خودت باش!
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

دست نوشته | خودت باش! می گویند لذت بخش ترین کار دنیا این است که خودت باشی و شاید سهل ترین. سخت ترین کار دنیا هم این که کسی باشیم که دیگران می خواهند.
 

در بسیاری حوزه های کار و زندگی این اتفاق می افتد مثل آفتاب پرست رنگ عوض می کنیم غافل از اینکه خودی خودمان زیباترین صحنه هاست، این خود سانسوری درد مزمن این روزهایمان شده...

زحمت همه را کم کرده ایم؛ خودمان تکه تکه از وجودمان می بریم و دور می اندازیم، غافل از این که هویت وجودی ما همان تکه های دور انداخته شده است، بزرگی می گفت یک مرد را نه از تعداد دوستانش بلکه از تعداد دشمنانش می توان شناخت، اگر روزی دیدید هیچ مخالفی ندارید در معنای وجودی خودتان شک کنید!

وقتی شعار می دهیم ترجیح می دهم برای آن چه هستم از من متنفر باشند تا برای آن چه نیستم دوستم داشته باشند، پای عمل هم رسید مصلحت گرایی نکنیم، رنگ عوض نکنیم تا جایی که آرام آرام خودمان هم یادمان برود در ابتدا چه رنگی بودیم...!

و بسیاری از این تغییر رنگ ها ماحصل ترس است، ترس از این که آن چه را که داریم از دست بدهیم، غافل از آن که آن چه را با تغییر رنگ به دست آورده ایم در واقع تصاحبی مجازی است که هر لحظه بیم از دست رفتنش است و علاوه بر آن چون دایما تغییر هویت داده ایم خودمان هم دیگر شخص مستقل و واقعی نیستیم که بخواهیم برایش حق مالکیت قائل شویم...

خودت باش!

  منبع : عصرایران


پیشنهاد رابطه جنسی دوست پسر و سردرگمی های دختر
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

اجتماعی | پیشنهاد رابطه جنسی دوست پسر و سردرگمی های دختر آقا پسری با دختر خانمی قرار میذارن تا برای ازدواج همدیگرو بیشتر بشناسند، یکی از ترفندهایی که معمولا پسرها برای دستیابی به یک دختر بکار میگیرند بازگو کردن جملات زیر است
 

تا به حال چندین مقاله درباره روابط دختر و پسر (روابط دوستی بین دو جنس مخالف) ارائه شده، اما متاسفانه به علت حجم بالای ایمیلهای دریافتی از سوی دختران و پسرانی که در اینگونه دچار مشکل شده اند لازم دانستم تا مقاله ای جدید در این مورد آماده و در سایت درج کنم.

گامهای اولیه دوستی هایی که امروزه رواج دارند :

رابطه ای بر مبنای دوستی:

یک نگاه، یک پروژه دانشجوئی، محل کار، دانشگاه، مسیر رفتن به مدرسه، اتوبوس مترو تاکسی، اینترنت، خرید و فروش، اس ام اس اشتباه، خیابان، کوچه و ... به هر حال در زمان و مکانی یا بر حسب اتفاق جرقه آشنایی زده میشود و به نوعی آغاز رابطه دوستی بین دو جنس مخالف. مسلما اول هر رابطه ای خوب است و ارتباطات زیاد. با گذر زمان و به میان آمدن احساسات رنگ رابطه تغییر میکند چون دو طرف هدف مشخصی از رابطه دوستی ندارند عموما حجم بالای احساسات را در همان ابتدای رابطه بکار میگیرند تا کم کم احساسات فی مابین دو طرف باعث وابستگی شود برخی ها این وابستگی احساسی را با دوست داشتن و عاشق شدن اشتباه میگیرند همچنان رابطه را ادامه داده تا این وابستگی جای خود را به عادت کردن داده حرفهای تکراری و ...

 

رابطه بر مبنای شناخت بیشتر برای ازدواج (پیشنهاد رابطه جنسی از سوی پسر):

آقا پسری با دختر خانمی قرار می گذارند تا برای ازدواج همدیگر را بیشتر بشناسند، یکی از ترفندهایی که معمولا پسرها برای دستیابی به یک دختر بکار میگیرند بازگو کردن جملات زیر است:

دوست دختر قبلی من بهم خیانت کرد، با من صادق نبود، تو با بقیه دخترها فرق داری، تو دختر پاکی هستی و من به خاطر پاکی تو رو انتخاب کردم.

اگر از این پسر بپرسی چرا شما را دوست دارد جوابهای زیر را خواهید شنید:

دوست داشتن که دلیل نمی خواد، نمیدونم چرا اینقدر دوست دارم، چون تو با بقیه دخترا فرق داری و ...

مدتی کم از رابطه به اصطلاح شناخت برای ازدواج می گذرد ادعای دوست داشتن دو طرف به میان می آید و پسر از دختر درخواست رابطه جنسی دارد. دلایلی که به میان می آورند عبارتند از:

تو اگر من رو واقعا دوست داری باید این رابطه رو با من داشته باشی، تو منو درک نمیکنی من پسرم بهم فشار میاد اگر منو درک میکردی نیازهایم هم برات مهم بود، من و تو متعلق به هم هستیم حتما که نباید اسممون تو شناسنامه هم باشه که بتونیم رابطه جنسی پیدا کنیم، قبل از ازدواج باید با هم رابطه جنسی داشته باشیم که بفهمیم میتونیم پاسخگوی نیازهای جنسی هم باشیم یا نه، تو حتما منو دوست ندرای که پیشنهاد رابطه جنسیم رو رد میکنی.

این شرایطی است که متاسفانه دیر یا زود اکثر دختران در روابط دوستی با آن مواجه می شوند من قصد دارم تا با ارائه مطالب ذیل در این زمینه راهنمای این دسته از دختران باشم.

اولا: یک پسر چرا شما را برای ازدواج انتخاب کرده: مسلما اکثر پسرها فردی را برای ازدواج انتخاب میکنند که طبق گفته خودشان دختر پاکی باشد این موضوع را بارها به دختر بازگو می کنند که تو با بقیه دخترا فرق داری تو دختر پاکی هستی حال سوال اینجاست به نظر شما آیا اگر پسری به پاکی شما ایمان داشته باشد به خود اجازه میدهد تا بواسطه لحظاتی لذت این پاکی زیر پا گذاشته شود؟

دوم: پسرها عموما در پیشنهادات رابطه جنسی خود به دخترها می گویند اگر من رو دوست داری باید به نیازم پاسخ دهی و اگر این کار را نکنی یعنی من رو دوست نداری. سوال اینجاست چرا یک دختر باید با زیر پا گذاشتن عفاف و پاکی خود دوست داشتن خود را به اثبات برساند؟ چرا یک پسر با خویشتن داری و جلوگیری از شهوت و هوس خود دوست داشتن خود را نشان ندهد؟ مگر نه اینکه ادعای دوست داشتن دارد و آیا به این فکر کرده اید که چطور میشود به یک پسر که قادر نیست جلوی نفس خو د را بگیرد برای زندگی تکیه کرد؟

مهم ترین فاکتور: بیش از 90 درصد از روابطی که در آن رابطه جنسی بوجود می آید ازدواج صورت نمیگیرد. بیش از 95 درصد از پسران هرگز راضی نمی شوند با کسی که رابطه جنسی به صورت کامل داشته اند ازدواج کنند. این خاصیت مردان است این در وجود اکثر مردان قرار داده شده است. گرایشهای احساسی پسران پس از رابطه جنسی جای خود را به گرایش جنسی میدهد و فقط بعد از اولین رابطه جنسی رابطه دوستی شما بواسطه انجام رابطه جنسی ادامه می یابد. یک پسر جذب دختری می شود که دیرتر به او راه دهد نه اینکه خود را کامل در اختیار او قرار دهد البته در مورد ازدواج.

و اکثر روابطی (90 درصد) که در آن رابطه جنسی بوجود می آید سرانجامی در پی ندارد. این دست هیچ مردی نیست؛ این در ناخودآگاه پسران نهفته است و غالبا آن دسته از روابطی هم که در آن رابطه جنسی بوجود می آید و به ازدواج ختم می شود به دلایلی همچون (باردار شدن، جلوگیری از آبرو ریزی و...) و حتی اگر چنین هم نباشد در زندگی زناشویی دچار مشکل می شوند. شاید شما فکر کنید دوست پسر شما متفاوت باشد مسلما اگر تجربه کنید پی به محتویات این مقاله خواهید برد.

قانونگذاری در روابطی که برای شناخت بیشتر جهت ازدواج میباشد :

هیچ اشکالی ندارد برای شناخت بیشتر جهت ازدواج ارتباط سالمی وجود داشته باشد اما باید فراموش نکنیم که این رابطه با رابطه دوستی تفاوت دارد و قوانین خاص خود را دارد اولا مدت زمان باید تعیین شود که حداکثر 2 ماه میباشد چون شناخت کامل هیچوقت حاصل نمی شود. با گفتگوی تلفنی زیاد با ارتباط از طریق چت نمی توان به شناختهای اولیه دست یافت و متاسفانه احساساتی که بر دو طرف حاکم می شود هر دو را از شناخت درست منحرف میکند. برای همین به این فکر کنید که پس از این دو ماه ممکن است به این نتیجه برسید که معیارهای یکدیگر را ندارید.

فاکتور مهم: هر زمان فکر انتخاب همسر برای ازدواج هستید باید معیارهایتان مشخص شده باشد (حتما مکتوب باشد) و این معیارهای ثابت شده باشد یعنی باید به سنی رسیده باشید که معیارهای شما برای انتخاب همسر تغییر نکند هر چند که ازدواج سن مشخصی ندارد اما عموما در پسرها سن 26 تا 30 سالگی سنیست که معیارها ثابت شده و در دختران سن 24 تا 27 . البته این شرایط سنی در همه افراد یکسان نیست چرا که بلوغ فکری و رفتاری فرد نیز در این روند موثر است. قبل از به میان آمدن احساسات طرف مقابل را با معیارهای خود مقایسه کنید.

نکته بعدی شهوت در وجود هر مردی پر رنگ است و در وجود زنان هم وجود دارد اما در مردان غریزه جنسی جلو تر از احساسات و در زنان بالعکس است به همین دلیل دختران در صورتی رابطه جنسی برقرار میکنند که واقعا حس کنند از روی دوست داشتن است اما پسران اینگونه نیستند. از اینرو غریزه جنسی میتواند یکی از دلایل پر رنگ ازدواج مردان باشد که گاها خود از آن بی اطلاعند اما امریست طبیعی.

در رابطه ای که برای شناخت است صحبت راجع به مسایل جنسی مناسب نیست، در این زمینه باید در دوران نامزدی صحبت کرد (نامزدی قبل از عقد) نکته مهم اینکه سعی نکنید موقعیت و وجه اجتماعی طرف مقابل شما باعث بشود تا هویت فردی وی را نادیده بگیرید شما در زندگی با هویت فردی آن طرف روبرو هستید نه وجه و موقیعت اجتماعی طرف مقابل (هر انسان دو شخصیت اجتماعی و فردی دارد که متاسفانه در اکثر آدمها تفاوت رفتاری و گفتاری بین این دو هویت زیاد است بعنوان مثال یک استاد دانشگاه، یک دکتر، یک شخصیت برتر اجتماعی دارای وجه اجتماعی مناسبی است شاید رفتارهای مودبانه و با کلاسی در اجتماع از خود نشان دهد اما در منزل یا در حین عصبانیت هویت فردی آن باعث بشود تا الفاظ یا رفتارهای نامناسبی از خود نشان دهد).

مورد بعدی اگر هدف یک پسر ازدواج باشد هر چه زودتر خانواده را در جریان میگذارد حتی اگر شرایط آن مهیا نبود مسلما قرار نیست آدم منتظر بماند تا همه شرایط ایده آل برایش فراهم شود چون اگر منتظر این زما ن بماند شاید چند سالی به طول بینجامد و هیچکس انتظار ندارد که از همان اول زندگی هر پسر صاحب خانه صاحب اتومبیل دارای مدرک و شغل مناسب و ... باشد. ادامه رابطه شناخت باید با اطلاع خانواده ها باشند چرا که خانواده نقش مهمی دارد.

 دکتر علی سلطانی مجد


مثبت اندیشی چگونه است؟
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

روانشناسی | مثبت اندیشی چگونه است؟ وقتی به چیزی فکر می کنید، در واقع برایش کارت دعوت می فرستید. آیا هرگز برایتان پیش آمده که به دوستی که مدت ها از او بی خبر بوده اید فکر کنید و او ناگهان پس از سال ها، به شما تلفن بزند؟
 

شما با کلام خود می توانید روند حوادث را تغییر دهید. آیا هیچ وقت به این موضوع فکر کرده اید که ارادهٔ شما، تولید کننده افکارتان است نه اتفاقات روزمره. افکار و تصاویر ذهنی خود را کنترل کنید و اراده خود را بر آن ها تحمیل کنید. هرگز اجازه ندهید فردی یا موضوعی افکار شما را دستخوش نوسان کند یا تصویر ذهنی نامطلوبی برای شما بسازد. به جای تصاویر درهم و منفی، تصاویری زیبا از ذهنتان بسازید آن گاه خواهید دید که ذهن شما چه پیشگوی قابلی است.

آینده را تصاویر ذهنی انسان می سازد
وقتی به چیزی فکر می کنید، در واقع برایش کارت دعوت می فرستید. آیا هرگز برایتان پیش آمده که به دوستی که مدت ها از او بی خبر بوده اید فکر کنید و او ناگهان پس از سال ها، به شما تلفن بزند؟ آیا می دانید این اتفاق چگونه رخ می دهد؟ فکر شما امواجی تولید می کند که باعث جذب ذهن و فکر دوست شما می شود و او با شما تماس می گیرد. در مورد آینده نیز همین قانون صدق می کند. وقتی شما شرایطی را برای آینده در نظر می گیرید و به آن فکر می کنید امکان وقوع آن را به طرز چشم گیری قطعی می کنید.

تصاویر ذهنی شما، به سوی شما باز می گردند.
زندگی مانند آینه ای است که همیشه تصویر ذهن خودتان را منعکس می کند. افراد مثبت، مهربان، شاد و باگذشت، دنیا را مانند خودشان شاد و دلنشین می بینند و افراد منفی، غمگین، ناراضی و کینه جو تصاویر سخت و تاریکی در آن خواهند دید.

همیشه انتظار بهترین رویدادها را داشته باشید
امیدوار باشید (امید، همان ایمان است) امید یکی از زیباترین وجوه ذهن شماست و ناامیدی بدترین جنبه آن است. هنگامی که از رویدادی ناامید می شوید در واقع درهای ارتباط خود را با خداوند می بندید، در حالی که وقتی به آینده امیدوارید و دعا می کنید، رحمت خداوند را به سوی خود می کشید.

اگر می خواهید در این آینه کروی، آنچه به سویتان می آید زیبا و شادی بخش باشد، همان طور بیندیشید.

اگر انتظارات منفی و بدبینانه داشته باشید به طرف بدبختی و اتفاقات نامطلوب خواهید رفت ولی اگر انتظار بهترین ها را داشته باشید و ذهن خود را مملو از تصاویر و اتفاقات مثبت و زیبا از آینده نمائید برای شما همان اتفاق مثبت رخ خواهد داد.

ناامیدی دیواری است محکم، که پشت آن یک پرتگاه است؛ امید جاده ای است روشن که به مقصود نهایی، منتهی می شود.

دربارهٔ آینده صحبت کنید. سعی کنید در استفاده از کلمات، آنهائی را انتخاب کنید که در آن علامتی از تحقق آرزوهای شما وجود داشته باشد. سعی کنید قالب های فکری نادرست کلمات منفی را درون خود ویران کنید و هنگام سخن گفتن از قدرت نفوذ کلام خود، نهایت بهره را ببرید. با کلمات امیدوار کننده، در خود شور و شوق ایجاد کنید.

شما هم حتماً در اطراف خود به افرادی برخورد کرده اید که معروف به منفی بافی هستند؟ آیا هرگز دقت کرده اید که همین افراد تا چه میزان (نسبت به دیگران) بیشتر دچار بد شانسی و بد بیاری می شوند؟ فکر می کنید علت چیست؟ مسلماً علت این امر، منفی بافی درونی خود آنهاست. در گذشته وقتی قصد انجام کاری را داشتند می گفتند: نفوس بد نزنید یا نفوس خوب بزنید. این اصطلاح نیر دقیقاً به همین اصل باز می گردد که شما با کلام خود می توانید روند حوادث را تغییر دهید.

  منبع : عصرایران


چرا من از زمین و زمان شاکی ام؟!
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

روانشناسی | چرا من از زمین و زمان شاکی ام؟! همیشه آراسته اید یا به هم ریخته؟ از موفقیت دیگران خوشحال می شوید یا از زمین خوردن شان؟ مدام اطرافیان تان شما را دلخور می کنند یا همه دوست تان دارند؟ پاسخ همه این سوال ها به یک چیز برمی گردد...
 

وقتی از عزت نفس حرف می زنیم از چه حرف می زنیم؟ اعتماد به نفس همان عزت نفس است؟ یعنی کسی که با شجاعت در جمع حرفش را می زند، حتما عزت نفس بالایی هم دارد؟ جواب منفی است. عزت نفس مربوط به تصوری می شود که شما در مورد خودتان و دیگران دارید و ارزش و احترامی است که شما برای خودتان و پس از آن برای اطرافیان تان قائلید. شما می توانید ظاهرا اعتماد به نفس بالایی داشته باشید اما به هزار و یک دلیل عزت نفس تان پایین باشد. در ادامه تنها چند نشانه از افرادی که عزت نفس پایینی دارند را مطرح کرده ایم. با آدم های این صفحه آشنا شوید و خودتان را جای آن ها بگذارید. چقدر به آن ها شبیه بوده یا چقدر با عزت نفس تر از آن ها هستید؟

خودتان را قربانی دیگران می کنید؟
مریم 29 سالش است و 6 سال است که ازدواج کرده. 2 فرزند خردسال دارد. شاغل است و هر روز صبح ساعت 6 بیدار می شود تا تدارک صبحانه را ببیند، برای بچه ها لقمه بگذارد، دوش بگیرد و آماده سر کار رفتن شود و حدود ساعت 7:30 بقیه را بیدار کند. تا 5 بعد از ظهر در شرکت می ماند. دنبال بچه ها می رود تا از مهد کودک بیاوردشان خانه، بین راه خرید های روزمره را انجام می دهد و 2 ساعتی را هم در این رفت و برگشت ها می گذراند. به محض رسیدن میوه ها را می شوید و به سر و وضع بچه ها می رسد و تدارک شام را می بیند. مریم دوست ندارد برای کار خانه از کسی کمک بگیرد، به خاطر همین وقتی که همه می خوابند، ریخت و پاش های روز را جمع می کند و لباس های فردای هر چهارتای شان را هم مرتب می کند و دیرتر از همه می خوابد. درآمد خوبی دارد که به رفاه زندگی شان کمک زیادی می کند.

6 سال است به این روال زندگی کرده و از نظر همسرش یک زن نمونه و از نظر اطرافیانش یک مادر ایده آل است اما حالا، بعد از 6 سال، فکر می کند زندگی اش آن طور که می خواهد پیش نرفته، به 30 سالگی نزدیک می شود اما برای خودش وقتی نگذاشته. دوست دارد روال زندگی اش را تغییر دهد اما راستش می ترسد. نگران این است که با تغییر سبک زندگی اش، دیگران دیگر او را مثل قبل دوست نداشته باشند و برچسب یک آدم خودخواه را روی آن بچسبانند.

اگر عزت نفس بالایی داشته باشید: نه خودخواهید و نه بی اندازه فداکار. شما همان قدر که به خود تان بها می دهید برای دیگران هم ارزش قائل می شوید. نمی گذارید با بی وقفه کار کردن و برای دیگران زحمت کشیدن خسته و فرسوده شوید و از طرف دیگر، تمام مسئولیت های زندگی تان را هم بر دوش دیگران نمی اندازید. اگر عزت نفس بالایی داشته باشید، قادر خواهید بود بدون رنجاندن خود یا دیگران، میان خواسته های خودتان و نیاز های بقیه تعادل برقرار کنید.

اگر عزت نفس پایینی داشته باشید: یا خودتان را کنار می گذارید یا دیگران را. یا بی اندازه خودخواه می شوید و به جز آرامش و رفاه خود تان به چیز دیگری فکر نمی کنید یا بیش از حد فداکار می شوید و برای جلب رضایت دیگران از آرامش تان می گذرید و بیشتر از توان واقعی تان برای ارتباطات تان انرژی می گذارید.

خیلی شلخته اید؟
رضا از نظر خودش یک مرد با اعتماد به نفس است. او می گوید برای قضاوت های دیگران کوچک ترین ارزشی قائل نیست و برایش مهم نیست بقیه در موردش چه فکری می کنند. اتاق کارش در خانه شلوغ و درهم و برهم است و با وجود این که همسرش می خواهد او همیشه مرتب و اتو کشیده باشد، اما از این که با موهای آشفته و لباس های نامرتب سر کار یا مهمانی برود ابایی ندارد و اگر هم همسرش چیزی بگوید با عصبانیت می گوید تو برای مردم زندگی می کنی اما من نه. از نظر خودش، آدمی است که از قید و بند نگاه دیگران خلاص شده و برای خودش زندگی می کند. زمانی که ازدواج کردند 72 کیلو بود اما حالا 30 کیلو اضافه وزن دارد. رضا می گوید دنیا 2 روز است و ترجیح می دهد به جای این که به فکر سلامتش باشد از خوردن غذاهایی که دوست دارد لذت ببرد.

اگر عزت نفس بالایی داشته باشید: نه به خاطر قضاوت دیگران بلکه به خاطر ارزشی که برای خودتان قائل هستید، به ظاهر و سلامت تان اهمیت می دهید. شما دوست دارید هربار که در آینه خودتان را می بینید از ظاهرتان لذت ببرید و در نگاه دیگران هم با چنین ویژگی ای شناخته شوید. نه به خاطر این که از قضاوت آن ها می ترسید بلکه به این دلیل که برای خودتان و وجودتان ارزش قائلید.

اگر عزت نفس پایینی داشته باشید: شما فکر می کنید همین که به فکر قضاوت دیگران نیستید، یعنی اعتماد به نفس و عزت نفس بالایی دارید. به خاطر همین نه به خود تان، وجود تان و آینده تان اهمیت می دهید و نه ارزشی برای نگاهی که دیگران به شما دارند قائلید.

زمین و زمان را مقصر می دانید؟
سارا 7 سال است ازدواج کرده. همسرش را اولین بار در زمان خواستگاری دیده و به خاطر این که خانواده اش این مرد را تایید کرده اند با او ازدواج کرده. فکر می کند خوشبخت نیست و از زندگی اش ناراضی است. وقتی در مورد دلیل انتخابش می پرسیم می گوید: «از همان روز اول این مرد را دوست نداشتم و با معیارهایم همخوانی نداشت اما وقتی دیدم خانواده ام دوستش دارند، دیگر مخالفتی نکردم.» در حالی که او حتی نظر مخالفش را به زبان نیاورده بوده، می گوید: «گفتنش چه فایده ای داشت. من نمی خواستم به خاطر خواسته خودم روبروی همه بایستم و تنش ایجاد کنم و آه و نفرین والدینم را به جان بخرم.» یکی از دلایلی که سارا را از این زندگی آزرده کرده، خانه نشینی است. او در زمان ازدواج دانشجو بوده اما به خاطر این که به زندگی اش برسد درسش را رها کرده. گرچه شوهرش با تحصیل او مخالفتی نداشته اما می گوید ازدواج باعث شکستش شده و او به خاطر این که همسر خوبی باشد درسش را کنار گذاشته. سارا دوست دارد کار کند اما حدس می زند همسرش با این خواسته مخالف باشد. به همین دلیل حتی زحمت به زبان آوردنش را هم به خود نمی دهد و معتقد است وقتی دیگران مخالفند، گفتنش چه اهمیتی دارد؟

اگر عزت نفس بالایی داشته باشید: خودتان را مسئول همه جنبه های زندگی تان می دانید و به خاطر رسیدن به ترس از واکنش دیگران خواسته های تان را کنار نمی گذارید. شاید به همه چیز هایی که می خواهید نرسید اما بدون امتحان کردن همه راه های ممکن کنار نمی کشید و اگر هم موفق نشوید راه دیگری برای خوشبختی و نشان دادن توانایی های تان پیدا می کنید.

اگر عزت نفس پایینی داشته باشید: هر شکستی را به گردن دیگران و شرایط می اندازید. می گویید درس نخواندم چون پول کلاس کنکور نداشتم، کار نکردم چون نگذاشتند، ازدواج کردم چون مجبورم کردند و... شما حاضر نیستید مسئولیتی که در قبال خودتان دارید را بپذیرید و به همین دلیل هم همیشه به دنبال یک توجیه می گردید.

حس تان را پنهان می کنید؟
احسان همسرش را دوست دارد. دوست دارد همسرش در رفاه مطلق باشد و صبح تا شب جان می کند تا او مثل یک ملکه زندگی کند با این وجود بحث و تنش در زندگی آن ها فراوان است. همسرش از این زندگی راضی نیست و مدام غر می زند. احسان فورا برنامه یک سفر را می ریزد تا آرامش همسرش بیشتر شود. فکر می کند عشق یعنی تلاش برای خوشبخت کردن دیگری و محبت های کلامی و رفتاری فقط مخصوص مردهای سبک مغز است. او معتقد است تنها انگیزه او برای این همه کار کردن و جان کندن همین دوست داشتن است و دیگر نیازی نیست که مثل بچه های 18 ساله حسش را در بوق و کرنا کند. احسان فکر می کند این که او همسرش را دوست دارد به کس دیگری ربطی ندارد و مردم چه می گویند اگر یک مرد در حضورشان چنین حرف هایی بزند؛ اهل کادو خریدن نیست و می گوید آنقدر پول در دست و بال همسرش قرار داده که هرچی می خواهد بتواند برای خودش بخرد.

اگر عزت نفس بالایی داشته باشید: برای بیان احساسات تان منتظر واکنش دیگران نمی نشینید. به آن ها محبت می کنید چون خودتان نیازمند محبت هستید. به جای این که خجالت بکشید، به عشقی که دارید افتخار می کنید و دیگران را از صحبت های عاشقانه و رفتارهای دلپذیرتان محروم نمی کنید. برای شما لذت بخش ترین روز، روزی است که چند ساعت کارتان را تعطیل کنید و به دنبال بهترین هدیه برای کسی که دوستش دارید بگردید.

اگر عزت نفس پایینی داشته باشید: حرف مردم برای تان مهم ترین چیز می شود. برای هر رفتاری به این فکر می کنید که دیگران چه می گویند و حتی فکر می کنید اگر در خانه آرام و پرمحبت باشید، ضعف به خرج داده اید. می خواهید مثل یک شاه، قدرت زندگی در دست شما باشد و به خاطر همین فکر می کنید محبت کردن یعنی رو دادن به دیگران و اگر این کار را بکنید، بقیه از مهربانی و آرام بودن تان سوء استفاده می کنند.

به خودتان بی اعتمادید؟
الهام معتقد است زندگی اش پر از شکست های جورواجور بوده. از همان دوره مدرسه بگیرید تا حالا، او فکر می کند همه بهتر از او کار های شان را انجام می دهند. گرچه الهام هم مثل آدم های دیگر دانشگاه رفته و ظاهر خوبی هم دارد اما به هر کسی که بر می خورد بی وقفه ستایشش می کند و به خاطر توانایی های دیگران خودش را تحقیر می کند. اگر دوستش نقاش است، می گوید وااای تو چقدر هنرمندی اما من خیلی بی مصرفم یا اگر در یک مهمانی بچه های فامیلش را می بیند، تک تک شان را به خاطر ظاهر و لباس شان تحسین می کند اما در مورد خودش می گوید می بینید موهایم عین سبد شده، صورتم پرجوش است و از دیدن این پوست درب و داغان حالم به هم می خورد و....

او حتی حاضر نمی شود در عکس های دسته جمعی شرکت کند و در جمع های گروهی چون خودش را پایین تر از دیگران می بیند، نه اظهارنظر می کند و نه خودش را وارد بازی ها و بحث های دیگران می کند. الهام 3 سال است که ازدواج کرده و همسرش هم دوستش دارد اما او به این عشق بی اعتماد است و همسرش را به دروغگویی متهم می کند چون فکر می کند لیاقت دوست داشته شدن را ندارد و چطور یک مرد می تواند زن ضعیفی مثل او را دوست داشته باشد؟

حتی گاهی در ذهنش فراتر می رود و فکر می کند اگر همسرش روزی او را به خاطر زن دیگری ترک هم بکند حق دارد. او خواهر شوهرش را مدام ستایش می کند و وقتی به خانه اش می رود، به جای خوش گذراندن سعی می کند کارهای او را آسان تر کند. در مهمانی خودش را با کارهای آشپزخانه سرگرم می کند چون معتقد است حضورش در جمع برای دیگران ارزشی ندارد.

اگر عزت نفس بالایی داشته باشید: برای توانایی های خودتان ارزش قائلید و خودشیفته نیستید اما نقاط قوت تان را می بینید و تلاش می کنید روز به روز بیشتر پرورش شان دهید. در زندگی مشترک ارزش خود تان را می دانید و با اعتماد به نفس وارد ارتباط با همسرتان، خانواده اش و دیگر اطرافیان می شوید. توانایی دیگران را ستایش می کنید اما به جای تحقیر خودتان سعی می کنید از آن توانایی درس بگیرید و برای خدمت بهتر شدن زندگی تان استفاده اش کنید.

اگر عزت نفس پایینی داشته باشید: تنها چیزی که به چشم تان می آید اشتباهات و نقاط منفی است. هنگام روبرو شدن با دیگران خودتان را به حاشیه می برید و به خاطر این که فکر می کنید ارزش ندارید و پر از عیب هستید، روی اشتباهات همسرتان هم سرپوش می گذارید.

  منبع : برترین ها


زنان عاشق خوشبخت تر از مردان عاشق هستند
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

روانشناسی | زنان عاشق خوشبخت تر از مردان عاشق هستند عاشق شوید و عاشق بمانید؛ این نصیحت پزشکان برای شماست، شاید فکر کنید عاشق شدن برای شما اضطراب، ترس و هیجان به ارمغان می آورد اما فکر نکنید که این حالت ها به ضرر شماست.
 

مطالعات پزشکان و روان شناسان نشان داده، وجود عشق در زندگی شما به سلامت روح و جسم تان کمک می کند.

عاشق ها معتاد نمی شوند
مطالعات نشان می دهد، افرادی که عاشقانه کسی را دوست دارند، کمتر به مصرف مواد مخدر و سیگار گرایش دارند. در مطالعه ای در فنلاند مشخص شد، میزان استفاده دائمی از مواد مخدر در افرادی که یک ارتباط عاشقانه مستحکم دارند بسیار کمتر از افرادی است که چنین ارتباطی ندارند. تنها 4 درصد از افرادی که یک ازدواج مناسب داشته اند و بین یک تا 3 سال از زندگی مشترک آن ها گذشته و تنها 3 درصد از کسانی که یک ازدواج مناسب داشته اند که بین 3 تا 5 سال از زندگی مشترک آن ها گذشته، استفاده تفننی و گاه به گاه مواد مخدر دارند، این در حالی است که این میزان در بین افراد همان گروه های سنی که ازدواج یا رابطه عاشقانه مستحکمی نداشته اند این میزان 9 درصد بوده است. روان شناسان می گویند تنهایی، انزوا و احساس کمبود محبت یکی از دلایل اصلی گرایش به مواد مخدر است.

عاشق ها جوان می مانند
«عاشق ها جوان تر هستند»؛ این یک ضرب المثل قدیمی است که در کشورهای حوزه بالکان رواج داشته اما حالا علم هم ثابت کرده، عاشق بودن می تواند انسان ها را جوان نگه دارد، نه فقط روح آن ها را بلکه جسم آن ها را. تحقیقات دانشمندان و پژوهشگران مرکز تحقیقاتی ادینبوری اسکاتلند نشان داده است زنان بین 40 تا 45 ساله ای که برای یک مدت 5 تا 10 ساله ازدواجی همراه با خوشبختی داشته اند به طور متوسط 3 تا 5 سال کمتر از سن واقعی خود به نظر می رسیدند. در واقع در این تحقیق سن متوسط زنان مجردی که زندگی خود را «خالی از عشق» توصیف کرده بودند از سوی افرادی که آن ها را نمی شناختند بین یک تا 3 سال بیشتر از سن واقعی آن ها تخمین زده شد. دکتر دیوید ویکس، متخصص پزشکی خانوادگی در وست بینستر می گوید، علت این مسئله مشخص است: «افرادی که کسی را دوست دارند بیشتر به فکر سلامت جسمی خود هستند و به ظاهر خود هم بیشتر اهمیت می دهند... در ضمن ترشح هورمون ها و عملکرد دستگاه های مختلف بدن در این افراد که آرامش بیشتری دارند، منظم تر است.»

زنان عاشق، خوشبخت تر هستند
بهتر است این موضوع را به آقایان نگویید اما تحقیقات پژوهشگران دانشگاه ولشکایر نشان داده، زنانی که زندگی مشترک خوبی دارند از همسران خود خوشحال تر و سالم تر هستند. در واقع کیفیت زندگی این زنان از کیفیت زندگی همسران آن ها بالاتر ارزیابی می شود. برخی روان شناسان معتقدند، در یک رابطه عاشقانه نیازهای روحی زنان بیشتر از مردان پاسخ می گیرد و این دلیل کیفیت بالاتر زندگی آن ها در چنین شرایطی است ولی دکتر نورا اسپارن، متخصص روان شناسی می گوید: «زنان بیشتر از مردان از احساس دوست داشتن و دوست داشته شدن لذت می برند و احساس شادی آن ها از این موضوع تاثیر بیشتری در وضعیت خلق و خو و کیفیت زندگی آن ها دارد.»

اگر می خواهید به خودکشی فکر نکنید
عاشق بودن فواید سلامت زیادی برای بدن شما دارد و عاشق بودن برای ذهن شما هم فایده های زیادی دارد. پژوهشگران دانشگاه اوتاگو در نیوزلند هزار زن و مرد بالغ را مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند: مردان و زنانی که بیش از 5 سال در یک ارتباط عاشقانه موفق بوده اند کمتر به افسردگی مبتلا می شوند و احتمال خودکشی و فکر کردن به خودکشی در آن ها پایین تر است. مطالعه دیگری که در بزاسکا انجام گرفته هم نشان داده، در یک دوره 10 ساله میزان مراجعه به روان شناسی و روان پزشکی در زنان و مردانی که ازدواج موفق داشته اند و زندگی خود را عاشقانه توصیف کرده اند، بسیار کمتر از دیگران است و میزان اضطراب و استرس در این گروه به میزان مشخص کمتر از افراد با وضعیت متفاوت است. مطالعات جهانی هم نشان داده میزان خودکشی در مردان متاهل 50 درصد کمتر از مردان مجرد و 70 درصد کمتر از مردانی است که از زنان خود جدا شده اند.

چرا سمبل عشق، قلب است؟
سمبل عشق در جهان چیست؟ در سراسر جهان برای نشان دادن عشق از شکل قلب استفاده می کنند، اما چرا؟ خب، شاید دلیلی پشت این موضوع باشد. در واقع شاید مسئله این است که عشق، سلامت قلب شما را تضمین می کند. نتایج تحقیقی در دانشگاه روچستر در نیویورک نشان داده، افراد متاهل و دارای ارتباط عاطفی مستحکم دیرتر از هم سن های خود که چنین ارتباطی ندارند دچار مشکلات قلبی می شوند و در صورت نیاز به عمل جراحی قلب هم احتمال زنده ماندن آن ها بیشتر است. یک گروه مطالعاتی در کانادا مدعی شده اند، داشتن یک ارتباط عاطفی مناسب می تواند مثل کنار گذاشتن سیگار به سلامت قلب کمک کند. افرادی که دارای ارتباطات عاطفی مستحکم هستند بیشتر متوجه وزن خود هستند، رژیم غذایی سالم تری را انتخاب می کنند و فشار خون آن ها در حد طبیعی است و برای همین قلب سالم تری دارند. دکتر وسلی کانر از دانشگاه کارولینای شمالی می گوید: «همه مطالعات نشان داده، عاشق بودن و بیان کردن احساسات عاشقانه تاثیر مثبتی روی قلب شما دارد و سلامت قلب و عروق تان را تا حدودی تضمین می کند.»

تعداد بیشتری شمع فوت می کنید
عاشق بودن به جشن تولدهای شما می افزاید، البته این به آن معنا نیست که شما بیشتر از یک بار در سال می توانید جشن تولد بگیرید اما به این معناست که اگر عاشق باشید به طول عمرتان اضافه می شود. برای مثال، در انگلستان مطالعات طولانی مدت نشان داده، میزان مرگ و میر در مردان و زنان مجرد بین 30 تا 60 ساله 2 برابر میزان مرگ و میر در مردان و زنان متاهل در همین گروه سنی است. مطالعه ای در آلمان هم نشان داده، میزان مرگ و میر در زنان مجرد 30 تا 50 ساله 25درصد بیشتر از زنان متاهل همین گروه سنی است. دکتر روانا اسکالامدیر مرکز تحقیقات سلامت دانشگاه هانور می گوید: «مردان و زنان مجرد کمتر به فکر سلامت خود هستند، کمتر به پزشک مراجعه می کنند، کمتر چک آپ سالانه می روند و از لحاظ شغلی و اجتماعی کمتر موفق هستند، همه این عوامل باعث می شود که وضعیت سلامت آن ها بدتر باشد.»

  منبع : برترین ها


توصیه های جدید برای غلبه بر دلشوره
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

روانشناسی | توصیه های جدید برای غلبه بر دلشوره اگر مانع نگرانی های بی مورد خود نشوید، جسم تان هم در معرض خطر قرار خواهد گرفت
 

بعضی افراد بابت هر موضوعی نگران و مضطرب هستند و این دلشوره های بی مورد گاهی تا آنجا پیش می رود که جسم این افراد را هم درگیر خودش می کند. دل درد و دل پیچه، گرفتگی عضلات، مشکلات گوارشی، احساس سوزش در معده یا لرزش عضلات نمونه ای از تاثیرات دلشوره است که تنها آدم های مضطرب و دلواپس آن را تجربه کرده اند اما آیا درمانی برای این دلشوره ها وجود دارد؟

مراقب دلشوره هایت باش
همه چیز از یک فکر شروع می شود. قرار بود که دوست تان راس ساعت 6 با شما در یک رستوران قرار ملاقات داشته باشد. ساعت نیم ساعت از 6 گذشته است اما هنوز خبری از دوست شما نیست. با او تماس می گیرید و متوجه می شوید، گوشی همراه دوست تان خاموش است. با خانواده اش تماس می گیرید و آن ها هم به شما خبر می دهند که او یک ساعت قبل منزل را ترک کرده است. با خودتان می گویید از خانه دوست شما تا محل ملاقات تان تنها نیم ساعت فاصله است و اینجاست که دلشوره به صورت مهار نشدنی در شما شروع به تب و تاب می کند و در نخستین نشانه اش احساس می کنید همه عضلات بدن تان گرفته است. در این مواقع طبیعی است که احساس نگرانی و دلشوره به سراغ هر آدمی خواهد آمد اما کنترل کردن این حس در دست خود شماست.

قبل از هرچیز باید مانع افکار منفی خود باشید و به آن ها شاخ و برگ اضافی ندهید. آگاهانه افکارتان را تحت کنترل بگیرید و روی آن ها تمرکز کنید. می توانید برداشت های قابل قبول تر و مثبت تری را از شرایط بحرانی که برای تان پیش می آید، برای خود ایجاد کنید. وقتی توانستید فکر خود را به صورتی دیگر در آورید دلشوره شما هم به همان سرعت تغییر می کند. مثلا برای دوست تان که هنوز نرسیده، این طور فکر کنید که شارژ باتری گوشی همراهش ممکن است تمام شده باشد و دوست تان در ترافیک مانده باشد. با این فکر منطقی تر در مورد شرایط به وجود آمده واکنش نشان خواهید داد. پس در قدم اول فکرتان را تغییر بدهید تا کنترل دلشوره های تان را در دست تان بگیرید.

تنهایی دلواپس نشو
در شرایطی که دلشوره به سراغ تان می آید اگر تنها باشید بیشتر به این حس دامن می زنید اما اگر در این مواقع وقت خود را با دوستان و افراد خانواده تان بگذرانید و احساسات خود را با آن ها در میان بگذارید، نگرانی های تان را کمتر کرده اید. سعی کنید نگرانی و دلیل دلشوره تان را با شخصی که مثبت اندیش و خونسرد است در میان بگذارید. در این مواقع دوست شما می تواند با جملاتی مثبت آرام تان کند و دلشوره های تان را کم کند. سعی نکنید در تنهایی بمانید و حتما اطراف خود را در موقعیت های استرس زا شلوغ کنید تا خود را گرفتار افکار منفی نکنید.

در کنار همه مواردی که برای تان گفتیم ورزش را هرگز از یاد نبرید. اگر اکسیژن و هوای تازه مدام به شما برسد تاثیر زیادی در بالا بردن روحیه اعتماد به نفس شما دارد و افکار شما را قوی تر خواهد کرد اما یادتان باشد که همه افراد در زندگی شان با این حس روبه رو شده اند و تنها شما نیستید که اسیر دلشوره شده اید اما این نحوه واکنش شماست که نشان می دهد توانایی تان در رویارویی با این نوع احساسات تا چه اندازه است. فقط کافی است دلشوره های تان را خیلی جدی نگیرید.

موضوعی که نادیده اش می گیرید
شاید شما تا به حال به این موضوع توجه نکرده باشید اما به همان اندازه ای که داشتن یک فکر بد و منفی می تواند باعث به وجود آمدن دلشوره شود، استفاده نادرست شما از کلمات می تواند به این موضوع شدت بیشتری دهد.

در موقعیت استرس زا و شرایطی که دلشوره چیزی یا کسی را پیدا می کنید مراقب نوع کلماتی که به زبان می آورید باشید. از گفتن جملاتی مثل می ترسم اتفاقی افتاده باشد، احساس بی تابی می کنم، نگران هستم و... که دلشوره و نگرانی های تان را شدت می دهد دوری کنید. جایگزین کردن این جملات به جملاتی مثل هیچ اتفاقی نیفتاده، همه چیز رو به راه است، جای هیچ نگرانی نیست و خیلی جملات مثبت دیگر کمک زیادی به از بین بردن دلشوره شما می کند.

  منبع : برترین ها


17 راز جالب آقایان که دختران حتما باید بدانند
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

روانشناسی | 17 راز جالب آقایان که دختران حتما باید بدانند شناخت روحیه مردان نه تنها مشکلات زوجین را کم می کند بلکه باعث برقراری رابطه بهتر بین آنها می شود. روان شناسانی که نقش جنسیت را در برقراری ارتباط مطالعه می کنند، این 17 نکته را در مورد شناخت مردان با اهمیت می دانند.
 

1) مردان در مورد احساسشان صحبت می کنند اما...
مردان ترجیح می دهند در مورد احساساتشان غیرمستقیم صحبت کنند. پس از همسرتان بخواهید برنامه اش را برای تعطیلات آخر هفته بگوید یا اینکه فکر و تصور خود را در مورد شما و اولین باری که شما را ملاقات کرده است، بیان کند. پاسخ او روشن می کند احساسش چیست و این گونه خود را به شما نزدیک تر می بیند.

2) مردان با کارهایشان دوست داشتن را بیان می کنند
بیشتر مردان ترجیح می دهند احساسات و حس دوست داشتن را با انجام برخی کارها بیان کنند، مثلا وقتی وسایل خراب خانه را تعمیر یا حیاط را تمیز می کنند یا سطل زباله را بیرون می برند، دوست داشتن خود را نشان می دهند. حتی خرید کردن برای خانه و زیباسازی محیط آن هم بیانگر این است که شما را دوست دارد.

3) مردان ازدواج را جدی می گیرند
مردان معمولا از ابراز سریع نظر خود واهمه دارند. شواهد نشان می دهد آنها ازدواج را بیشتر جدی می گیرند ولی ممکن است مدت طولانی تری طول بکشد تا احساس خود را بیان کنند زیرا می خواهند مطمئن شوند کاری که انجام می دهند، درست است. نتایج یک بررسی روی مردان متاهل نشان داد وقتی مردی با اطمینان کامل تصمیم به ازدواج می گیرد، همه جوانب را بررسی کرده و بیشتر معیارها را مطابق میل خود می بیند. 90 درصد مردان می گویند اگر قرار باشد دوباره ازدواج کنند، با همین همسرشان ازدواج خواهند کرد.

4) او یک شنونده واقعی است
بیشتر ما خانم ها وقتی حرف های دیگران را گوش می کنیم معمولا با حرکات اشاره و بدن و گفتن کلماتی مثل بله یا نه یا می دانم به آنها نشان می دهیم به حرف هایشان گوش می دهیم. این اشاره ها، بخشی از نظر و درک ما را به فردی که در حال صحبت است، منتقل می کند اما این در مورد مردان صدق نمی کند. وقتی که با همسر خود صحبت می کنید و چیزی نمی گوید یا حرکتی از او نمی بینید، به معنی آن نیست که گوش نمی دهد بلکه ترجیح می دهد ساکت باشد و در مورد آنچه شما می گویید، فکر کند.

5) مردان بیشتر عمل می کنند
مردان روابطشان را با عمل تقویت می کنند، نه احساس. بسیاری از مردان، با انجام فعالیت هایی مانند ورزش و پیاده روی همراه همسرشان و رابطه زناشویی سعی می کنند به همسرشان نزدیک تر شوند.

6) مردان زمانی را برای خود می خواهند
اگرچه مردان سعی می کنند در بسیاری از فعالیت های خانواده مشارکت کنند اما همه آنها نیاز دارند زمانی مخصوص خود داشته باشند. زمانی که تنها در گوشه ای بنشینند و تفکر کنند. اگر چه مردان از انجام بازی شطرنج، باغبانی یا رفتن به باشگاه ورزشی لذت می برند اما مثل همه، گاهی دوست دارند کسی در کنارشان نباشد و به تنهایی به کارهای مورد علاقه شان بپردازند. وقتی هر یک از زوجین زمان و مکانی را برای تنهایی داشته باشند، بیشتر به هم علاقه مند خواهند شد.

7) مردان مثل پدرانشان عمل می کنند
اگر می خواهید بدانید مردی که قصد دارید با او ازدواج کنید چگونه مردی است و چه رفتاری دارد، به رفتارهای پدرش نگاه کنید. مردان نقش خود و رابطه با همسرشان را از پدرشان می آموزند. اگر می خواهید بدانید که چگونه با شما رفتار خواهد کرد، ببینید پدرش چه رفتاری با مادرش دارد.

8) مردان زبان بدن را نمی دانند
مردان کمتر در مورد زبان اشاره و حرکات بدن می دانند و تغییر لحن صدا و حرکات صورت برای آنها کمتر مفهوم دارد. همچنین ممکن است دیرتر ناراحتی زنان را که در چهره شان نمایان است یا پیام های اشاره ای و لحن صدا را تشخیص دهند، بنابراین اگر می خواهید مطمئن شوید پیام را دریافت کرده اند مستقیما آن را بیان کنید.

9) واکنش مردان سریع تر است
زنان در واکنش نشان دادن به برخی امور و کارها دیرتر از مردان عمل می کنند و مدت طولانی تری برای بیان واکنش و تفکر نیاز دارند. حتی ممکن است در مقابل مردان بیشتر احساس اضطراب و استرس داشته باشند اما مردان در مقابل حوادث واکنش سریع تری نشان می دهند بنابراین وقتی هنوز می خواهید در مورد مباحث شب گذشته صحبت کنید، ممکن است همسرتان آن را از یاد برده باشد.

10) مردان به قدردانی واکنش نشان می دهند
قدردانی از همسر می تواند تفاوت زیادی در رفتارهای آنها و روابطشان ایجاد کند. مطالعه ها نشان می دهد وقتی از زحمات مردان قدردانی و به آنها ارزش گذاشته می شود، بیشتر سعی می کنند در انجام کارهای خانه و مراقبت از کودک خود را درگیر کنند و خود را تکیه گاه خواهند دانست.

11) رابطه زناشویی برای مردان بسیار مهم است
برای بسیاری از مردان، رابطه زناشویی بسیار مهم است در حالی که برای زنان این طور نیست. برای مردان صمیمیت در روابط زناشویی بسیار رضایت بخش تر از خود رابطه زناشویی است.

12) مردان دوست دارند زنان اول شروع کنند
بسیاری از مردان دوست دارند همسر آنها شروع کننده رابطه زناشویی و مشتاق این رابطه باشد بنابراین از ابراز عشق به همسر خود خجالت نکشید و اجازه دهید که بداند شما خواهان رابطه زناشویی هستید. شروع رابطه زناشویی از سوی زن می تواند باعث رضایتمندی بیشتر زوجین شود.

13) مردان همیشه مشتاق نیستند
مردان برخلاف تصور زنان همیشه حوصله رابطه زناشویی را ندارند. مردان هم مانند زنان دچار استرس می شوند. استرس شغلی، خانوادگی و پرداختن صورتحساب ها از بزرگ ترین عوامل کاهش دهنده میل جنسی در مردان هستند. وقتی یک مرد یک بار برای رابطه زناشویی تمایل ندارد، به معنی آن نیست که برای همیشه میل و علاقه اش را به شما از دست داده است. او فقط در آن لحظه تمایلی به برقراری روابط زناشویی ندارد.

14) مردان زیاد به روابط زناشویی فکر می کنند
بیشتر مردان زیر 60 سال حداقل یک بار در روز به روابط زناشویی فکر می کنند در حالی که فقط یک چهارم زنان یک بار در روز به این موضوع فکر می کنند. همچنین مردان 2 برابر زنان در مورد روابط زناشویی رویاپردازی می کنند و جالب است که رویاهای آنها بسیار متفاوت از عملشان است. مردان در مورد روابط زناشویی نسبت به آنچه زنان فکر می کنند، جدی نیستند و تصورات آنها شبیه آنچه انجام می دهند، نیست.

15) مردان، لذت بردن همسر خود را دوست دارند
خوشحالی و شادابی یک زن برای همسرش بسیار بااهمیت است. یک مرد تا زمانی که همسرش در مورد احساسش صحبت نکند از آن باخبر نمی شود، بنابراین بهتر است احساسات و خواسته هایتان را بیان کنید. خواسته خود را صریحا بگویید، زیرا مردان طفره رفتن را دوست ندارند. اگر خواسته خود را واضح بیان کنید، نه تنها گوش می کند، بلکه از خشنود شدن شما احساس خوبی خواهد داشت.

16) مردان درمورد ظاهر خود دچار اضطراب می شوند
بسیاری از مردان در برخی موقعیت ها دچار اضطراب می شوند، مخصوصا وقتی سنشان افزایش پیدا می کند. یک مرد ممکن است در مورد جسم و توانایی های خود نگران شود. اگر می توانید، به او کمک کنید تا روش های آرام سازی را یاد بگیرد و مطمئنش کنید هنوز هم او را مانند قبل دوست دارید، در این صورت کمتر در روابط زناشویی دچار استرس می شود.

17) مردان نیاز دارند دوست داشته شوند
اگر یک مرد احساس کند از سوی همسر مورد بی محبتی قرار گرفته، ممکن است به فرد دیگری متمایل شود تا رضایت او را جلب کند. برای پرهیز از این موضوع زنان باید نیازهای عاطفی همسر خود را درک کنند و برای رفع نیازهای وی بکوشند.

  منبع : عصرایران


7 اشتباه جبران ناپذیر خانم ها در اولین دیدار
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

روانشناسی | 7 اشتباه جبران ناپذیر خانم ها در اولین دیدار اولین قرار ملاقات می تواند ادامه یافتن یا نیافتن یک رابطه را تعیین کند، بنابراین مهم است که خانم ها بدانند راه های فراری دادن یک مرد به اندازه راه های جذب او اهمیت دارند.
 

در اینجا به 7 اشتباه رایجی که خانم ها در اولین قرار ملاقات مرتکب می شوند اشاره می کنیم.

1. آداب معاشرت و ادب را رعایت کنید.

اگر به رستوران رفته اید و او پول شام را حساب می کند، حتماً تشکر کنید. با خدمه رستوران کاملاً مودبانه برخورد کنید، آداب غذا خوردن را رعایت کنید و در همه مراحل این ملاقات مهم مراقب رفتارتان باشید!

2. با موبایلتان ور نروید.

هیچ چیز به اندازه این کار بی حوصلگی با بی علاقگی شما را به موضوع صحبت نشان نمی دهد. در اولین ملاقات تلفن همراهتان را در حالت بی صدا قرار بدهید و حتی الامکان آن را از کیفتان خارج نکنید. سعی کنید پیامک دادن یا چک کردن صفحه فیس بوکتان را به زمان دیگری محول کنید!

3. در انتخاب غذا دقت کنید.

گران ترین یا ارزان ترین غذا را سفارش ندهید (به خصوص اگر پول شما را طرفتان می پردازد).

4. در مورد ازدواج یا بچه صحبت نکنید.

به هیچ عنوان در اولین ملاقات (و حتی الامکان تا سه یا چهار ملاقات بعدی) در مورد ازدواج یا بچه صحبت نکنید. هیچ اشکالی ندارد اگر راجع به آینده رابطه صحبت کنید و حتی اشتیاق نشان بدهید، ولی نباید این طور به نظر برسد که در اولین ملاقات عاشق شده اید. هرگز خود را در ملاقات اول شیفته و مجذوب نشان ندهید (مگر اینکه بخواهید دیگر هرگز او را نبینید!).

5. راجع به گذشته خود زیاد صحبت نکنید.

خانم ها معمولاً در اولین قرار ملاقات راجع به گذشته خود زیاد صحبت می کنند و اطلاعاتی را به طرف مقابل منتقل می کنند که می تواند به آینده رابطه ضرر بزند. تا جایی که ممکن است در مورد روابط گذشته خود صحبت نکنید و راجع به گذشته طرفتان هم نپرسید.

6. اجازه ندهید طرفتان احساس کند که رابطه ای را شروع کرده که می تواند جیبش را خالی کند.

طرز زندگی و توقعات انسان ها در طول زمان عوض شده است. اگرچه هنوز مردهایی وجود دارند که اصرار دارند هزینه شام را بپردازند، ولی اکثر آنها انتظار دارند که لااقل پیشنهاد پرداخت پول را از طرفشان بشنوند. اجازه ندهید طرفتان احساس کند که رابطه ای را شروع کرده که می تواند جیبش را خالی کند!

7. سعی کنید در مکالمات خود تعادل را حفظ کنید و پرحرفی نکنید.

اجازه بدهید طرفتان هم فرصت حرف زدن داشته باشد. ضمناً، لازم نیست در اولین ملاقات از کلمه "من" بیش از حد لازم استفاده کنید و همه اطلاعات مربوط به زندگی، شغل، تحصیلات و خانواده تان را بیان کنید!

  منبع : برترین ها


جنبه های پنهان ارتباط
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

روانشناسی | جنبه های پنهان ارتباط ارتباط چیزی فراتر از صحبت کردن و نوشتن است. بیشتر ما نمی دانیم حتی زمانی که صحبت هم نمی کنیم به روش های مختلف در حال برقراری ارتباط با دیگران هستیم. همانگونه که حیوانات اجتماعی دیگر با هم ارتباط برقرار می کنند.
 

گرچه برای ارتباط با دیگران خیلی مهم هستند، بندرت در مورد این ارتباط غیر کلامی در مدرسه به ما آموزشی داده می شود. همزمان که در جامعه رشد پیدا می کنیم به صورت غیر رسمی می آموزیم که چگونه از حرکات بدن، نگاه و تغییرات اندک در تن صدا و سایر ابزارهای کمکی ارتباطی برای اصلاح و یا تاکید برآنچه که می گوییم یا انجام می دهیم، استفاده کنیم. ما این روش ها را که در فرهنگ مان وجود دارد با مشاهده دیگران و تقلید از آنها در طی سال ها یاد می گیریم.

به دقت نگاه کنید. به نظر شما این زوج بدون هیچ کلامی چه مفهومی را با هم رد و بدل می کنند؟

جنبه های پنهان ارتباط

زبان شناسان تمام این روش های کمکی ارتباطی را فرا زبان (paralanguage) می نامند. فرازبان چیزهای دیگری علاوه بر سخن است که به ارتباط موثر کمک می کند. فرازبان از ارسال پیام نادرستی که ممکن است اشتباهاً منتقل شود، جلوگیری می کند، مانند مواردی که اغلب در تماس تلفنی و حتی در نامه رخ می دهد. پیام های فرازبانی که می توان از طریق تماس رو در رو مشاهده کرد دروغ گفتن و یا پنهان کردن احساسات را دشوار می کنند. فرازبان در ارتباطات حتی اغلب از آنچه که به صورت زبانی گفته می شود مهم تر است. گفته می شود که تقریبا 70 درصد چیزهایی که در مکالمه مستقیم با دیگران به آنها منتقل می کنیم از طریق فرازبان است.

به نظر شما این استوار در لباس خاکی رنگ به صورت غیر کلامی به این سرباز چه مفهومی را انتقال می دهد؟ اگر سرباز فقط می توانست ببیند اما نمی توانست بشنود منظور وی را درک می کرد؟

جنبه های پنهان ارتباط

زبان بدن

آشکارترین شکل فرازبان، زبان بدن (kinesics) است. زبان بدن در واقع زبان اشارات، عبارات و حالت هاست. برای مثال در امریکای شمالی از بازوها و دست ها برای خداحافظی، اشاره، شمارش، بیان احساسات، اخطار، تهدید، صدا زدن، توهین و.. استفاده می کنند. در حقیقت آنها تعداد زیادی از هر کدام از این حرکات را یاد گرفته و در زمان مناسب به کار می گیرند. ما نیز برای گفتن بله یا خیر، لبخند زدن، اخم کردن، چشمک زدن برای تایید، یا گفتن حرف عاشقانه از سرمان استفاده می کنیم. بالا انداختن همزمان سر و گردن نشان می دهد که ما چیزی نمی دانیم.

جنبه های پنهان ارتباط

اگرچه معنی بعضی حرکات نظیر لبخند ممکن است در سراسر جهان یکسان باشد اما ممکن است معنی حرکات دیگر کاملاً متفاوت باشد. برای مثال پرتاب آب دهان روی دیگری در امریکای شمالی و اروپا نهایت بی احترامی و تحقیر است اما اگر به شیوه خاصی انجام شود می تواند یک دعای خیر مهربانانه برای اهالی ماسای کنیا باشد.

جنبه های پنهان ارتباط

لحن و نوع صدا

معنای سخنان می تواند با لحن و نوع صدا به مقدار زیادی تغییر کند. در انگلیس جمله ساده "من اینجا هستم" بر حسب اینکه تن صدای گوینده بالا، پایین، سریع، آرام، رو به بالا، رو به پایین، نجواگر، نالان، فریادزنان، یا با حسرت باشد، می تواند معانی خیلی متفاوتی داشته باشد. همچنین جمله "آیا اینجا هستی؟" اگر با تن رو به بالا گفته شود در مقایسه با اینکه با تن رو به پایین گفته شود معانی متفاوتی دارد. می توانید این کار را امتحان کنید.

فضای شخصی و اجتماعی

زمانی که ما با شخص یا گروهی صحبت می کنیم، فاصله بین افراد از نظر فیزیکی نیز می تواند پیام و مفهومی را منتقل کند. فضای شخصی و اجتماعی(proxemics) مطالعه فاصله ها برای تعامل بین افراد و استفاده از فضاهای تعریف شده در فرهنگ است.

بیشتر ما از اهمیت فاصله در ارتباطات آگاه نیستیم تا زمانی که با کسی روبرو می شویم که به صورت متفاوتی عمل می کند. برای مثال همه ما حسی داریم که فاصله فیزیکی برای ارتباط با شخصی که در حال صحبت با او هستیم را تعیین می کند. اگر شخصی از آن فاصله که ما در آن راحتیم به ما نزدیک تر شود ما معمولاً به صورت خودکار عقب تر می رویم تا فاصله خود را حفظ کنیم. همچنین اگر احساس کنیم که فاصله ما با طرف مقابل زیاد است سعی می کنیم به هم نزدیک تر شویم. اگر دو نفری که با هم صحبت می کنند در فاصله های متفاوتی احساس راحتی کنند چرخه ای از جابه جایی ها رخ می دهد تا زمانی که یکی به گوشه ای برسد و احساس کند که بوسیله آنچه که غیر دوستانه و یا متجاوزانه می داند مورد تهدید قرار گرفته است. در نتیجه پیام زبانی ممکن است آنگونه که هست شنیده و یا درک نشود.

جنبه های پنهان ارتباط

در امریکای لاتین فاصله مناسب برای صحبت در مورد مسائل شخصی اغلب خیلی نزدیک تر از مردم آمریکا و کانادا است. فاصله مناسب برای گفتگو اغلب بر حسب فاصله صورت افرادی که مستقیماً به یکدیگر نگاه می کنند، تعیین می شود. بیشتر مردم اگر تماس چشمی نداشته باشند در مورد فاصله با دیگران احساس یکسانی ندارند. معمولا در میان ازدحام جمعیت یا در آسانسور افراد مایل نیستند به کسی نگاه کنند تا از نزدیکی زیاد احساس ناراحتی نکنند.

ژاپنی ها در مکان پر ازدحام از تماس چشمی خودداری می کنند:

جنبه های پنهان ارتباط

نوع پیام حتی فاصله را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. میانگین فاصله مناسب در میان مردم آمریکای شمالی در جدول زیر نشان داده شده است.

جنبه های پنهان ارتباط

نجوا کردن و فریاد زدن بیشتر از صدای معمولی توجه شما را جلب می کند. کودکان این حقیقت مهم را در سنین خیلی کم درک می کنند.

علاوه بر تعیین فاصله مناسب برای برقراری ارتباط، فرهنگ به ما می گوید که کی و چگونه می توانیم دیگران را لمس کنیم. در امریکای شمالی معمولا تماس بدنی افراد بالغ پسندیده نیست مگر برای احوال پرسی رسمی (دست دادن و در آغوش گرفتن) و یا در روابط خیلی صمیمی و شخصی. این قانون غیر رسمی نسبت به مردان سخت گیرانه تر است. اگر مردها علناً دست های یکدیگر را بگیرند و یا یکدیگر را ببوسند ممکن است به آنها برچسب همجنس باز زده شود و متعاقباً از احترامی که شایسته آن هستند محروم شوند. چنین الگوهای تعریف شده ی اجتماعی در ارتباط با تماس فیزیکی در بیشتر کشورهای آسیایی و اروپای شمالی نیز دیده می شود. در جنوب اروپا، خاورمیانه و آمریکای لاتین معمولاً تماس فیزیکی بیشتری قابل قبول و مطلوب است.

استفاده فرهنگی از فضا

فرهنگ به ما می گوید که چگونه فضا را مدیریت و به کمک آن نوع تعامل را کنترل کنیم. برای مثال، در ادارات امریکای شمالی مدیر در یک اتاق جدا قرار می گیرد. این کار تماس شخصی او با کارمندان معمولی را به حداقل می رساند. در مقابل، در ادارات ژاپن میز مدیر در انتهای ردیفی از میزهای به هم چسبیده قرار دارد که کارمندان پشت آنها قرار می گیرند. این روش، تماس مدیر با کارمندان را حداکثر می سازد.

جنبه های پنهان ارتباط

محیط کاری معمول در امریکای شمالی

جنبه های پنهان ارتباط

محیط کاری معمول در ژاپن

فضای یک دادگاه به راحتی می تواند رفتار افراد را تغییر دهد. در ایالات متحده آمریکا قاضی معمولا ردای سیاه می پوشد و پشت یک میز بلند می نشیند. سایر میز و صندلی ها به گونه ای قرار می گیرند که تمام توجه ها متوجه قاضی باشد. طراحی این محیط باعث می شود که حضار نسبت به قاضی مودب و از درجه اهمیت کمتری برخوردار باشند و بنابراین قاضی راحت تر می تواند کنترل اوضاع را به دست گیرد.

همچنین فرهنگ، درک ما از فضا را با تعریف بخش های آن هدایت و راهنمایی می کند. در دنیای صنعتی فضا به بخش های استاندارد تقسیم می شود. نمونه های این نوع تقسیم بندی در ایالات متحده امریکا به صورت زمین و مکان های شهری متحدالشکل نمود پیدا کرده است. مرزهای املاک به همین تقسیم بندی فضا مربوط می شود. همان طور که تراکم جمعیت افزایش می یابد اهمیت مرزهای فضایی تعریف شده نیز افزایش می یابد. صاحبان زمین در محلات پر جمعیت گاهی به خاطر نزاع بر سر حصار تعریف شده بین املاکشان آنقدر عصبانی می شوند که یکدیگر را می کشند. اما در مناطق روستایی با جمعیت کم در غرب آمریکا که مردم صاحب مزارع بزرگ صدها تا هزاران هکتاری هستند جابه جایی یک متری حصار نیز بندرت باعث نزاع می شود.

استفاده فرهنگی از زمان

فرهنگ به ما می گوید که برای انتقال پیام های متفاوت چگونه زمان را مدیریت کنیم. زمانی که افراد بر سر یک قرار ملاقات حاضر می شوند به نسبت فرهنگ، موقعیت اجتماعی و موقعیت نسبی متفاوت است. در آمریکای شمالی وقتی شما جلسه دارید زمانی که باید در جلسه حضور پیدا کنید به تفاوت قدرت بین شما و شخصی که با وی جلسه دارید بستگی دارد. افرادی که سمت پایین تری دارند اگر از آنها انتظار نداشته باشند زودتر برسند، حداقل باید به موقع حاضر شوند. مقام های بالاتر انتظار دارند در صورت تاخیر دیگران منتظر آنها بمانند. برای مثال بیشتر افرادی که برای بیماری از دکتر وقت می گیرند باید زودتر در مطب حاضر شوند و صبورانه انتظار بکشند تا دکتر آنها را ویزیت کند. دعوت به مهمانی کاملاً متفاوت است. معمولا پیش بینی می شود که بیشتر مهمانان مطابق عرف دیر برسند. معمولاً برای یک کودک آمریکای شمالی حداقل 12 سال طول می کشد که این جنبه های زیرکانه فرهنگی در مورد زمان را یاد بگیرد. در سن 5-6 سالگی آنها فقط روزهای هفته، تفاوت بین شب و روز، صبح و بعد از ظهر، زمان خواب و وقت غذا را می دانند. در سن 7-8 سالگی برای گفتن زمان می توانند از ساعت استفاده کنند. آنها تا 12 سالگی یا بیشتر کم کم با جنبه های موقعیتی زمان، مانند اینکه چه زمانی در میهمانی حاضر شوند، آشنا می شوند.

وقتی افراد با انتظارات فرهنگی متفاوت در مورد زمان در یک جا جمع می شوند، امکان سوءتفاهم، ناامیدی وجریحه دار شدن احساسات وجود دارد. برای مثال اگر یک تاجر برزیلی در جلسه ای با یک مشتری آمریکای شمالی در نیویورک به موقع حاضر نشود و وقتی رسید به درستی عذرخواهی نکند، ممکن است باعث ناراحتی شخص مقابل شود. برای فرد برزیلی ممکن است زمان انعطاف پذیر و سرعت زندگی کمتر باشد. او باور دارد برای این جلسه کاری از قبل برنامه ریزی شده به اندازه کافی سریع بوده و در نیم ساعت اول قرار به آن رسیده است. جای تعجب نیست که گیج و ناراحت شود وقتی که با استقبال سرد طرف امریکایی روبرو می شود که احساس می کند به او بی اعتنایی و بی ادبی شده است.

ارتباط از طریق لباس

در دنیا لباس کارآیی های زیادی دارد. لباس برای محافظت بدن پوشیده می شود. و معمولا برای پوشاندن بخش هایی از بدن در برابر دیگران استفاده می شود. البته بخش هایی از بدن که باید پوشانده شوند در سراسر جهان متفاوت است. برای مثال مردان برهنه ای در گینه نو زندگی می کنند که تنها پوشش آنها محافظ باریک روی آلت تناسلی شان است که اگر آن را نپوشیده باشند احساس برهنگی می کنند. در بیشتر نقاط جهان این نوع پوشش نامناسب ترین نوع است. بعضی لباس ها برای نوعی محافظت ماوراءالطبیعی پوشیده می شوند. چنین به نظر می رسد که پوشیدن صلیب مسیحی یا مدال سنت کریستوفر چنین تاثیری داشته باشد. پوشیدن پیراهن خوش شانسی برای شرکت در امتحان نیز برای تمسک به این نیروهای ماوراءالطبیعی است.

افراد در تمام فرهنگ ها از لباس و اشکال دیگر تزئینات بدنی برای انتقال موقعیت، هدف و دیگر پیام ها استفاده می کنند.. در امریکای شمالی در محل کار و فعالیت های تفریحی لباس های مختلفی می پوشند. همچنین مدل های لباسی هستند که جذابیت جنسی ایجاد می کنند. این جذابیت می تواند خیلی زیرکانه باشد مخصوصا در لباس بانوان. و می تواند این حس را منتقل کند که یک زن می خواهد از نظر جنسی سرد و خنثی به نظر برسد. از طرف دیگر ممکن است اینچنین معنی شود که اغواگر، معصوم اما دلفریب است. زنان در دنیای غرب معمولا بیش از مردان به نکات ریز و دقیق پیام هایی که از طریق لباس انتقال می دهند، آگاهند و به آن اهمیت بیشتری می دهند. بعضی اوقات این امر باعث می شود مردان اشتباهات بزرگی در تفسیر قصد و منظور زنان داشته باشند. مطمئنا هر کس هر سبکی لباس بپوشد می خواهد پیام هایی نیز به افراد هم جنس خود انتقال دهد.

خیلی زودتر از اینکه ما به اندازه کافی برای صحبت به افراد نزدیک شویم ظاهر آنها، جنسیت، سن، وضعیت اقتصادی و حتی اهداف و نیات آن ها را مشخص می کند. ما در سنین پایین شروع به تشخیص اهمیت این سرنخ های اجتماعی می کنیم. فرهنگ لغت لباسی که ما یاد می گیریم نه تنها آنچه می پوشیم، بلکه همچنین مدل مو، جواهرات، آرایش، و سایر تزئینات بدن مانند تاتو را نیز در بر می گیرد. در بیشتر فرهنگ ها، سبک لباس پوشیدن یکسان، پیام های متفاوتی را بر حسب جنس، سن و ظاهر افرادی که آن را پوشیده اند، منتقل میکند.

لباس، مدل مو، آرایش و ژست این زن جوان چه مفهومی به شما منتقل می کند؟
________________________________________
حالا فکرکنید یک مرد میانسال با لباس، مدل مو، آرایش و ژست مشابه...

واکنش تان خیلی متفاوت خواهد بود


جنبه های پنهان ارتباط

پوشیدن لباس های خاص می تواند رفتار شما و رفتار دیگران نسبت به شما را تغییر دهد. این لباس می تواند نوعی یونیفرم نظامی، روپوش سفید پزشکی یا یک لباس دلقکی باشد. برای مثال احتمالاً پلیس های اسپانیایی در تصویر وقتی یونیفرم شان را می پوشانند قوی تر و سلطه جوتر می شوند. همچنین احتمال اینکه دیگران از آنها اطاعت کنند بیشتر است.

جنبه های پنهان ارتباط

بیشتر یونیفرم ها از روی عمد نمادین هستند بنابراین می توانند به سرعت و به صورت قطعی پست و مقام را نشان دهند. برای مثال روبان، تاج و عصای سلطنتی کوچک ترین شکی به جا نمی گذارد که زن جوان در تصویر ملکه زیبایی است. روبان و سایر علامات روی یونیفرم دریانورد آمریکایی می تواند حتی به یک غریبه هم مقام، قدرت و تجربه نظامی او را نشان دهد. همچنین مدل های موی عجیب و لباس های پانکرها بخش ضروری یونیفرم آنها است. در همه این سه مورد لازم است که معنی سمبل های تعریف شده در هر کدام از فرهنگ ها را بدانید تا بتوانید پیامی که انتقال می دهند را درک کنید.

جنبه های پنهان ارتباط

ملکه زیبایی

جنبه های پنهان ارتباط

دریا نورد امریکایی

جنبه های پنهان ارتباط

پانکر

مدل های زیادی ازتزئینات بدن غیر از لباس در سراسر جهان برای انتقال پیام وجود دارد که شامل رنگ کردن مو و بدن، تاتو، داغ کردن، عطرها و حتی تغییر شکل بدن می باشند.

وقتی سن کودکان کم است، بدنشان هنوز تا اندازه ای قابل شکل دهی است. بعضی فرهنگ ها از این موضوع استفاده می کنند، سر یا پاهایشان را می بندند و شکل میدهند. نتیجه این کار می تواند سرهای دراز و پاهای رشد نیافته کوچک باشد. ارتدونتیست ها نیز وقتی روی دندان ها بریس یا بست می گذارند، همین کار را انجام میدهند- یعنی تغییر شکل دادن و یا اصلاح کردن یک قسمت از بدن برای جذابیت بیشتر. بافت های نرم هم می توانند تغییر کنند. سوراخ های گوش که برای آویز کردن حلقه های تزئینی استفاده می شوند، به تدریج و طی سال ها آن قدر بزرگ می شوند که سرانجام می توان قرقره بزرگ، سربطری یا حلقه های سنگین را از آنها آویزان کرد. این کار به عنوان نشانی از زیبایی در میان مردم بومی مسوامریکا، آمریکای جنوبی و آسیای جنوب شرقی رایج است. موارد مشابهی برای لب نیز در چند فرهنگ آفریقایی و حوزه رودخانه آمازون در آمریکای جنوبی وجود دارد.

جنبه های پنهان ارتباط

تفاوت جنسی در فرازبان

وقتی به جوامع دیگر سفر می کنید، لازم است بدانید که احتمالاً تفاوت های جنسیتی زیادی علاوه بر لباس و زیورآلات در فرازبان وجود دارند. برای مثال در امریکای شمالی، مردها معمولا صحبت رو در رو را ترجیح می دهند و تماس مستقیم چشمی را به مدت طولانی حفظ می کنند. در مقایسه زنان اغلب پهلو به پهلوی هم قرار می گیرند و صحبت می کنند و البته در مقایسه با مردان نزدیک تر به هم می ایستند. دست دادن مردان محکم تر است. زنان امریکای شمالی معمولا از حرکات خشن استفاده نمی کنند اما از حالات چهره (مخصوصا لبخند) بیشتر استفاده می کنند و در تفسیر آنها نیز مهارت بیشتری دارند.

در ژاپن زن ها اغلب با صدایی بلند و ساختگی صحبت می کنند مخصوصاً زمانی که در محیط شغلی و اداری در حال گفتگو با مردان هستند. این نوعی از احترام معمول و سنتی نسبت به مردان است. اگرچه تحقیقات اخیر نشان می دهد که بلندی صدای زنان در ژاپن در حال کم شدن است. این چنین به نظر می رسد که دلیل آن با دستاوردهای سیاسی و اقتصادی زنان ژاپنی در ارتباط است.

خلاصه

فرآیند ارتباطی انسان از آنچه که در ابتدا به نظر می رسید پیچیده تر است. در تماس رو در رو بسیاری از پیام های ما با کمک فرا زبان منتقل می شوند. این تکنیک های کمکی در ارتباطات شدیدا تحت تاثیر فرهنگ هستند. بنابراین اگر در ارتباط با مردم جوامع دیگر یا گروه های قومی، فرهنگ و فرا زبان آنها را نشناسید یا نادیده بگیرید، با خطر سوء تفاهم روبرو خواهید شد.

جنبه های پنهان ارتباط

  منبع : مردمان


راز«شکست عشقی» کشف شد
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

روانشناسی | راز«شکست عشقی» کشف شد مقاله ای که می خوانید نشانه های یک ارتباط ناسالم را به شما نشان می دهد. نشانه ها را دنبال کنید و نسبت به آن هشیار باشید.
 

ممکن است مدت های زیادی را با فردی در ارتباط باشید اما نه تنها احساس لذتی از ارتباط تان با آن شخص نکنید بلکه نوعی بیهودگی و تلف کردن وقت را از ارتباط تان تجربه کنید و شاید هم ندانید راه درست کدام است؛ این که با آن فرد به هر قیمتی شده بمانید یا به رابطه تان پایان دهید.

هدف های فراموش شده
در بعضی از روابط یکی از طرفین یکدیگر را محدود می کنند و این موضوع شاید در آغاز یک ارتباط، برای عده ای جالب باشد اما ادامه این روند باعث می شود که افراد به رشد و تکاملی که انتظار آن از یک فرد می رود نرسند. در یک ارتبا ط ناسالم هیچ رشدی وجود ندارد و در طول سال های سال افراد به پتانسیلی که باید به آن برسند دست نخواهد یافت. با این همه افراد به ارتباط خودخواهانه شان ادامه می دهند و محدودیت ها و خودخواهی های طرف مقابل شان را به حساب محبت و علاقه می گذارند.

برای همیشه مال منی
یکی از نشانه های خطرناک یک ارتباط این است که همسران، یکدیگر را به دست آمده فرض کنند و به همین علت دیگر توجهی که در آغاز به هم داشتند را ندارند. وقتی شریک تان وجود شما را همیشگی فرض می کند دیگر نمی تواند به احساسات شما آنطور که باید توجه کند و این اصلا نشانه خوبی نیست. در این مواقع با شریک تان احساسات تان را در میان بگذارید و او را متوجه اشتباهش کنید اما اگر او همچنان نسبت به شما بی توجه ماند باید جدی تر راجع به ادامه ارتباط با او فکر کنید.

در خدمتم سرورم!
شروع یک ارتباط همیشه همراه با بهترین خاطره ها و شیرین ترین لحظات به یادماندنی است اما بعد از گذشت روزهای به یادماندنی مشکلات یکی پس از دیگری سر باز می کند؛ یکی از این مشکلات انتظارات غیرواقعی زوجین از یکدیگر است. اغلب زنان به دنبال مردی هستند که همه نیازهای آن ها را برطرف کند و مردان تحمل هیچ نقصی را از سوی همسران شان ندارند. مشکلات خانوادگی، شغلی و روابط شخصی و حتی بیماری و هرچیزی که مربوط به جزئی ترین حاشیه های زندگی شان باشد، موضوعاتی هستند که بعضی از زوجین انتظار دارند که شریک شان آن ها را برطرف کند و این خواسته نابجا و غیرمعقولانه نشانه شکل گیری یک ارتباط ناسالم است.

تحمل کردن به چه قیمتی
مدت هاست که در یک ارتباط بدون احساس قرار دارید و چون به شریک تان وابسته شده اید، ترس از دست دادن و تنها ماندن را دارید. این دلیل خوبی برای ادامه دادن رابطه تان با شریک تان نیست و نشانه خطرناکی است و یکی از دلایلی است که نشان می دهد ارتباط شما با شریک تان به جایی نمی رسد. در این شرایط احساس ناامیدی زیادی حس می کنید و به این فکر می کنید که گویی در ارتباط وجود ندارید و اصلا حس نمی شوید. به جای داشتن حس امنیت و حمایت، ترس و وحشت در رابطه تان حس می کنید در حالی که یک ارتباط دوستانه باید همراه با احساس آرامش باشد.

یک ارتباط غیرواقعی
شاید خیلی ها به دنبال یک ارتباط کامل و بی نقص باشند اما حقیقت این است که ارتباط ایده آل تقریبا وجود ندارد چون همگی ما انسان هستیم و سرشار از اشتباهاتی که همیشه هم نمی شود مانع انجام آن ها شد. با این همه در بعضی روابط طرفین طوری رفتار می کنند که گویی هیچ مشکلی وجود ندارد و برای همین شروع به ایفای نقش هایی می کنند که اصلا واقعی نیست. افرادی که مشکلات موجود را نمی بینند و همیشه سعی در پنهان کردن مشکلات شان دارند به نتیجه منطقی نخواهند رسید چون در این نوع روابط طرفین یکدیگر را فریب می دهند.

  منبع : برترین ها