور زرد، رنگ نارنجی را به وجود می‌آورد. رنگی که بر اثر ترکیب دو رنگ دیگر به وجود آید را ترکیبی می‌گویند. بعضی از رنگ‌ها، مثل زرد و ارغوانی، در صورت ترکیب شدن، همدیگر را خنثی می‌کنند و نور سفید می‌سازند. این رنگ‌ها را نیز رنگ‌های مکمّل می‌نامند.
تاثیرات رنگ‌ها از نظر روان‌شناسی
با وجودی که اثر رنگ‌ها تا حدودی ذهنی است و در مورد اشخاص مختلف فرق می‌کند امّا برخی از تاثیرات رنگ‌ها دارای معنی یگانه‌ای در سراسر جهان هستند. رنگ‌هایی که در طیف رنگ‌ها در ناحیه قرمز قرار دارند به عنوان رنگ‌های گرم شناخته می‌شوند که این دامنه‌اش از احساسات گرم و صمیمانه تا احساس خشم و عصبانیت متغیر است.
رنگ‌هایی که در ناحیه آبی طیف قرار دارند، رنگ‌های سرد نامیده می‌شوند و شامل آبی، ارغوانی و سبز هستند. این رنگ‌ها معمولاً آرامش بخشند امّا گاهی نیز ممکن است احساس غمگینی و بی‌تفاوتی را به ذهن آورند.
روان‌شناسی رنگ‌ها به عنوان روش درمان
در برخی از فرهنگ‌های قدیمی، از جمله مصری‌ها و چینی‌ها، از رنگ‌ها برای درمان استفاده می‌شده است. این کار که گاهی به آن نور درمانی یا رنگ شناسی نیز گفته می‌شود هنوز هم به عنوان روش درمان جایگزین مورد استفاده قرار می‌گیرد.
در این روش:
•از رنگ قرمز برای تحریک بدن و ذهن و افزایش تمرکز استفاده می‌شود.
•از رنگ زرد برای تحریک اعصاب استفاده می‌شود.
•از رنگ نارنجی برای بالا بردن سطح انرژی استفاده می‌شود.
•از رنگ آبی برای کاهش درد و تسکین بیمار استفاده می‌شود.
•از رنگ نیلی برای تسکین ناراحتی‌های پوستی استفاده می‌شود.
اغلب روان‌شناسان به رنگ درمانی به دیده شک و تردید می‌نگرند و می‌گویند که درباره تاثیرات احتمالی رنگ‌ها اغراق شده و رنگ‌ها در فرهنگ‌های مختلف، معانی متفاوتی دارند. پژوهش‌ها نشان داده‌اند که در بسیاری از موارد، تاثیرات رنگ‌ها در تغییر حالت افراد، تاثیراتی زودگذر و موقتی بوده است. برای مثال، قراردادن افراد در اتاق آبی ممکن است در ابتدا احساس آرامش در آن‌ها به وجود آورد امّا این اثر پس از آن که آن‌ها آرامششان را بازیافتند، به تدریج کاهش خواهد یافت.
روان‌شناسی رنگ‌های مختلف
1- روان‌شناسی رنگ سیاه
•سیاه تمام نورها در طیف رنگ‌ها را جذب می‌کند.
•سیاه معمولاً به عنوان نماد ترس یا شیطان مورد استفاده قرار می‌گیرد امّا به عنوان نشانگر قدرت نیز شناخته می‌شود. از رنگ سیاه برای نشان دادن شخصیت‌های خطرناک مثل دراکولا و یا جادوگران استفاده می‌شود.
•رنگ سیاه در بسیاری از فرهنگ‌ها برای مراسم سوگواری مورد استفاده قرار می‌گیرد. این رنگ همچنین نشانگر غمگینی، جذابیت جنسی و رسمی بودن است.
•در مصر قدیم، رنگ سیاه نشانگر زندگی و تولّد دوباره بود.
•رنگ سیاه معمولاً به دلیل لاغر نشان دادن در نمایش‌های مد مورد استفاده قرار می‌گیرد.
2- روان‌شناسی رنگ سفید
•رنگ سفید، نماد معصومیت و پاکی است.
•رنگ سفید می‌تواند در انسان احساس فضای بیشتر به وجود آورد.
•رنگ سفید معمولاً نشانگر سرما، پاکیزگی و آرامش است. اتاقی که کاملاً به رنگ سفید نقاشی شده باشد ممکن است جادار و بزرگ به نظر آید امَا خالی و سرد است. بیمارستان‌ها و کادر پزشکی از رنگ سفید برای ایجاد حس پاکیزگی استفاده می‌کنند.
3- روان‌شناسی رنگ قرمز
•رنگ قرمز، رنگ گرمی است که برانگیزاننده هیجانات قوی است.
•رنگ قرمز، نشانگر عشق، حرارت و صمیمیت است.
•رنگ قرمز، به وجود آورنده احساس شور و هیجان است.
•رنگ قرمز، تحریک کننده احساس خشم و عصبانیت است.
4- روان‌شناسی رنگ آبی
•آبی، رنگ مورد علاقه بسیاری از مردم و محبوبترین رنگ در بین مردان است.
•رنگ آبی، احساس آرامش را به ذهن می‌آورد و معمولاً نشانگر صلح، امنیت و نظم است.
•رنگ آبی، می‌تواند احساس غم، درون‌گرایی یا گوشه‌گیری را در بعضی افراد به وجود آورد.
•رنگ آبی معمولاً برای دکور دفاتر مورد استفاده قرار می‌گیرد زیرا تحقیقات نشان داده است که افراد در اتاق‌های آبی کارآیی بیشتری دارند.
•رنگ آبی با وجودی که از محبوبترین رنگ‌هاست امّا یکی از رنگ‌هایی است که کمترین اشتها را بر می‌انگیزد. در برخی از برنامه‌های کاهش وزن توصیه می‌شود که غذای خود را در بشقاب‌های آبی بکشید. رنگ آبی به ندرت به صورت طبیعی درخوراکی‌ها وجود دارد. همچنین رنگ آبی غذا معمولاً به عنوان نشانه فاسد بودن و یا سمّی بودن آن در نظر گرفته می‌شود.
•رنگ آبی می‌تواند باعث کاهش ضربان قلب و حرارت بدن گردد.
5- روان‌شناسی رنگ سبز
•رنگ سبز، رنگ سردی است که نماد طبیعت است.
•رنگ سبز، نشانگر آرامش، خوشبختی، سلامتی و حسادت است.
•پژوهشگران دریافته‌اند که رنگ سبز می‌تواند باعث افزایش قابلیت خواندن گردد. برخی از دانش‌آموزان و دانشجویان با قراردادن یک برگه شفاف سبز رنگ بر روی صفحه کتاب، می‌توانند مطالب را با سرعت بیشتری از حدّ معمول بخوانند و درک کنند.
•رنگ سبز، از دیر باز نماد باروری بوده و در قرن پانزدهم برای لباس عروسی به کار می‌رفته است.
•از رنگ سبز در دکوراسیون به دلیل اثر آرام بخشی آن استفاده می‌شود.
•رنگ سبز باعث کاهش استرس می‌شود. کسانی که در فضای کاری سبز رنگ کار می‌کنند، کمتر دچار دردهای دستگاه گوارش می‌شوند.
6- روان‌شناسی رنگ زرد
•رنگ زرد، رنگی گرم وشاد است.
•رنگ زرد به دلیل مقدار زیاد نوری که منعکس می‌کند، بیشتر از بقیه رنگ‌ها چشم را خسته می‌کند. استفاده از رنگ زرد برای پس زمینه کاغذ یا نمایشگر کامپیوتر می‌تواند باعث چشم درد یا در حالت‌های خاص از دست دادن بینایی گردد.
•رنگ زرد می‌تواند احساس رنجیدگی و خشم را به وجود آورد. با وجودی که رنگ زرد به عنوان یک رنگ شاد شناخته می‌شود اما بیشتر مردم در اتاق‌های زرد رنگ، هیجانشان را از دست می‌دهند و بچه ها نیز در اتاق‌های زرد رنگ بیشتر گریه می‌کنند.
•رنگ زرد باعث افزایش سوخت و ساز بدن انسان می‌گردد.
•چون رنگ زرد، از بقیه رنگ‌ها زودتر دیده می‌شود، بیشتر از بقیه برای جلب توجه مورد استفاده قرار می‌گیرد.
7- روان‌شناسی رنگ ارغوانی
•رنگ ارغوانی نماد وفاداری و ثروت است.
•رنگ ارغوانی نشانگر عقل و معنویت است.
•رنگ ارغوانی خیلی کم در طبیعت وجود دارد و به همین دلیل ممکن است به عنوان نشانه مصنوعی یا غیر عادی بودن در نظر گرفته شود.
8- روان‌شناسی رنگ قهوه‌ای
•رنگ قهوه‌ای، رنگی طبیعی است که برانگیزاننده حس قدرت و اطمینان‌پذیری است.
•رنگ قهوه‌ای همچنین می‌تواند حس غم و انزوا را به وجود آورد.
•رنگ قهوه‌ای، حس گرما ، محبت، آسایش و امنیت را به ذهن می‌آورد.
•رنگ قهوه‌ای معمولاً بیانگر طبیعی بودن، زمینی بودن و متفاوت بودن است اما گاهی می‌تواند نشانگر پیچییدگی نیز باشد.
9- روان‌شناسی رنگ نارنجی
•رنگ نارنجی، ترکیب زرد و قرمز است و به عنوان یک رنگ انرژی‌زا در نظر گرفته می‌شود.
•رنگ نارنجی، احساس هیجان، گرما و شور و شوق را به ذهن می‌آورد.
•رنگ نارنجی، معمولاً برای جلب توجه مورد استفاده قرار می‌گیرد.
10- روان‌شناسی رنگ صورتی
•رنگ صورتی، در واقع همان رنگ قرمز کم رنگ است و معمولاً نشانگر عشق است.
•رنگ صورتی اثر آرام‌بخشی دارد. در ورزشگاه‌ها معمولاً رختکن تیم حریف را به رنگ صورتی نقاشی می‌کنند تا بازیکنان آن‌ها کم انرژی و منفعل شوند.
•با وجودی که اثر آرام بخشی رنگ صورتی مشخص شده است ولی پژوهشگران دریافته‌اند که این اثر تنها در خلال مواجهه اولیه به وجود می‌آید. مثلاً هنگامی که از این رنگ در زندان‌ها استفاده شد، زندانیان پس از عادت کردن به آن، حتی نا آرامتر از قبل شدند.



روش تبدیل اعداد شانزدهی به دهدهی و برعکس
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

تبدیل اعداد شانزدهی به دهدهی :
برای تبدیل اعداد شانزدهی به عدد دهدهی، با سمت چپ ترین عدد آغاز کنید و هر رقم شانزدهی را در 16 ضرب و حاصل را ذخیره کنید، چون ضرب در مبنای ده می باشد اعداد شانزدهی A تا F را به دهدهی 10 تا 15 تبدیل کنید .
مثال : مراحل تبدیل A7B8H به قالب دهدهی چنین است :

assembly

 

تبدیل یک عدد دهدهی به شانزدهی :
برای تبدیل عدد دهدهی 42936 به شانزدهی، ابتدا 42936 را بر 16 تقسیم کنید، باقیمانده سمت راست ترین رقم شانزدهی است، 8 سپس خارج قسمت بعدی 2683 را بر 16 تقسیم کنید، باقیمانده 11 یا B رقم شانزدهی سمت چپ 8 است. با این روش آنقدر ادامه دهید تا خارج قسمت صفر شود. مراحل طی شده چنین می باشد :

عملیات خارج قسمت باقیمانده شانزدهی
42936/16 2683 8 8 (سمت راست)
2683/16 167 11 B
167/16 10 7 7
10/16 0 10 A (سمت چپ)



تابع به دست آوردن ip میزبان ها در PHP
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

یکی از توابع مفیدی که در برنامه نویسی شبکه استفاده می شود تابع gethostbyname می باشد . این تابع نام میزبان را دریافت می کند و مقدار بازگشتی آن هم آدرس IP مربوط به نام میزبان است . در صورتی که این تابع با خطایی مواجه گردد، آرگومنت خود را بر می گرداند .

این تابع در نسخه های php 3 به بعد قابل استفاده می باشد .

 : Example

مثال



نور آفتاب خواب آلودگی بعدازظهر را برطرف می کند
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

بهره&zwnj;مندی از نور آفتاب در تمام طول روز علاوه بر آنکه روحیه را تقویت می&zwnj;کند می&zwnj;تواند هشیاری را افزایش دهد و خواب آلودگی بعدازظهرها را برطرف کند. نور آفتاب بر فعالیت مغز و جنبه&zwnj;های گوناگون فیزیولوژی انسان مانند ساعت درونی بدن، ضربان قلب، و آزاد شدن هورمونها تاثیر می&zwnj;گذارد. هر چند بخشهایی از مغز که این واکنش ها را در طول شب ایجاد می&zwnj;کنند مورد مطالعه قرار گرفته است، اما واکنش بدن به نور در طول روز چندان شناخته شده نیست. گیلس واندل&zwnj;ویل از دانشگاه لیژ در بلژیک و همکارانش برای بررسی تاثیر نور بر فعالیت مغز در طول روز هنگامی که بطور طبیعی در معرض نور قرار داریم مطالعه&zwnj;ای انجام دادند.
آنها گروهی از افراد را صبح هنگام تا 21 دقیقه در معرض نور سفید روشن قرار دادند و در همان حال از مغز آنها عکسبرداری کردند.
این تصاویر نشان داد هشیاری افراد بیشتر شده است و واکنشها در قسمتهای خاصی از مغز افزایش یافته است. این افزایش واکنش مربوط به قسمتهایی از مغز بود که در هشیاری و برخی پردازش&zwnj;های ادراکی نقش دارند و می&zwnj;توانند به مدت کوتاهی از خواب آلودگی در تاریکی مداوم جلوگیری کنند. قسمتهایی از مغز که تحت تاثیر نور قرار داشت نیز در توجه و تنظیم بیداری دخالت داشت. بنابراین نور بر این سامانه&zwnj;های تنظیم&zwnj;کننده در سطح رفتاری و مغزی تاثیر می&zwnj;گذارد. این امر می&zwnj;تواند برای مشاغل سخت که معمولا افراد خسته درحال انجام آن هستند مفید باشد. مردم بیشتر وقت خود را در محیطهای بسته می&zwnj;گذرانند. واندل&zwnj;ویل می&zwnj;گوید مردم تمام کشورها باید خود را در معرض نور طبیعی قرار دارند، چرا که نور آفتاب درخشانتر از نور مصنوعی است.



چه گلی را در چه زمانی و به چه کسی هدیه دهیم؟
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

گل رز
- رز سرخ: عشق بی ریا-زیبایی-شجاعت-احترام-تبریک- "دوستت دارم"
- رز سفید: پاکی-معصومیت-راز-سکوت-فروتنی-احترام- "عشق من به تو عمیق و خالصانه است"
- رز صورتی: قدردانی- "متشکرم" وقار-ستایش-همدلی-لطافت-شادکامی- "باورم کن" - "تو خیلی دوست داشتنی هستی"
- رز زرد: شادمانی-رفاقت-شوق-حسادت-آغاز دوباره- "فراموشم نکن" - "معذرت میخواهم"
- رز بنفش: عشق در نگاه اول.
- رز نارنجی: اشتیاق-شیفتگی-آرزو.
- غنچه رز: نماد پاکی و زیبایی-جوانی-عشق نوپا.
- یک شاخه گل رز: سادگی-سپاسگزاری-عشق تازه.
- یک شاخه گل رز سرخ: "دوستت دارم".
- رزسفید عروس: عشق مبارک و فرخنده.
- رز قرمز سیر: سوگواری.
- رز سیاه: مرگ
- ترکیبی از رز سفید و سرخ: اتحاد-سازش
- رز کاملا شکفته: "من متعهد به تو هستم"-"هنوز دوستت داردم"
- دسته گل رز: قدردانی.
- دسته گل رز کوچک: "من به یاد تو هستم"


داوودی: حقیقت - "تو دوست فوق العاده ای هستی"
- نیلوفر آبی: حقیقت.
- نرگس: غرور - خود بینی.
- بنفشه: اندیشه های ناگفته- سفر- "سفر بخیر" -پاکدامنی-فروتنی.
- سوسن سفید: دوشیزگی - پاکی.
- اقاقیا: عشق پاک - عشق پنهانی.
- بگونیا: هشدار.


