
حاج امیر امیدوارپناه 83 سال سن دارد و در یکی از روستاهای ابرکوه زندگی می کند. این پیرمرد ابرکوهی در 23 سالگی با زن اول خود ازدواج کرد و قریب به 50 سال بدون اینکه صاحب فرزندی شوند، زیر یک سقف زندگی کردند تا اینکه همسر اول وی در سال 1380 از دنیا رفت.
این پیرمرد ابرکوهی در مورد زندگی خود گفت: در طول زندگی 50 ساله با همسر اولم، به پزشکان متعددی مراجعه کردیم اما هیچ نتیجه ای از این مراجعات نگرفتیم و هرگز صاحب فرزندی نشدیم. در آن دوران پیگیری های بسیاری برای اینکه صاحب اولاد شده و به آرزوی خود برسیم از اطبا مختلف داشتیم اما از آنجا که همه چیز به خواست و اراده خداوند متعال انجام می شود، هرگز صاحب فرزندی نشدیم و در این مدت نیز راضی به رضای خدا بودیم.
محمد اسماعیل عطای خداوندی بود
وی افزود: بعد از فوت همسرم و حدود سه سال پیش به علت تنهایی، همسر دوم اختیار کردم و امروز حدود 15 روز است که از او صاحب فرزند شده ام. این در حالی بوده است که وی خود نیز انتظار فرزند دار شدن را نداشت.
امیدوارپناه در مورد نحوه نامگذاری فرزند خود اظهار داشت: به خاطر اینکه در سفر به مکه در چند سال گذشته و در حجر اسماعیل از خداوند تقاضای فرزند کرده بودم، نام فرزندم را اسماعیل گذاشتم و به درخواست مادرش و به واسطه این که کودک ما روز قبل از ولادت حضرت فاطمه (س) دختر نبی اکرم (ص) به دنیا آمده بود نام محمد را نیز به ابتدای اسم او اضافه کردیم. اعتقاد دارم که رسیدن به آرزوی همیشگی و اعطای "محمد اسماعیل" به خانواده من هدیه خداوندی بود.
شوهرم دل زنده است
همسر این پیرمرد 83 ساله نیز که زنی 30 ساله است در مورد نحوه ازدواج خود با وی اظهار داشت: به صورت اتفاقی و در زمانی که ایشان با آشنایان به دنبال همسر جستجو می کرد با وی آشنا شدم و علیرغم نظر برخی از آشنایان که سن ایشان را مناسب ازدواج با من نمی دانستند، با وی ازدواج کردم. به اعتقاد من بسیاری از جوانان ظاهرا جوان هستند ولی شوهر من ظاهرأ پیر اما دارای دلی جوان است و نشانه دل زنده بودن زندگی شیرینی است که در طی مدت سه سالی که از زندگی ما می گذرد، داشته ام.
نظرات شما عزیزان: