یک رابطه عاشقانه چگونه دوام میآورد
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

 

     


سلامت نیوز: واقعیت تلخ است. در جامعه ما کمتر زوجی راه خوشبختی را درست یاد گرفته. خیلی عجیب است؟ باور کنید نیست. نه این که هیچ زوج خوشبختی وجود ندارد؛چرا اتفاقا کم هم نیستند، اگرچه خیلی زیاد هم نیستند؛ ولی اجازه بدهید در تعریف خوشبختی هم به توافق برسیم. همه زوج هایی که زیر یک سقف زندگی می کنند و صدای دعواهای شان را تا به حال هیچ همسایه ای نشنیده، لزوما خوشبخت نیستند. نه تنها خوشبخت نیستند که حتی ممکن است طلاق گرفته باشند. عجیب است؟ باور کنید نیست. طلاق، از نظر مشاوران خانواده، فقط با امضا کردن یک برگه اتفاق نمی افتد. خیلی زوج ها سال هاست طلاق گرفته اند و کنار هم دارند زندگی می کنند. شاید شما هم فقط اگر کمی چشم های تان را باز کنید و گول لبخندهای زورکی آدم ها به یکدیگر را نخورید، متوجه حضور این زوج های «طلاق عاطفی» گرفته، می شوید.

● خوشبختی را یاد می گیریم؟

تعداد زوج هایی که خوشبخت هستند، به این معنا که از زندگی باهم لذت می برند، در آغوش هم به آرامش می رسند، از کنارهم بودن راضی اند و آینده را در ذهن شان با هم ترسیم می کنند، واقعا چقدر است؟ هیچ کس نمی تواند آمار بگیرد. نه اما به هرحال، تعدادی از زوج ها خوب و خوش و خرم زندگی می کنند و در مجموع خوشبختند.

سوال این است: چه کسی به آن ها یاد داده چطور خوشبخت باشند؟ فقط قضا و قدر بوده یا کسی رمز خوشبختی را به آن ها آموخته؟ یا خودشان توانسته اند کیمیای سعادت در زندگی مشترک را کشف کنند؟ موفقیت در زندگی مشترک، مثل موفقیت در هر زمینه دیگری، کمی نیاز به شانس دارد اما بسیار بسیار بسیار بیشتر، به آگاهی و اراده آدم ها بستگی دارد. موفقیت را هیچ جا به آدم ها آموزش نمی دهند اما اصولی که با آن می شود به موفقیت رسید را چرا.

در زمینه ازدواج هم اصولی هست که باید مردان و زنان یاد بگیرند تا بتوانند به خوبی در کنار هم زندگی کنند؛ اصولی که گاهی پدر و مادرهای آگاه، آن ها را به فرزندان شان می آموزند، گاهی آدم ها با مطالعه و تجربه های خودشان یاد می گیرند و البته در بسیاری از موارد آدم ها یاد نمی گیرند و گاهی تا آخر عمر عذاب می کشند؛ اصولی که یکی از مهم ترین آن ها «کنترل» است.

● اصلی که مردان باید رعایت کنند؛ کنترل

کنترل، در وجوه دیگر رابطه زناشویی هم صادق است. مثلا در موضوع مواجهه با جنس مخالف. آیا مرد ایده آل، مردی است که هیچ گونه مواجهه ای با جنس مخالف در محیط کار یا در کوچه و خیابان و... نداشته باشد؟ معلوم است که نه. ایده آل، مردی است که مواجهه با جنس مخالف دارد اما به صورت کنترل شده؛ مردی که می تواند احساسات و عواطفش را کنترل و مدیریت کند و مثلا در عین همکاری، ارتباطش با همکاران جنس مخالف، جنبه غیراخلاقی پیدا نکند.

روان شناسان می گویند، وقتی یک مرد در عین حال که احساسات جنسی قوی دارد، قدرت کنترل آن را هم داشته باشد، همسرش می تواند از بند موانع و عوامل بازدارنده ای که در مسیر احساسات درونی اش قرار دارند خلاص شود و به این ترتیب سطوح بالاتری از رضایت را تجربه کند. آثار کنترل مرد روی احساسات جنسی اش فقط محدود به تختخواب نیست. یک مرد «با کنترل»، باعث افزایش حس اطمینان و اعتماد همسرش می شود و کدام مرد است که نداند چنین اطمینانی تا چه حد می تواند زندگی مشترک را دلپذیر کند؟

همان طور که عدم اطمینان، زندگی را به جهنم تبدیل می کند.رضایت بیشتر زن، طبیعتا رضایت بیشتر مرد را به دنبال می آورد زیرا مردان، ذاتا و ناخودآگاه به دنبال این هستند که همسرشان را راضی کنند. مردی که احساس می کند می تواند همسرش را به سطح بالایی از رضایت برساند، اعتماد به نفس بیشتری پیدا می کند و درنتیجه لذت بیشتری را هم تجربه می کند.

● اصلی که زنان باید رعایت کنند؛ تحسین

گفتیم که مردان ذاتا به دنبال رضایت زنانند. همه ما از تحسین خوش مان می آید. درست. ولی این جا صحبت از یک تمایل ناخودآگاه در مردان است که تاثیر مستقیم روی موفقیت زندگی مشترک دارد. مردان، حتی «منجمد» ترین شان، آن ها که سال به سال هم قربان صدقه همسرشان نمی روند، در حالت طبیعی (و نه مثلا در وضعیت جنگی) در همه وجوه زندگی مشترک، می خواهند رضایت همسرشان را جلب کنند.

ممکن است این حرف را هیچ وقت به زبان نیاورند؛ ممکن است حتی از روش خودشان که برای زنان روش مطلوبی نیست سعی کنند؛ ممکن است گاهی حتی این تمایل ذاتی را فراموش کنند ولی به هرحال، آنچه خوشحال شان می کند، رضایت همسرشان است. آن ها وقتی احساس می کنند به نیازهای همسرشان به بهترین نحو پاسخ داده اند، اعتماد به نفس و انگیزه بیشتری برای ابراز محبت و تلاش بیشتر برای رضایت همسرشان پیدا می کنند.

درست برعکس، وقتی مردان احساس کنند که با وجود همه تلاش ها، نمی توانند همسرشان را خوشحال کنند، وقتی احساس بی کفایتی کنند، وقتی مدام در معرض انتقادات همسرشان باشند بدون آن که بابت همه تلاش هایی که می کنند تحسین شوند، افسرده می شوند؛ بی انگیزه می شوند و در نتیجه، وضعیت از آنچه هست بدتر و بدتر می شود. مردان به رغم ظاهر خشن شان، خیلی هم تی تیش مامانی هستند. پس، بدترین اشتباه یک زن می تواند این باشد که همسرش را زیر کوهی از انتقادات خفه کند.مردها پس از چنین موقعیتی، خیلی سخت به وضعیت عادی بر می گردند.

شاید ظاهرا اتفاقی نیفتد ولی مردان در ناخودآگاه شان اعتماد به نفس شان را از دست می دهند و این ناامیدی و بی انگیزگی باعث فاصله بیشتر آن ها با همسرشان می شود. دقت کنید که هدف خانم محترم دقیقا برعکس بوده، او می خواسته به مرد بگوید که چقدر ناراحت است و چقدر می خواهد از همسرش تلاش بیشتری ببیند! در چنین وضعیت ناامید کننده ای، یکی از مکانیسم های دفاعی مردان، پناه بردن به فردی دیگر و تسکین دادن و پیدا کردن اعتماد به نفس مجدد در ارتباطی جدید است. چیزی که وضع را باز هم بدتر و بدتر می کند...

منبع: مجله سیب سب


مضرات پدرشدن درسن بالاچیست
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

 

     


این واقعیت قابل انکار نیست که تغییرات همه‌جانبه زندگی امروزی، سن ازدواج و زمان باروری را هم تحت‌تأثیر قرار داده است. بسیاری از ما تصور می‌کنیم فقط زنان با دیر ازدواج کردن و به تبع آن، دیر اقدام کردن برای بچه‌دار شدن، دچار مشکل می‌شوند و سن مردان کمتر به بچه‌دار شدن آنها ربط دارد در صورتی که اینطور نیست.

بچه‌دار شدن در جامعه امروزی با همه مشکلات آن، از اولولیت‌های آخر زوج‌ها شده است. اگر سال‌های طلایی با روری برای زنان با رسیدن به یائسگی پایان می‌یابد اما مردان تا پایان عمر می‌تواند بچه‌دار شوند. با این حال نباید از آثار منفی افزایش سن پدران بر سلامت کودکان غافل شد.

سن پدر علیه سلامت کودک
آثار سن روی اسپرم تنها در حجم و شکل آنها نیست. مدارکی وجود دارد که نشان می‌دهد فرزندان پدران مسن بیشتر در معرض خطر ناهنجاری‌های ژنتیکی قرار دارند. در سنین بالاتر، احتمال ایجاد موتاسیون در DNA اسپرم بیشتر است. البته اسپرم‌ها هم در مردان جوان و هم در مردان سالمند دچار آسیب می‌شوند اما فرآیندی به نام «آپوپتوزیس» اسپرم‌های ناقص را حذف و از بین می‌برد اما این فرآیند با افزایش سن دچار خلل می‌شود.

سن پدر و نشانگان داون
تحقیقات نشان می‌دهد افزایش سن مادران احتمال تولد نوزاد مبتلا به نشانگان داون را تا 50 درصد افزایش می‌دهد. طبق نتایج این مطالعات، ناهنجاری‌های مادرزادی مانند سندرم داون و لوسمی یا همان سرطان خون دوران کودکی هم، با سن پدر، ارتباط دارد.

خطر او تیسم در کودکان
یک مطالعه که نتایج آن در نشریه «آرشیو روان‌شناسی عمومی» منتشر شده است، نشان می‌دهد که فرزندان پدران سالمند به‌طور قابل توجهی بیشتر در معرض خطر ابتلا به اوتیسم هستند. احتمال ابتلای کودکانیکه پدران 40 ساله دارند به اوتیسم، 6 بار بیشتر از آنهایی است که پدرانشان زیر 30 سال سن دارند.

بیماری‌های نادر
شیوع برخی اختلالات نادر مانند نشانگان «مارفان» یا «آکوندروپلازی» (یک اختلال ژنتیکی که روی رشد استخوان تأثیر دارد و شایع‌ترین اختلال مرتبط با رشد است)، در کودکان پدران مس بیشتر است. این اختلال در هر یک مورد از هر 25 هزار تولد دیده می‌شود و هم پسر و هم دختر را مبتلا می‌کند. برخی از این نقایص به دنبال تغییرات ژنی جدید رخ می‌دهند و اواخر عمر قابل تشخیص هستند مانند اسکیزوفرنی.
تحقیقات تازه دانشمندان دانشگاه کلمبیا روی مردان 50 سال به بالا نشان می‌دهد احتمال اینکه یک پدر در 45 تا 49 سالگی صاحب فرزند مبتلا به اسکیزوفرنی شود، از پدری که 25 سال یا کمتر دارد، 3 برابر بیشتر است.

احتمال سقط بیشتر
زنانی که از مردان سالمند باردار می‌شوند، بیشتر در معرض خطر سقط هستند و خطر سقط با افزایش سن پدر بیشتر می‌شود. به گفته محققان خطر از دست دادن نوزاد پدران 40 ساله، 60 درصد بیشتر است. این خطر همچنین وقتی، یک مرد بین 35 تا 39 سال سن دارد، نسبت به زمانی که 25 ساله است، 3 بار بیشتر می‌شود.

نمره آپگار پایین‌تر نوزادان
نمره آپگار نوزادانی که پدران 40 و 50 ساله دارند، پایین‌تر است. نمره آپگار 5 پارامتر را می‌سنجد؛ تنفس، ضربان قلب، واکنش‌ها، توان عضلانی و رنگ پوست که به هر کدام نمره صفر تا 2 داده می‌شود و بهترین نمره 10 است. آپگار یک دقیقه و 5 دقیقه پس از تولد سنجیده می‌شود.

منبع: هفته نامه سلامت



اگردرانتظارفرزندهستید
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

 

     


سلامت نیوز :بسیاری از ناراحتی‌ها و عوارض دوران بارداری به این مساله برمی‌گردد كه چه چیزی می‌خورید و چه چیزی نباید بخورید.
بعضی از خانم‌ها تهوع خفیفی در دوران بارداری دارند و برخی دیگر دچار استفراغ مداوم می‌شوند. علت آن ناشی از تغییرات عدیده‌ای است كه در بدن فرد رخ می‌دهد، مانند افزایش میزان برخی هورمون‌ها. در صورت بروز این مشكل مادر باید صبور باشد و بداند كه این دوران زودگذر است.

اما چه باید كرد:
- در برنامه غذایی خود از موادغذایی كم‌چرب و كم‌آب مانند پنیر، نان برشته، مربا، تخم‌مرغ پخته شده و سیب زمینی استفاده كنید.
- از خوردن غذاهای سرخ كرده بپرهیزید.
- غذاها و نوشیدنی‌های كاهش‌دهنده تهوع را بیابید و آنها را مصرف كنید.
- تهوع و استفراغ موجب كاهش حجم مایعات بدن می‌شود. برای جبران آن، به اندازه كافی مایعات بنوشید.
- بیش از حد گرسنه نمانید. بسیاری از خانم‌ها اگر معده خود را با خوراكی‌های سبك پر نگه دارند تا حدودی از حالت تهوع جلوگیری می‌كنند.

سوزش سردل
این عارضه هیچ ارتباطی با قلب شما ندارد، بلكه مربوط به مری و معده است. این حالت ناخوشایند و ترش كردن ناشی از افزایش اسید معده و برگشت آن به مری است. همچنان كه حاملگی پیش می‌رود، اندازه بچه و حجم رحم افزایش پیدا می‌كند. افزایش حجم رحم به معده مادر فشار وارد می‌شود و باعث رانده‌شدن اسید معده به مری می‌شود اما چه باید كرد:
- بلافاصله بعد از خوردن غذا دراز نكشید؛ چرا كه این كار می‌تواند ترش كردن یا سوزش سر دل را بدتر كند.
- طوری بخوابید كه سر شما بالاتر از تنه قرار گیرد تا برگشت اسید معده كاهش یابد.
- سعی كنید مكررا غذا، آن هم غذاهای سبك میل كنید، مخصوصا در سه ماهه دوم بارداری.
- از مصرف تحریك كننده‌هایی مانند قهوه (كافئین)، شكلات و غذاهای پرادویه و هر غذاهای دیگری كه شما را اذیت می‌كند، بپرهیزید.
- نظر پزشك خود را درخصوص مصرف داروهای آنتی‌اسید معده جویا شوید.
- غذا را به‌آرامی و در محیط آرام (شش بار در روز) مصرف كنید.
- از خوردن غذاهای نفخ‌آور خودداری كنید.
- از خوردن غذاهای حجیم قبل از خواب خودداری كنید.
- از خوابیدن به پشت خودداری كنید.
ی
بوست
از دیگر عارضه‌های دوران بارداری، یبوست است. حاملگی، حركت مواد غذایی را در طول دستگاه گوارش شما آهسته می‌كند. علاوه بر این، یبوست یكی از عوارض جانبی مصرف مكمل‌های آهن است. مصرف ناكافی فیبر و مایعات و انجام ناكافی تمرینات بدنی نیز می‌تواند از علل دیگر یبوست باشد اما چه باید كرد:
- به مصرف مكمل‌های تجویز شده ادامه دهید.
- غذاهایی كه فیبر زیادی دارند را مصرف كنید.
- روزانه حداقل هشت لیوان مایعات فاقد كافئین بنوشید تا اثرات ملین فیبر را افزایش دهد.
- انجام فعالیت منظم ورزشی باعث تحریك دستگاه گوارش می‌شود و حركات منظم روده را افزایش می‌دهد.
-نان سبوس‌دار (مثل نان سنگك) مصرف كنید.
- از روغن زیتون در سالاد استفاده كنید.
- استراحت و خواب كافی داشته باشید.
- میوه‌ها مخصوصا میوه‌های خشك مانند انجیر خشك، قیسی، آلوی خیسانده و سبزیجاتی مانند كاهو، خیار و نخود سبز پخته را بیشتر مصرف كنید.

ورم‌كردن
ورم‌كردن یا ادم زنان حامله ناشی از آب اضافه‌ای است كه در داخل و اطراف سلول‌های بدن نگه داشته شده است. در دوران بارداری حجم خون شما زیاد می‌شود و آب سلول‌ها نیز افزایش می‌یابد. البته برخی از ورم‌ها طبیعی هستند و برخی نیستند اما چه باید كرد:
- از ایستادن به مدت طولانی اجتناب كنید و گاهی پاهای خود را بالا نگه دارید.
- مصرف سدیم (نمك) را محدود كنید.

فشار خون
از اختلالات شایع دوران بارداری فشار خون است كه پیشرفت آن منجر به علایم مسمومیت حاملگی و مسمومیت‌های شدید حاملگی می‌شود. مسمومیت حاملگی پس از هفته بیستم بارداری بروز پیدا می‌كند و علامت آن افزایش فشار خون همراه با دفع پروتئین از ادرار (به میزان 300 میلی‌گرم یا بیشتر در 24 ساعت) و ورم دست و صورت است. در مسمومیت شدید حاملگی، فشار خون به 16 روی 10 یا بالاتر می‌رسد و میزان دفع پروتئین از ادرار در 24 ساعت به پنج گرم یا بیشتر می‌رسد. در این حالت زن باردار دچار تاری دید، سردرد و در حالت شدیدتر حملات غش در نزدیك زایمان می‌شود. اما چه باید كرد:
- معمولا استراحت مطلق در وضعیت خوابیده به پشت توصیه می‌شود.
- رژیم بدون نمك یا حداقل چهار تا پنج گرم سدیم در روز می‌تواند مفید باشد.
- كنترل دقیق فشار خون در بارداری و مراجعه منظم به پزشك لازم است.

گردآوری : گروه اینترنتی نیک صالحی

مهمترین موانع آرامش همسران
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

 

     


سلامت نیوز: برای داشتن سعادت و آرامش مطلوب در زندگی زناشویی، ارتباط سالم و سازنده میان زن و مرد، نیاز اصلی است و حرف اول را می‌زند. اما در بعضی موارد از ارتباطات زناشویی موانعی بر سر راه قرار می گیرد که البته رفع آنها تنها به خود همسران بستگی دارد و کاملاً دو طرفه است. در این ایمیل به بیان و بررسی برخی از آنها می پردازیم :

سخت گیری
سخت گیری در خانواده مصادیق مختلفی دارد. از جمله آن ها می توان به بهانه گیری در امور خانه اشاره کرد. تجربه ثابت کرده است که این عمل جز ناراحتی خود و دلسردی همسر نتیجه ای در بر نخواهد داشت. صفت سخت گیری جزیی از منفی نگری است که از نظر دین و اخلاق مذموم شمرده شده است. زیرا زمینه را برای رشد سایر اختلافات و ناسازگاری ها فراهم می کند. در گفتار و کردار آدمی همواره عیوب و نقایصی وجود دارد. هر اندازه انسان منفی نگرتر باشد، از زمینه موجود برای بهانه گیری، بیشتر بهره می جوید.

سخنان فتنه انگیز
یکی از مهم ترین عوامل اختلاف بین زن و شوهر این است که یکی یا هر دو خوبی های مرد و زن دیگری را به رخ هم بکشد. این گونه مقایسه های نا به جا فتنه انگیزی بزرگی در زندگی ایجاد خواهد کرد و جز تلخی و سردی کانون خانواده نتیجه ای به دنبال نخواهد داشت.

تعصب و بی اعتمادی
گاهی در اثر عوامل مختلفی از قبیل علاقه افراطی و یا بدبینی ممکن است زن یا مرد نسبت به هم حساسیت بی مورد پیدا کنند. به طوری که در حفظ و پاکدامنی هم دچار وسواس و سخت گیری بی جا شوند. این گونه رفتارها و کنترل های افراطی زمینه روانی را برای سقوط انسان به سمت فساد و بی قیدی فراهم می کند. زیرا روح انسان در برابر فشار، عکس العمل نشان می دهد و شانه خالی می کند. پیامبر اکرم (ص) در این رابطه می فرمایند: تعلیم دهید و آسان گیرید. سخت نگیرید و نوید دهید و دیگران را طرد نکنید.

ترشرویی
درست است کسی که ناراحتی و خستگی روحی دارد، ناخود آگاه آثار آن در چهره اش نمودار می شود. ولی اسلام به پنهان داشتن درد درون دستور می دهد. انتقال ناراحتی مسائل بیرون از منزل به همسر و یا بالعکس در ارتباط همسران مانع بزرگی در حفظ آرامش و سکون خانواده خواهد بود. امام علی (ص) در این رابطه می فرماید: خوشرویی مؤمن در چهره او و اندوهش در دل اوست.

ناسزا گویی
این عمل اگر برای روابط بیگانه شایسته نباشد، در مورد زن و شوهر به مراتب ناشایست تر است. زیرا آن ها می خواهند عمری با صمیمیت در کنار هم زندگی کنند. در روابط زناشویی اگر گاهی کدورتی پیش آمد کرد، نباید با کلمات تند و ناشایست بر آتش قهر آن دامن زد. باید مواظب بود که سخنی از دهن پریده نشود که بعداً موجب خجالت و شرمساری از طرف مقابل گردد. به طور کلی اخلاق در کلام، یکی از پشتوانه های تضمین کننده روابط زن و مرد به شمار می رود.

اهانت
خداوند توهین و آزار مؤمن را اعلام جنگ با خود به حساب آورده است. آزار زبان بدترین آزارهاست. زن و شوهر در سایه ازدواج از ارتباطی پیوسته برخوردار می شوند و لذا برای حفظ حرمت مؤمن باید کاملاً مواظب باشند که مبادا جمله ای از زبان جاری شود که باعث آزار دیگری شود. سرزنش، تهمت، دشنام و شماتت، هر کدام موجب آزار دیگری می شود؛ که علاوه بر کیفر الهی و عقوبت اُخروی، آرامش و سلامت زندگی را هم به هم می ریزد.

خودخواهی
گاهی خودخواهی و خود برتر بینی، اختلافات بزرگ و موانع سختی را در ارتباط با همسر ایجاد می کند. گاه مرد می خواهد بزرگی و تسلط خود را بر زن ثابت کند. اگر اطلاعات ناقص و سطحی از دین داشته باشد، بدون اجازه او از خانه بیرون رفتن زن را پیش می کشد و مغالطه می کند. همسرش را افسرده و غمگین می کند و خودش را ناراحت و خشمگین. در صورتی که دین می گوید همه این ها بهانه است و ریشه آن همان وسوسه شیطانی است که چیزی جز غرور و خودخواهی نیست. گاهی نیز زن به واسطه جمال و هنری که دارد یا به دلیل هر برتری دیگری که در خود احساس می کند، بر همسر خود فخر می فروشد. ریشه این رفتار هم، همان نفوذ شیطان با صفت غرور در روح اوست. در هر صورت روابط زناشویی سالم و اسلامی به هیچ وجه در فضای حاکمیت شیطان ممکن نخواهد بود.

چشم و هم چشمی
بر خلاف آن چه در تفکر عرف جا افتاده است، این مسئله هم از جانب زن و هم از سوی مرد پیش می آید. تنها نتیجه این اخلاق، ایجاد اختلافات زناشویی است. در صورتی که راه پیشگیری از این بیماری خیلی آسان تر است. اگر در روابط با همسر این دوای دینی مورد استفاده قرار گیرد، همه موانع برداشته می شود. طبق نظریه قرآن، مؤمن آن است که به تمام تجملات و چشم و هم چشمی ها و اسراف ها پشت پا می زند. سادگی اساس دین و شیوه بزرگان اخلاق بوده است. امام سجاد(ع) در این رابطه می فرمایند : تمامی خیر و خوبی در بریدن طمع و چشم نداشتن به آنچه در دستان مردم جمع شده است.

لجاجت
یکی دیگر از شاخه های منیت، لجاجت است. خطر این رذیله به حدی بزرگ است که می تواند اساس زندگی را مختل کند. کسانی هستند که اگر حق را ببینند زیر بار آن نمی روند. حاضرند سنگی بر سر آنان بیاید، آتشی آنها را بسوزاند، اما زیر بار نروند. از جمله چیزهایی که نمی گذارد همسران بر دل هم حکومت کنند، لجاجت است. اگر در شرایطی قرار می گیرید که نمی توانید از نظر خود کوتاه بیایید برای درمان مساله خود را وادار به رفتار خلاف آن کنید. در وهله اول برای شما سخت است اما به مرور برایتان عادت می شود. یادتان باشد انسان می تواند تغییر کند و خصوصیات خود را کمال بخشد.

توقعات بی جا
زندگی زناشویی میدان مشترک کمال زن و مرد محسوب می شود. بنابراین برای داشتن آرامش و رضایت از زندگی، باید میزان خواسته ها و انتظارات زن و مرد از هم متناسب با قدرت و توان طرف مقابل باشد. در غیر این صورت فشار های روانی بر زندگی حاکم می شود و روابط خانوادگی دچار اختلال می گردد.

انتقاد ناپذیری
اسلام و تربیت دینی کاملاً روحیه انتقاد پذیری را تأیید می کند امام جواد (ع) می فرمایند : مومن نیاز دارد به توفیقی از طرف خدا و به پندگویی از طرف خودش و به پذیرش از کسی که او را نصیحت کند. خطر انتقاد ناپذیری، این است که محبت میان زن و شوهر را کمرنگ می سازد و حس لجاجت را در آنان تقویت می کند.

نا سپاسی
طبع انسان طوری است که وقتی در نعمت واقع شود، سپاسگذاری نمی کند و هنگام مصیبت و سختی، صبر و شکیبایی را از دست می دهد. این صفت اخلاقی ناپسند در محیط خانواده نیز بروز می کند و می تواند از سوی هر کدام از زن یا مرد، آشکار شود. به گونه ای که زحمات و محبت های طرف مقابل را درک نکرده و یا برای آن اهمیتی قائل نشود. این برخورد به مرور زمان اختلال شدیدی در روابط همسران ایجاد می کند.

سوء تفاهم
در سخن گفتن باید روشی را در پیش گرفت که از بروز سوء تفاهم جلوگیری شود. چه بسا اتفاق می افتد که گفته ها با شنیده ها همخوانی ندارد. چیزی که می گوئیم غیر از چیزی است که طرف مقابل از آن می فهمد. برخی افراد به جهت دارا بودن روحیه ای خاص، برای دچار شدن به سوء تفاهم به شدّت آماده اند و ذهن آن ها از هر سخنی، برداشتی نا مطلوب دارد. این افراد از خوش بینی بی بهره اند و حفظ روابط با آن ها بسیار دشوار است. برخی روان شناسان عامل اصلی اختلافات زناشویی را سوء تفاهم می دانند. آن ها معتقدند ریشه اصلی مشکلات زناشویی این است که دو طرف، به درستی به مقاصد حقیقی هم پی نمی برند. بنابراین همسران باید از گمان های بی اساس، تعبیر و تفسیرهای منفی و وسواس های فکری خود داری کنند تا آسیبی به روابط زناشویی شان وارد نشود.

خشم و عدم کنترل آن
تردیدی نیست که خشم و عصبانیت در سلامت جسمی و روحی انسان آثاری بسیار ویرانگر دارد و بیماری های مهمّی را به دنبال می آورد. از بعد اجتماعی نیز مشکلات جدی در روابط با دیگران ایجاد می کند و از محبوبیت و صمیمیت انسان می کاهد. در آموزش های دینی توصیه شده که در حال خشم، تصمیم نگیریم و برای کاهش این حالت، تغییر موقعیت بدهیم. مثلاً اگر ایستاده ایم، بنشینیم و … در روایتی از امام سجاد (ع) آمده است : هیچ جرعه ای با ارزش تر از جرعه خشمی که فرو برده شود، نیست! اگر یکی از زوجین فردی عصبی است، طرف دیگر باید بکوشد با درک موقعیت، از تحریک عصبانیت او خودداری کند و با سکوت و خویشتنداری، او را در کنترل هیجان عصبی خویش یاری کند. بعد از فروکش کردن خشم، می توان در یک فرصت مناسب با همسر خود به گفتگو پرداخت و او را از تکرار این گونه برخوردها بر حذر داشت.

زندگی دیگران را به رخ همسرکشیدن
برخی همسران پیوسته زندگی دیگران را به رخ همسر می کشند و با این وسیله او را تحقیر می کنند. زن و شوهر موظفند برای حفظ روابط صمیمانه و مهر آمیز، یک بار و برای همیشه دست از مقایسه های ویرانگر بردارند و به این وسیله، موجبات آزردگی یا تحقیر طرف مقابل را فراهم نیاورند. گاه این نوع مقایسه ها به خانواده های زن و شوهر نیز کشیده می شود و هر یک از دو طرف، خانواده و بستگان خود را با بستگان طرف مقابل مقایسه می کند و امکانات و امتیازات آن ها را به رخ همسر می کشد. این نوع جر و بحث ها به کشمکش و درگیری می انجامد. در حقیقت این گونه رفتارها از ضعف های شخصیتی دو طرف حکایت می کند و نشان می دهد که این قبیل افراد هنوز به رشد و بلوغ فکری و روحی لازم نرسیده و راه و رسم زندگی مشترک را نیاموخته اند.

بیان گلایه ها
در یک ارتباط سالم گلایه ها و دلخوری ها و رضایت ها و خشنودی ها نیز به طور مناسب مطرح می شود. بعضی افراد تا سر صحبت باز می شود، حتماً چند گلایه و انتقاد در آستین دارند که طرف مقابل را با طرح آن ها آزار می دهند. طرح گلایه هر چند در جای خود لازم است، اما نباید در بیان آن ها زیاده روی کرد. در بیان گلایه باید موقع شناس بود و فرصت مناسبی را برای این کار در نظر گرفت. زمانی که مرد خسته و آزرده از راه می رسد، یا زن به کار ظریفی مشغول است، زمان مناسبی برای بیان ناراحتی یا شکایت نیست.

جر و بحث
یکی از مسائل اساسی در حفظ ارتباط، پرهیز از جر و بحث و جدال های تند بر سر مسائل گوناگون و گاه کم اهمیت است. این گونه بحث ها آثاری مخرّب بر روابط انسانی بر جای می گذارد و موجب دور شدن از هم و دلخوری و رنجش خاطر همسران می شود. به این ترتیب روز به روز از میزان تفاهم آن ها کاسته می شود. اغلب زن یا شوهر نظری را ابراز می کند و با پافشاری، قصد تحمیل آن را بر دیگری دارد، هر چند آن نظر ممکن است دقیق و درست نباشد. طرف مقابل هم برای فرار از این تحمیل با تمام وجود در برابر آن موضع می گیرد. اینجاست که دامنه حمله و دفاع گسترده تر می شود و کار به مشاجره لفظی می کشد. تجربه نشان داده در همه این موارد، معمولاً جدال بر سر حق و باطل نیست. بلکه بر سر خود و به کرسی نشاندن حرف خود است. بنابراین کسانی که با آفت خودخواهی در مبارزه اند، از وارد شدن به این جدال ها می پرهیزند. از سفارشات امام علی (ع) است که از ستیزه و خصومت بپرهیزید که این ها دل های برادران را بیمار می کند و نفاق را می رویاند.
منبع:عصرایران



نشانه های دوست داشتن
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

 

     


تا قبل از این که بله عقد را بگویید و رسما زن و شوهر شوید، باید درباره یکدیگر سختگیری داشته باشید و با دقت در رفتار یکدیگر، از انتخابتان مطمئن شوید اما بعد از آن، دیگر فقط باید به ساختن فکر کنید و بنا کردن زندگی عاشقانه ای که روی اصول پیش می رود و هر دو شما را تبدیل به یک فرد خوشبخت می کند.

وقتی كسی را دوست داریم، تنها با گفتن "دوستت دارم" نمی‌توانیم به او ثابت كنیم كه حقیقتا دوستش داریم. عشق و محبت، احساسی است كه در ما نسبت به ‌كسی به دلایل مختلفی ایجاد می‌شود. وقتی كسی را دوست داریم به خاطر این دوست داشتن خیلی كارها ‌می‌كنیم و خیلی از رفتارها را انجام نمی‌دهیم.


1- ‌به او دروغ نمی‌گوییم


دروغ گفتن و هر نوع پنهان کاری نسبت به شخصی که دوستش دارید نه تنها حس اعتماد طرفین را از بین خواهد برد بلکه تداومی را برای ابراز دوستی در پی نخواهد داشت. چرا که در یک ارتباط زناشویی توام با عشق و محبت تنها راستی و صداقت است که بنیان تمام رفتارهای منجر به پذیرش متقابل را بوجود می آورد.


2- غرورش را نمی‌شكنیم


گاهی وقت ها شکستن غرور شاید برای رسیدن به خیلی چیزها خوب باشه ولی نه به این شکل که صراحتا برای طرف مقابل بکار ببرید. چون این کار یک نوع خورد کردن شخصیت و ایجاد تنشی را در پی خواهد داشت که شاید در یک زمان کوتاه جبران اینکار چندان هم ساده نباشد.


3- ‌‌به خانواده‌اش و كسانی كه دوست دارد احترام می‌گذاریم


‌همسر شما از دل یك خانواده آمده است كه اگر آن خانواده نبود، همسر شما نیز امروز در كنار شما نبود، پس به ‌خاطر وجود همسرتان كه دوستش دارید باید از خانواده‌اش سپاسگزار باشید و به خاطر وی به آنها احترام ‌بگذارید و مطمئن باشید كه همسر شما قدردان این احترام خواهد بود.


4- ‌او را به باد نقدهای بیرحمانه نخواهیم گرفت


این به معنی تایید همه جانبه همسرتان نیست چون هر كسی ایراداتی دارد، اما اگر كسی بخواهد همیشه تنها ایرادات ‌شما را بگوید قطعا خسته خواهید شد. همیشه نقاط مثبت را در كنار نقاط منفی ببینید تا به همسرتان احساس ‌ارزشمند بودن بدهید و از بهانه گیری و ایرادهای بی‌خود بپرهیزید.


5- با او لجبازی نمی‌كنیم


وقتی همسرتان را دوست داشته باشید در برابر ‌خواسته‌ها و رفتار او موضع گیری و لجبازی نمی‌كنید.


6- وقتی اشتباهی در قبال همسر خود مرتكب می‌شویم براحتی و بدون قید و شرط از او عذرخواهی میكنیم


اشتباه كردن در زندگی، اجتناب ناپذیر است و یكی از راه‌های برطرف كردن اثرات این اشتباه در ذهن طرف مقابل، ‌عذرخواهی است كه این عمل در برابر كسی كه دوستش دارید باید برایتان بسیار راحت باشد چرا كه غرور در ‌برابر معشوق جایی ندارد.


7- ‌او را در كارها و تصمیماتمان دخیل می‌كنیم


وقتی همسرتان را دوست داشته باشید همیشه می‌خواهید نظر او را ‌راجع به همه چیز جویا شوید و كاری كنید كه او را خوشحال می‌كند، پس همیشه با او مشورت می‌كنید و ‌تصمیمات خود را به تنهایی نمی‌گیرید.

8- اگر مخالفتی با او داریم با آرامش قانعش می‌كنیم


اختلاف نظر هم در زندگی زناشویی اجتناب ‌ناپذیر است اما ‌برخورد همسران در این اختلاف نظرها می‌تواند آن را مشكل ساز و یا سازنده كند. پس اگر همسرتان را دوست ‌داشته باشید با آرامش با او سخن می‌گوئید و دلیل مخالفت‌تان را روشن و واضح برایش توضیح می‌دهید و آنگاه ‌می‌توانید قانعش كنید.

9- ‌می‌توانیم به راحتی اشتباهات او را ببخشیم و فراموش كنیم


درست است كه بعضی اشتباهات بخشودنی ‌نیست اما تعداد آنها بسیار كم است و معمولا در زندگی اشتباهات كوچكی پیش می‌آید كه می‌توان با محبت از آنها ‌گذشت و با صحبت‌های منطقی، از بروز دوباره آن جلوگیری كرد.

10- با لذت، گذشت خواهیم كرد و تمام چیزهای خوب را برای همسرمان می‌خواهیم


این گذشت به معنی نادیده ‌گرفتن خودتان نیست بلكه وقتی كسی را دوست دارید اول به او می‌اندیشید و بعد به خودتان.



آزادی فردی شما بعد از ازدواج
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

 

     


یکی از مشکلاتی که بعد از ازدواج در زندگی زناشویی مطرح است، «محدودکردن آزادی‎های فردی» طرفین است. در این موارد افراد، اولین واکنشی که نسبت به این محدودیت از خود نشان می‌دهند «مقاومت» است.


برای مثال فردی قبل از ازدواج، هر روز جمعه‌ها عادت داشته با دوستان خود به کوه و یا تفریح برود و زمانی که ازدواج می‌کند، همسرش با این موضوع مخالف است و در برابر او مقاومت می‌کند. مثلا زمانیکه فرد لباس‌هایش را می‌پوشد و آماده برای رفتن به بیرون از خانه می‌شود، همسرش سریع واکنش نشان می‌دهد و می‌گوید: «کجا، تو دیگر همسرداری و اگر جایی بخواهی بروی، باید با هم برویم».


در ابتدا زوجین این نوع رفتار را می‌پذیرند و برای هم دیگر گذشت می‌کنند؛ اما با مرور زمان مقاومت خود را آغاز کرده و می‌گویند:”«ماهم می خواهیم زندگی شخصی خود و آزادی فردی داشته باشیم».


زمانیکه زوجین در زندگی مشترک خود مقاومت می‌کنند، باعث می‌شود به تدریج در دید زن و شوهر یک مسابقه‌ای ایجاد شود که در کجا همدیگر را آزاد و در کجا با هم به تفریح بپردازند. در نتیجه این رفتار باعث کلنجار و یا کل کل بین زوجین می‌شود.


مسئله اصلی این است که طرفین باید به همدیگر «اعتماد» داشته و همدیگر را در اینکه «رشد شخصی» داشته باشند، یاری کنند. ازدواج پیوند بین دو نفر است؛ اما دو نفر مستقل. قرار نیست همه چیزها به همدیگر وابسته و محدود باشد.


در اینگونه مسائل، خیلی خوب است که همسران در زمینه تفریح، با هم «علایق مشترک» داشته باشند. مثلاً زن و شوهر دوست دارند با همدیگر برای تفریح به کوه بروند. این «علاقه مشترک» سبب می‌شود که با همدیگر به کوه بروند.


و اما اگر علایقشان با هم نخواند و مشترک نباشد؛ مثلاً اگر یکی از زوجین، دوست نداشت به کوه برود، خواه ناخواه زندگی خوبی نخواهند داشت. در این مواقع یک نفر باید ایثار کرده و قربانی علایق شخص مقابل شده و از خواسته و امیال خود بگذرد تا طرف مقابل خود را راضی نگه دارد.


این گونه رفتار کردن در دراز مدت مشکل ساز شده و فرد احساس می‌کند که در زندگی مشترک به رشد شخصی خود نرسیده و به خود نپرداخته است. در بسیاری از زوج‌های جوان دیده می‌شود که این افراد بعد از سال‌ها که زندگی مشترک داشته‌اند، خسته می‌شوند و می‌گویند «ما دوست داشتیم سرکار رفته و یا کارهای هنری و نقاشی و یا کلاس های موسیقی برویم. حتی می‌خواستیم ادامه تحصیل داشته باشیم؛ اما فقط به صرف ازدواج نتوانستیم به هدفمان برسیم و کارهایمان بی‌نتیجه مانده است».


در نتیجه در زندگی مشترک این مشکلات باعث می شوند که زندگی خوبی نخواهند داشت و می توان گفت: «اگر در زندگی شخصی راضی نباشد مسلما از زندگی زناشویی هم لذتی نمی‌برد».

محترم شمردن قانون آزادی فردی در زندگی زناشویی


قانون آزادی های شخصی در قانون اساسی هر کشوری درج گردیده است و ما این قانون را برای خود محترم می شماریم و در ارتباط با دوستان و آشنایان تا حدودی رعایت می کنیم. اما متأسفانه در زندگی زناشویی خود را ملزم به رعایت این قانون نمی دانیم و زیر پا گذاشتن این قانون را با خواندن نامه ها و گوش دادن به تلفن های یکدیگر آغاز می کنیم؛ حتی در بسیاری موارد دیده شده که کیف های دستی و کمدهای شخصی دیگران را به صورت عادت می گردیم! و در پاره ای اوقات انجام این کارها را دلیل بر صمیمت در خانواده می دانیم. این گونه کارها نه تنها دلیل بر صمیمیت نیست بلکه موجب پایمال کردن آزادی های شخصی و در نظر نگرفتن فردیت افراد خانواده است. رعایت این قانون در مورد اوقات اشخاص هم صدق می کند. خارج از محیط خانه اگر بخواهیم با شخصی قرار بگذاریم، سعی می کنیم از او بپرسیم چه ساعتی مناسب است تا حتی الامکان از برهم خوردن برنامه او جلوگیری کنیم. رعایت چنین مسائلی در زندگی خانوادگی به خصوص در زندگی زناشویی هم لازم و ضروری است. اما رعایت اوقات فراغت زن و شوهر شاید از نظر ظاهر کمی غیر عادی باشد، زیرا طرز فکر حاکم بر اجتماع می گوید که آنها در هر صورت و در همه وقت باید از وظایف مادری و همسری خود پیروی کنند؛ ولی زنان می توانند علی رغم انجام وظایف مادری و همسری، اوقاتی را برای برنامه های شخصی اختصاص دهند؛ و رعایت چنین مسأله ای از طرف شوهران ضروری است.

همچنین زنان باید در مورد شوهران خود این مسأله را رعایت کنند زیرا کار و مسؤولیت پی در پی روح و جسم آدمی را خسته می کند و داشتن سرگرمی و تفریح، لازم و ضروری است. گاهی بعضی از سرگرمی ها خانوادگی است و همه اعضا در آن شرکت می کنند، و گاهی خصوصی و فردی است. گاهی اوقات شوهر شما مشغول مطالعه است و یا تلویزیون تماشا می کند. زمانی هم ممکن است گلدان ها را جابجا کند.

نباید اخم کنید و بگویید: «لعنت به این زندگی! از صبح تا شب سر کار هستی حالا هم که آمدی خانه، این طور وقت می گذرانی». نباید فراموش کنید که شوهر شما یک ماشین سخنگو نیست که بتواند دائماً در حال گفتگو باشد.


متأسفانه اکثر آدم ها از یک حقیقت کلی در مورد خود و دیگران غافل هستند، و آن این است که بنا به گفته خیلی از روان شناسان ، خداوند از هر کدام از انسان ها فقط یک نمونه خلق کرده است. شاید کسانی باشند که از نظر ظاهر و یا طرز فکر با ما شباهت های بسیار داشته باشند، اما هرگز هیچ انسانی نیست که از نظر اعتقادات، روش زندگی، طرز فکر و دیگر موارد زندگی به ما شباهت کامل داشته باشد. این گفته بدان معنا است که نباید انتظار داشته باشیم همیشه و در هر زمان اطرافیان ما کاملاً ما را درک کنند، زیرا انجام چنین کاری برای خود ما هم غیر ممکن است. شاید شما مدت زیادی را با دوستی که از خیلی جهات با شما هم عقیده است زندگی کنید، ولی روزی متوجه شوید که او قادر نیست کاملاً شما را درک کند؛ نباید فراموش کنید که او کپی شخصیت شما نیست: گاهی شما از درک او عاجز هستید و زمانی او از درک شما. اگر سعی کنید در رابطه با دوستان و آشنایان به خصوص در زندگی زناشویی این مسأله را در نظر بگیرید، هر روز زندگی شما بهتر و شیرینتر می شود.


روان شناسان و مشاوران خانواده معتقدند: برای اجتناب از این اتفاقات ناخوشایند، بهتر است زن و شوهر با همدیگر «مذاکره» کرده و به «توافق» رسیده و همدیگر را بپذیرند. مثلا بگویند:«درست است که در زیر یک سقف زندگی می‌کنیم و زندگی مشترک خوبی هم داریم؛ ولی زندگی خوب این است که سعی کنیم، همدیگر را تشویق کرده و کمک کنیم که به علایق شخصی و آزادی‌های فردی خود بپردازیم».




همسر مورد علاقه مان را چگونه پیدا کنیم !؟
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

 

     


خانم ها دوست دارند فكر كنند كه فقط یك مرد بی عیب و نقص و با كمال برایشان وجود دارد كه تقدیر او را رقم می زند و آقایان فكر می كنند كه می توانند چندین زن را ملاقات كنند و از بین آشنایی های متعدد یکی را انتخاب كنند. ولی تأهل به معنای واقعی این است كه شریكی مناسبی در زندگی پیدا کنیم.

این ازدواج است که امتیازاتی به فرد می دهد از جمله هم صحبتی، شانه ای برای گریستن و خالی كردن بار غم و بازویی برای حمایت و امنیت یافتن در پناه آن و رفع نیازهای جسمانی.


برای انتخاب همسر آینده خود، ابتدا باید او را ملاقات كنید. امكان ملاقات در دانشكده دوران تحصیل، محل كار، معرفی از طریق دوستانتان، اماكن عمومی و ... حاصل می گردد. بهترین مكان مناسب جایی است كه شما بتوانید با افراد مشابه خودتان برخورد كنید. كسی كه طبق خواسته های شما باشد.

چند مسأله زیر را جدی بگیرید


1 - انتخاب یك خویشاوند و دوست خانوادگی نزدیك به عنوان نامزد احتمالی
شما و خانواده هایتان سالهاست كه همدیگر را می شناسید و از نقاط ضعف و قوت هم اطلاع دارید. و این شروعی قابل اعتماد و امن است و بستگی به خود شما دارد كه آیا این نوع ازدواج را دوست دارید یا نه.


2 - آشنایی و ازدواج دو همكار

به هم علاقه مند شدن دو همكار در محیط كار باید تا زمان اعلام نامزدی مخفی بماند تا مشكلاتی پیش نیاید و در شما احساس شرمندگی و گناه روی ندهد و این موقعی ارزشمند است كه به پیوند مستحكم بیانجامد.


3 - همدیگر را خوب بشناسید

با چند معاشرت كوتاه دست به ازدواج نزنید، چون این معاشرت های کوتاه از نظر بعد احساسی بر شما تأثیر می گذارد و این مسأله می تواند مانع شناخت دو نفر از یكدیگر می شود.


4 - مراقب سن باشید
هر چقدر مسن تر شوید بیشتر نگران موفقیت رابطه ها هستید و سخت تر كسی پیدا می شود، پس مواظب بالا رفتن سن خود باشید و برای انتخاب شریک زندگی تان، وسواس گونه رفتار نکنید. به جای آن ایده آل ها و شرایط مناسب خود را بررسی کرده و در صورتی که طرف مقابل بیشتر شرایط را داشت، به او پیشنهاد ازدواج دهید.


5 - به عقل خودتان اتکا نکنید

از مشورت خانواده ها در انتخابتان استفاده کنید. نظر دوستان صادق و خیرخواهتان را بپرسید و اگر لازم بود نزد مشاور ازدواج بروید تا مطمئن شوید انتخاب درستی داشته اید.


6 - در رابطه تان دقت کنید

حرف زدنتان همراه با فكر و آگاهی باشد ولی گفت و گو های مهم را نباید در یك جشن تولد یا سینما از مسافت دور یا پای تلفن بیان كنید بلكه باید در رفت و آمدهای خانوادگی یا ملاقات های دوران خواستگاری بیان کنید.


7 - شیفته نشوید

در روزهای اولی که احساس می کنید همسر مورد نظر را انتخاب کرده اید، ممکن است آنقدر شیفته باشید که خیلی از ایرادهای او را نبینید. این دوران، وقت عمل کردن و نهایی کردن قول و قرارهای ازدواج نیست. به جای آن به خودتان فرصت دهید تا طرف مقابل را بشناسید و او را به شکل واقعی ببینید.

parsianforum.com



اولین جلسه خواستگاری
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

 

     


چه سوالاتی درمراسم خواستگاری بپرسیم؟
خواستگاری و ازدواج، یك راه و یك شیوه ندارد. این اتفاق غافلگیركننده، ممكن است برای هر‌كدام از شما به‌شكلی خودش را نشان دهد. اما در شکل رسمی آن وقتی قرار است در منزل تان از شما خواستگاری شود و در مورد آینده مشترك صحبت کنید، باید نکاتی را بدانید تا این جلسه مهم را به خوبی پشت سر گذارید.


جمع‌آوری اطلاعات


اگر یكی از آشنایان یا دوستان‌تان خواستگار را به شما معرفی كرده یا این‌كه به واسطه‌ای، خودتان هم تاحدودی می‌شناسیدش، بهتر است با اطلاعات قبلی وارد این قرار شوید. از فرد واسطه در مورد شخصیت خواستگارتان سوالاتی بپرسید و از این‌كه چه مسائلی برایش بیشترین اهمیت را دارد هم باخبر شوید. اطلاعات كمی هم در مورد وضعیت خانوادگی‌اش به دست بیاورید تا با پیش فرض‌های مناسب در اولین جلسه حاضر شوید.

كلیات مهم تر از جزئیات


رفتار طبیعی‌ داشته باشید. نه این‌كه در همان جلسه اول خیلی خودمانی شوید و نه این‌كه فكر كنید كه با یك دوست یا همكار دارید صحبت می‌كنید، خیلی رسمی حرف نزنید و رفتار نكنید. می‌توانید حتی از خاطرات‌تان برای هم بگویید یا از علائق‌تان اما این قرار را پر از پرسش و پاسخ برگزار نكنید. هیچ وقت در جلسه اول از او نپرسید كه این چندمین باری است كه خواستگاری می‌كند یا این‌كه قبل از شما افراد دیگری در زندگی‌اش بوده‌اند یا نه. وقتی کلیات طرف مقابل را پذیرفتید، برای پرسیدن این سوالات وقت کافی خواهید داشت.


شنونده خوبی باشید


حتی اگر حرف‌هایش برای‌تان چندان جالب نیست، باز هم باید با اشتیاق گوش كنید. یادتان نرود كه برای شنیدن حرف‌های او و گفتن حرف‌های خودتان این قرار را گذاشته‌اید. پس هرگز صحبت‌هایش را از روی بی‌میلی قطع نكنید و در طول این مدت با لبخندتان او را همراهی كنید.


در آغاز كار مواضع‌تان را مشخص كنید. اگر اهدافی برای زندگی‌تان دارید كه نمی‌توانید از آن‌ها بگذرید و برایتان حیاتی هستند، بهتر است در آغاز كار او را با این موارد آشنا كنید

اول جنگ كنید


همیشه شنیده‌اید كه جنگ اول بهتر از صلح آخر است. در این مواقع هم بهتر است در آغاز كار مواضع‌تان را مشخص كنید. اگر اهدافی برای زندگی‌تان دارید كه نمی‌توانید از آن‌ها بگذرید و برایتان حیاتی هستند، بهتر است در آغاز كار او را با این موارد آشنا كنید. اگر قصد دارید ادامه تحصیل بدهید، به شهر یا كشور دیگری بروید یا هر اتفاق مهم دیگری را پیگیری كنید، با ملایمت آن را مطرح كرده و واكنش اورا به این نظر را مشاهده كنید.


در مورد موفقیت‌های‌تان حرف بزنید


به جای حرف زدن در مورد شكست‌های عاطفی و خواستگار‌های قبلی یا غرولند‌های رئیستان، از موضوعات هیجان انگیز و مثبت حرف بزنید. علائق‌تان، تجربیات هیجان‌انگیزی كه داشته‌اید یا برنامه‌هایی كه برای آینده دارید می‌تواند موضوعات خوبی برای حرف‌های‌تان باشد. قرار نیست خودستایی كنید اما می‌توانید در لابه‌لای حرف‌ها و در پاسخ به بعضی سوالاتش، در مورد موفقیت‌های خودتان هم صحبت كنید.

فقط خودتان باخبر باشید


اولین جلسه معمولا تنها به قصد آشنایی برگزار می شود. پس نه در موردش فكری جدی و رمانتیك كنید و نه چنین تصوری را به دیگران القا كنید. ممكن است خانواده شما یا حتی او، بعد از این قرار تمایلی به ادامه دادن رابطه نداشته باشند، پس با باخبر كردن فامیل و دوست و آشنا از این اتفاق، ‌خودتان را در برابر آن‌ها مسئول یا پاسخ‌گو نكنید.


یك لباس نیمه رسمی و كفشی با پاشنه متناسب و برق افتاده می‌تواند شما را موقرتر جلوه دهد. درباره حجابتان همان طور که همیشه هستید بپوشید. پوشیده تر از آن چه هستید خود را جلوه ندهید چون مطمئنا انتظارات متفاوتی از شما شکل خواهد گرفت

اهمیت لباس‌ها


راحت بودن‌تان را فدای زیبایی‌تان نكنید. اگركفش زیبایی كه توان درست راه رفتن را از شما می‌گیرد به پا كنید، ممكن است برای‌تان دردسرساز شود. در عین آراسته بودن، مناسب شرایط لباس بپوشید. یك لباس نیمه رسمی و كفشی با پاشنه متناسب و برق افتاده می‌تواند شما را موقرتر جلوه دهد. درباره حجابتان همان طور که همیشه هستید بپوشید. پوشیده تر از آن چه هستید خود را جلوه ندهید چون مطمئنا انتظارات متفاوتی از شما شکل خواهد گرفت.


از زندگی‌اش با خبر شوید


بدون آن‌كه موضوع را شبیه به كندوكاو زندگی او كنید، سعی كنید اطلاعاتی را در مورد خانواده‌اش به دست بیاورید. وضعیت زندگی خواهر و برادر‌ها، شغل‌شان و شیوه زندگی‌شان می‌تواند شما را به شخصیت او نزدیك‌تر كند. ببنید كه چقدر با خانواده‌اش نزدیك و صمیمی است و چگونه یكدیگر را در جریان زندگی حمایت می‌كنند. یادتان نرود كه قابل اعتماد‌ترین مردان، كسانی هستند كه با خانواده خودشان ارتباط نزدیك عاطفی دارند.

صادقانه و شفاف «نه» بگویید


خواستگاری یک جلسه دو طرفه است. همان‌طور كه شما باید او را بپسندید او هم نیاز دارد كه در مورد شما كمی فكر كند. اگر او را پسندیده‌اید، ‌منتظر تماس خانواده اش بمانید و با خوشرویی قرار جلسه بعد را بگذارید. اگر هم فكر می‌كنید كه او مرد رویاهای شما نیست، باز هم باید كه در مورد این موضوع با هم صحبت كنید. برنداشتن تلفن یا جواب سربالا دادن مشكلی را حل نمی‌كند، پس خودتان را از او پنهان نكنید. صادقانه و با حفظ احترام، برایش توضیح دهید که فکر می کنید زندگی مشترکتان با او باعث خوشبختی هیچ کدام تان نمی شود. هرگز برای دادن این جواب «نه» واسطه‌ها را نفرستید. این حق اوست كه جواب‌تان را از زبان خودتان بشنود.



تماشای تلویزیون و خطر اضافه وزن کودکان
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

 

     

دکتر مظهری، رئیس انجمن غذا و تغذیه در گفتگو با باشگاه خبرنگاران گفت: امروزه بسیاری از خانواده ها به فرزندان خود سی دی های بازی کامپیوتری هدیه می دهند که این کار بسیار اشتباه است چرا که در واقع با این کار افزایش وزن را به کودک خود هدیه می کنند، افزایش وزن پیامدی جز افسردگی، سرماخوردگی و به بازی گرفته نشدن از سوی همسالان به همراه ندارد.
وی در ادامه در ارتباط با تبلیغات تلویزیونی گفت: مساله ی مهم دیگر تماشای تلویزیون تأثیر مخرب تبلیغات رسانه های دیداری بر کودکان است. تبلیغات که بخش عمده ی آن به خوراکی و غذاهایی اختصاص دارد که مورد علاقه ی کودکان است و در اثر تکرار، کودکان، مادران خود را پخت بیش از اندازه این غذاهای انرژی زا و کاذب وادار و این نوع غذاها را جایگزین غذاهای سالم می کنند.دکتر مظهری ادامه داد: کودکان روزانه به 50 نوع ریز مغزی، 13 نوع ویتامین، 16 نوع ماده معدنی و 20 اسید آمینه نیاز دارند که این میزان برای رشد همزمان فکری و جسمی کودکان ضروری است. در این میان اگر چه تماشای تلویزیون به طور مستقیم تأثیر منفی ندارد اما در اضافه وزن کودکان می تواند بازیگر اصلی باشد.



تعداد فرزندان در یک خانواده ایرانی کمتر از یک خانواده اسرائیلی است
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

 

     

بر اساس این گزارش این رقم حتی کمتر از خانواده‌های انگلیسی، آمریکایی، فرانسوی است. سازمان جاسوسی آمریکا با اعلام این خبر می‌افزاید: «زنان ایرانی با دارا بودن ۸۷. ۱فرزند در مکان ۱۴۴‌ام جدول جهانی قرار می‌گیرند.»

به گزارش سلامت نیوز به نقل از سینا ؛ این در حالی است که حتی اسرائیل با رتبه ۷۵، آفریقای جنوبی ۹۷، برزیل ۱۰۶، ترکیه ۱۱۰، فرانسه ۱۱۸، آمریکا ۱۲۲، انگلیس ۱۳۷ در مکان‌های بالا‌تر از ایران قرار می‌گیرند. سی آی‌ای با مقایسه نرخ کل زاد و ولد در کشور‌های مختلف گزارشی را منتشر کرده است که پتانسیل برای تغییر جمعیت در کشور‌ها را نشان می‌دهد و این آمار برای متوسط تعداد کودکان که به ازای هر زن به دنیا آمده است، خواهد بود. گفتنی است نرخ باروری کل (TFR) اندازه گیری سطح باروری مستقیم از میزان تولد خام است که به زاد و ولد در هر زن اشاره دارد و نرخ دو کودک در هر زن در نظر گرفته شده است.

نرخ بالای دو فرزند نشان می‌دهد جمعیت رو به رشد و متوسط سن رو به کاهش است.
از حوالی دهه چهل شمسی نظام شاهنشاهی با همکاری موسسات مهندسی اجتماعی غرب، شروع به پیاده کردن برنامه کنترل و تنظیم جمعیت در ایران کرد. امروزه واضح شده است که با نداشتن جمعیت کافی، رشد علم و اقتصاد در یک کشور با مانع جدی روبرو خواهد شد و باعث رشد مهاجرت بدان کشور شده و باعث التقاط فرهنگی و در نتیجه غلبه فرهنگ‌های رقیب بر آن کشور می‌شود. این درحالی است که لذا بوش با کنترل جمعیت آمریکا مبارزه کرد و جمعیت آمریکا در صد سال گذشته با تکثیر موالید و باز گذاشتن مهاجرت همفکران به امریکا، حدود یکصد میلیون نفر افزایش یافته است و این مطلب به عنوان یکی از مولفه‌های راهبردی قدرت در آنجا مطرح است. اسرائیل و قدرت‌های اروپایی نیز سیاست‌های جدی تشویق به زاد و ولد را در پیش گرفته‌اند و اسرائیل در این زمینه از همه پیشی گرفته است. متأسفانه بسیاری از کار‌شناسان جمعیت در کشور ما به سادگی از همه مسایل و واقعیت‌های موجود در بحث کنترل جمعیت گذر چشم پوشی کرده‌اند. آنان کنترل جمعیت، تنظیم خانواده و بهداشت زادآوری را دقیقاً در‌‌ همان الگوی غربی، با‌‌ همان دلایل و با‌‌ همان راهبرد‌ها و منابع پی می‌گیرند. برای مثال رئیس انجمن تنظیم خانواده در سال ۱۳۷۶ در مصاحبه‌ای که به مناسبت روز جهانی جمیعت ایراد کرد، گفت: «باید درنظر داشت، موضوع تنظیم خانواده، کنترل جمعیت نیست؛ بلکه تنظیم خانواده شامل مواردی از قبیل بهداشت باروری، ترغیب مردان به مشارکت در برنامه‌های تنظیم خانواده، ارتقای موقعیت زنان از جنبه‌های گوناگون استقلال مالی، سواد، مشارکت آنان در تصمیم گیری به خصوص تصمیم گیری در مورد تعداد بچه‌ها و فاصله بارداری- است. چون محور توسعه سلامت است و محور سلامت، ارتقای زنان.»
چنانچه ملاحظه می‌شود در عبارت فوق بهداشت باروری به اندازه خود کنترل جمعیت اهمیت یافته است. در حالی که این واژه بومی سازی نشده است. تلقی عرف جهانی از بهداشت باروری این است که این سیاست بهداشتی به دلیل رواج روابط جنسی غیر ایمن، ضرورت دارد. روابطی که از سنین پایین نوجوانی و در خارج از چارچوب خانواده، پدید می‌آیند. علاوه بر آنکه در عبارت مزبور، ارتقای موقعیت زنان درتمام شاخص‌های مورد نظر جنبش زنان در غرب، مورد تایید قرار گرفته است و هیچ گونه بومی سازی یا رویکرد دینی در آن به چشم نمی‌خورد. از سوی دیگر در نگرش داخلی جمعیت‌شناختی، دائماً آمار جامعه جهانی که مبتلا به اباحیگری جنسی، سقط‌های پی در پی جنین، اشتغال فزاینده زنان، بحران خانواده و انواع بیماری‌های مقاربتی هستند بر مباحث کنترل جمعیت سایه می‌افکند؛ یعنی وضعیت جوامع دیگر، برنامه ریزان داخلی را وادار به اتخاذ تصمیم‌های شتابزده می‌کند.
برای مثال ممکن است که ما نیز در داخل کشور، بارداری‌های ناخواسته داشته باشیم که سلامت مادران نوجوان را به خطر می‌اندازند؛ اما مادران نوجوان (۱۵ تا ۱۹ ساله) در کشورهای اسلامی، نظیر کشور ما غالباً ازدواج کرده‌اند؛ در حالی که مادران نوجوان کشورهای صنعتی به خصوص ایالات متحده امریکا، ازدواج نکرده‌اند و بارداری‌های آن‌ها علاوه بر تاثیرگذاری بر جمعیت، پیامدهای فراوان دیگری نیز دارد. بنابراین ملاحظه متغیرهای فرهنگی ـ اجتماعی جامعه اسلامی ما در تحلیل‌ها و نتایج و برنامه ریزی بسیار مؤثر است. متاسفانه تاثیرپذیری مسئله تنظیم خانواده یا کنترل جمعیت یا بهداشت باروری از روند غربی آن به همین جا هم خاتمه نمی‌یابد. این جریان در کشور ما وامدار برنامه‌های کنترل جمعیت، سازمان‌های بین المللی است. انواع کمک‌های مالی و برنامه‌ای که نهادهای داخلی دولتی و غیردولتی از سازمان‌های مزبور می‌ستانند بر تعهدات این دستگاه‌ها و در جهت برآورده کردن خواست و اهداف سازمان‌های مربوطه می‌افزاید.
رئیس انجمن تنظیم خانواده در سال ۱۳۷۶ تصریح کرده بود که انجمن‌های تنظیم خانواده جمهوری اسلامی از نظر مادی به کمک‌های فدراسیون انجمن‌های خانواده دنیا (IPPE) متکی است و تا به حال کمک‌های مالی از مردم کشورمان دریافت نکرده‌ایم. بدیهی است که هر چه اقبال داخلی، نسبت به سیاست‌های جهانی بیشتر باشد از آنسو دلیل کافی برای ترویج فرهنگ کنترل جمعیت بر مبنای الگوی غربی وجود دارد. مصلح الدین نماینده صندوق جمعیت سازمان ملل متحد اظهار می‌دارد: «بهداشت باروری نوجوانان از ملاحظات دارای اولویت است. باتوجه به زمینه‌های اجتماعی، فرهنگی غالب در هر کشور، هدف صندوق سازمان ملل اطمینان از این امر است که اطلاعات و مراقبت‌های مربوط به بهداشت باروری در اختیار نوجوانان قرار می‌گیرد که بتوانند مسئولانه تصمیم گیری کنند.»
اگرچه در عبارت فوق، توجه به زمینه‌های اجتماعی، فرهنگی هر کشور مورد نظر قرار گرفته است؛ اما روشن است که توجه به این زمینه‌ها جهت کم کردن تنش‌های بومی، ملی و دینی مردم هر سامان است تا اجرای مقاصد سازمان مزبور با مشکلات کمتری روبه رو شود. به وضوح تغایر فرهنگ غالب جهانی با فرهنگ داخلی در عبارت فوق مشهود است. در کلمات نماینده صندوق جمعیت، اقتدار والدین به کنترل روابط جنسی فرزندان کاملاً نادیده گرفته شده و نوجوانان مستقلاً اطلاعات مزبور را دریافت کرده‌اند تا خود مسئولانه در مورد عواقب روابط جنسی - و نه خود روابط- تصمیم گیری کنند.