کاکتوس: پایداری - استقامت.
- کاملیا صورتی: "در آرزوی تو هستم"
- کاملیا قرمز: "عشق تو همچون آتشی در قلب من است"
- کاملیا سفید: "تو در خور پرستشی"
- میخک: شیفتگی - عشق زن - ستایش - "بله"
- قاصدک: وفاداری - خوشبختی - صداقت - پیام آور عشق.


فراموشم نکن: خاطرات گذشته - عشق ناب.
- پیچک: عشق - صداقت - وفاداری.
- نسترن: آرزو - همدلی - "دوستم داشته باش".
- لادن: پیروزی - غلبه - فتح.
- لاله: عاشق تمام عیار - "باورم کن"
- ارکید: عشق - زیبایی.
- نرگس زرد: احترام - جوانمردی - " تا زمانی که تو در کنار من هستی خورشید بر من خواهد تابید"
- اطلسی: شرم - ازدواج فرخنده.
- گل پامچال: "بدون تو قادر به زندگی کردن نمیباشم"


یاسمن: شادی - شیرینی - دلپذیری - وقار.
- رزماری: یادآوری - خاطرات - یادگاری.
- آلاله: پروت - زرق و برق.
- آفتاب گردان: ستایش - غرور - پرستش.
- مریم: لذت.
- گلایل: ستایش - صداقت - "به من فرصت بده"
- زنبق: اندوه - تاسف.
- آنتوریوم: عاشق.
- مرغ بهشتی: شکوه - عظمت



آشنایی با نرم افزارهای اسپمر
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

امروزه زمان نقش اساسی در زندگی بشر ایفا می کند و صرفه جویی از آن خود به یک علم مستقل تبدیل شده است . مردمان قدیم از دیرباز به این فکر بودند که چگونه می توان کار زیاد را در زمان کم انجام دهند و تا این سده نیز توانسته اند به مقصود خود برسند . اسپمر نرم افزاری است که می تواند در زمان کم به صورت اتوماتیک کار انسان را با رایانه انجام دهد . مثلا برای ارسال پیام ( تبلیغات و تبریکات و ... ) به ایمیل چندین هزار کاربر اینترنت بدون داشتن نرم افزاری خاص کار طاقت فرسایی می باشد . لذا در این موارد نرم افزارهای اسپمر خودنمایی می کنند و ویژگی اصلیشان نمایان می شود . اسپمرها را می توان ترکیب هوش مصنوعی با ارتباطات دانست . یک اسپمر نویس باید به برنامه نویسی پیشرفته مسلط بوده و بتواند هوش مصنوعی را در نرم افزار خود به کار برد .
نرم افزار های اسپمر را به چند دسته می توان تقسیم کرد :
E-mail sender : بله ، ارسال ایمیل به صورت اتوماتیک و بدون دخالت انسان
comment sender : ارسال نظر یا پیام به وبلاگ های مختلف
دسته ای دیگر نیز وجود داند که به روبات مشهور هستند که می توانند به صورت اتوماتیک به وبسایت ها یا وبلاگ ها هجوم برده و مطلبی خاص از جمله ایمیل را از آنها استخراج کرده و در فایلی ذخیره نماید . این گونه نرم افزار از کد های HTML برای شناسایی آدرس ایمیل استفاده می کنند . ( لازم به ذکر است اسپمر های وبلاگ و ایمیل نیز از این کدها استفاده می کنند ) مکانیسم روبات گوگل نیز تقریبا به این صورت است .
برای مشاهده و خرید نرم افزار اسپمر وبلاگ ( comment sender ) اینجا کلیک کنید . ( با قیمت باور نکردنی و آسان ترین روش خرید )