افرادی که قصد ازدواج دارند، برای این کار خود معمولاً یکی از دلایل زیر را میآورند:
1- هدف از ازدواج را بدست آوردن عشق و محبت، ارزشمندی و احساس امنیت و آرامش میدانند.
2- هدف از ازدواج را عشق ورزیدن متقابل و رشد عاطفی و معنوی میدانند.
افرادی که احساس تنهایی و ناامنی میکنند، احتمالاً به دنبال فردی هستند که خلاء درونی آنها را پر کند و عشق و محبتی را که در جستجویش هستند، به آنها عرضه کند. چنین افرادی، کسانی را میخواهند که بتوانند صنعتهای آنها را برطرف کرده و احساس ارزشمندی و شایستگی را در درون آنها، به وجود آورند. اما مشکل اینجاست که هیچ کس نمیتواند، برای دیگری چنین کاری انجام دهد بلکه باید خودمان، برای خود کاری انجام دهیم. همیشه ما مجذوب افرادی میشویم که از لحاظ ضعفها، مشکلات، نقاط ضعف، سلامت و... هم سطح ما باشند و ویژگیهای مشترکی با ما داشته باشند، بنابراین فردی که به دنبال بدست آوردن عشق و محبت از دیگری است جذب فردی میشود که او نیز در پی بدست آوردن عشق و محبت است. هر دو طرف امیدوارند که طرف مقابل بتواند فلاء ها و نیازهای وی را برطرف سازد، اما از این امر غافلند که هردو احساس خلاء و نیاز میکنند و واقعاً چیزی برای ارائه به یکدیگر ندارند. در نتیجه اگر هدف از ازدواج به گرفتن عشق و محبت باشد و نه یک عشق دو طرفه (یعنی هم دادن و هم گرفتن) هیچ یک از دو طرف رابطه، مناسب و شایستة یکدیگر نیستند. هیچ فکر کردهاید که چرا به جای اینکه بپرسیم «فرد مناسب و شایسته برای من چه کسی است؟» نمیپرسیم «آیا من فرد شایسته و مناسبی هستم» و یا نمیپرسیم که «آیا من فردی هستم که ازدواج را برای یک عشق دو طرفه میخواهم یا اینکه فردی ناتوان و نیازمندم که میخواهم از طریق ازدواج عشق و محبت و ارزشمندی کسب کنم؟».
علت اصلی متلاشی شدن روابط بین دو نفر، یأس و ناامیدی نسبت به برآورده شدن انتظارات از طرف مقابل است. اما باید دانست که تا زمانی افراد نتوانند خود را دوست بدارند، به خود احترام بگذارند و احساس امنیت و آرامش درونی را برای خود به وجود آورند، قطعاً نمیتوانند چنین کاری را برای فرد دیگر انجام دهند و چنین انتظاری را برای وی برآورده سازند.
زمانی که هدف شما از برقراری ارتباط، عشق ورزیدن متقابل و درس گرفتن از زندگی باشد، پیدا کردن شخص مناسب و شاید بسیار آسان و راحت خواهد بود.
افرادی که میخواهند درمورد خودشان چیزهای بیشتری یاد بگیرند، از لحاظ عاطفی و معنوی رشد کنند و خود مستقل برآورده ساختن نیازهای امنیت، آرامش، ارزشمندی و محبوبیت خود باشند، هرگز مجذوب افراد بسته، سلطهگر و نیازمند دریافت عشق از سوی دیگران، نخواهند شد. توجه داشته باشید که پیدا کردن فرد مناسب و شایسته یک شبه صورت نمیگیرد بلکه ماهها وقت لازم است تا بفهمید که آیا فرد حامی مناسب شما است یا نه. زمانی واقعاً به کیستی و ماهیت شخص مقابل پی میبرید که با او دچار تعارض و تضاد شوید و ببینید که این فرد در تعارض ها چه عملی انجام می دهد. برخی از افراد در ظاهر خود را باز و دوست داشتنی جلوه می دهند اما همین که تعارضی پیش میآید، عصبانی میشوند کناره گیری میکنند و به مخالفت و مقاومت میپردازند. این افراد به جای اینکه تعارض موجود را بررسی کرده و از آن در مورد خود و طرف مقابل درس بگیرند، به نحوی سعی میکنند تا سر و ته قضیه را به هم آورند. پس باید در مورد هر فردی که میخواهید با او رابطه برقرار کنید باید ببینید که این فرد چگونه با تعارضات کنار میآید و چه مدت طول میکشد تا در صورت روی دادن تعارض آن را حل نماید.
هیچکدام از ما فردی کامل و بی عیب نیستیم و میتوانیم در رابطه با فردی دیگر تعارض هایی را به وجود آوریم. پس باید به این نکته بسیار مهم توجه کرد که در ارتباط با شخص دیگر، وی تمایل دارد که تعارض ها را مورد بررسی قرار دهد تا اینکه با کنترل رفتار خود بخواهد به نحوی جلوی تعارض ها را بگیرد. آنچه مسلم است این است که تعارض ها در همة روابط روی میدهند، بنابراین اگر دو طرف رابطه نخواهند از تعارض به وجود آمده در جهت شناخت خود و دیگری استفاده کنند, این تعارض به صورت حل نشده باقی خواهد ماند و در نهایت منجر به از هم پاشی رابطه خواهد شد.
اگر میخواهید چیزهای بیشتری در مورد خود فراگیرید و ارتباط را وسیله ای برای محبت و عشق دو طرفه میدانید؛ باید در انتخاب فرد مناسب سه نکتة اصلی و بسیار مهم را مدنظر داشته باشید:
1 – فردی که میخواهید با او رابطه داشته باشید باید حداقل مقداری جذابیت برای شما داشته باشد. اگر در حلال شش ماه اول ارتباط با کسی، نتوانستید او را از لحاظ فیزیکی خراب ببینید، شانسی برای پیدا شدن جذابیت در آینده وجود نخواهد داشت.
2 – هر دو طرف باید در زمینة دلسوزی، همدلی و توجه به یکدیگر توانا باشند و در رابطة خود با دیگر بیشتر نقش دهنده را داشته باشند تا گیرنده. اگر فرد مورد نظر شما، فقط به خواسته های خود توجه کند و به خواستههای شما توجه ای نکند، نمیتواند فردی مناسب برای شما باشد. شما نیز چنانچه احساس میکنید که فقط به خواستههای خود توجه میکنید و خواسته های طرف مقابل را درنظر نمیگیرید، هنوز آمادگی هنوز برای ازدواج را ندارید.
3 – دو طرف، نباید تعارض ها را به عنوان فرصتی برای برنده شدن و حق به جانب بودن، بدانند، بلکه باید سعی کنند از تعارض های به وجود آمده درس بگیرند و از طریق آنها یکدیگر را بهتر بشناسند.
هرچند عناصر دیگری از قبیل علائق و ارزش های مشترک نیز بسیار حائز اهمیت هستند، اما تا زمانی که سه مورد مذکور در رابطهای وجود نداشته باشد، وجود موارد دیگر نمیتواند ضامن مناسبی برای بقاء و پایداری ارتباط باشد.
نظرات شما عزیزان: